اینکه یک مستند انتقادی یا طعنه زننده علیه آقای رئیس جمهوری را بیش از 10 بار پخش کنند یا در روز پیش از تعطیلی مطلبی را علیه دولت و رئیس آن تهیه و در یک خبرگزاری منتشر کنند یا به صورت هماهنگ نسبت به تغییر مدیری که از اساس انتصاب او اشتباه بود معترض شوند، نشاندهنده نوعی از عصبانیت لجامگسیخته از جانب این مجموعه است. این حملات چند ویژگی دارد.
اولین ویژگی آنها، استفاده از رسانههایی است که عموماً از بودجه عمومی و بیتالمال ارتزاق میکنند. رسانههایی که از این بودجه استفاده میکنند به طور طبیعی باید در ذیل چارچوب منافع ملی و فراجناحی رفتار کنند. ورود آنان به رقابتهای حزبی و جناحی به طوری که هزینه آنان از جیب مردم داده شود، خیانت به اموال عمومی محسوب میشود. جالب اینکه آنان فریاد مبارزه با فساد را هم سر میدهند، در حالی که رفتار خودشان یکی از مظاهر سوء استفاده و رانت است که بدترین نوع رانتها را میتوان رانت رسانهای دانست.
ویژگی دیگر این حملات، حمایت از یک جناح و باند محدود است. تغییر یک مدیر امری طبیعی در نظام اداری است، ولی اگر دولت نمیتواند یا صلاح نمیداند که علت تغییر را بگوید، بیشتر به دلیل رعایت ضوابط اداری و شأن افراد است. ولی این امر بدان معنا نیست که دلیلی برای این تغییرات ندارند. متأسفانه در مورد انتصاب مذکور (صندوق بازنشستگی کشوری) این انتصاب از همان ابتدا اشتباه بود زیرا فردی را بدون رعایت ضوابط و مقررات اداری و نیز صلاحیتهای حرفهای منصوب کرده بودند و اکنون که وی تغییر کرده است باید از وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی تشکر کرد که اشتباه را جبران کرده است، و این نکته مفید و مثبتی است ولی چرا عدهای به طور هماهنگ به این تغییر حمله میکنند؟ به این علت که به احتمال فراوان منافع آنان دچار مشکل شده است.
اگر یک نفر از فراز سیاست به صحنه رقابت یا مبارزه سیاسی در ایران نگاه کند، بسیار متعجب خواهد شد که چگونه ممکن است که جامعهای چنین درگیر مشکلات و تنشهای خارجی و اقتصادی باشد و در عین حال عدهای بیتوجه به آنها، عزم خود را جزم کردهاند تا منافع کوتاهمدت خویش را به هر قیمتی که هست حتی به قیمت از میان بردن وحدت سیاسی، تأمین کنند؟
واقعیت این است که برآیند نیروهای سیاسی ایران به جای آنکه یکدیگر را حمایت کنند و یک نیروی بزرگتری را تشکیل دهند که در برابر زیادهخواهیهای دیگران و به طور مشخص ترامپ مقاومت کنند، در حال خنثی کردن یکدیگرند و این بدترین تصویری است که از ایران به جهان مخابره میشود و امکان دیده شدن تصاویر مثبت از ایران را از میان میبَرَد.
به نظر میرسد که ناف عدهای را در سیاست با مفهوم حمله گازانبری بریدهاند و هیچ منطق و درکی جز حملات گازانبری ندارند و گمان میکنند که هر چیزی را که نمیپسندند، باید با حملات گازانبری قلع و قمع کنند. این نحوه رفتار، جزو ویژگی و طبیعت افراد غیر مسئول و کم سن و سال است، ولی معلوم نیست که چرا افراد جا افتاده و پا به سن گذاشته این جماعت جلوی این رفتار ضد ملی را نمیگیرند؟