استان بوشهر همواره پر از استعدادهای بزرگ برای فوتبال ایران بوده و در ادوار مختلف تیمهای ملی، ملیپوشان بوشهری مختلفی حضور داشتند که در بدنه اصلی تیم ملی فوتبال نقش موثر و کلیدی داشتند و توانستند موفقیتهای زیادی برای کشور به ارمغان بیاورند. همچنان این استان از قطبهای استعدادی فوتبال ایران به حساب میآید و بازیکنان مستعدی را در عرصه حرفهای فوتبال معرفی میکند اما اگر بخواهیم فوتبال بوشهر را بیشتر بشناسیم باید سراغ افرادی برویم که دارای تجربههای بالایی هستند و در فوتبال بوشهر حرفی برای گفتن دارند.
باید گفت "بهرام غریبزاده" یکی از پیشکسوتان بزرگ فوتبال بوشهر است. این پیشکسوت بزرگ فوتبال بوشهر که به "آقا جلال" معروف است، دوران بازی خود را از نوجوانی در تیم شاهین بوشهر سپری کرد. او در دوران مربیگری خود و در باشگاههای مختلف بوشهری، به پرورش بازیکنان متعدد و شناخته شدهای پرداخته است. او در دوره تقریبا سیساله مربیگری خود در تیم شاهین بوشهر و در باشگاههای ورزشی شهباز، دهداری، شاهین گناوه و سکان جفره در بوشهر، بازیکنان با استعداد و با کیفیتی را به فوتبال ایران معرفی کرده است.
عصر یک روز گرم تابستانی، طبق قرار قبلی که با جلال غریب زاده گذاشتیم به خانه او رفتیم.، خلق و خوی او به گونهای است که هر چیزی را بر میتابد جز بی نظمی! قرار ما ساعت ۶ بعد از ظهر بود و ما ۵ دقیقه دیرتر از موعد به خانه او رسیدیم. لحظاتی بعد، "آقا جلال" با روی گشاده جلوی در خانه به استقبالمان آمد، هرچند از تاخیر ما ناراحت بود. در نهایت به اتاق معلم نظم و اخلاق فوتبال بوشهر رفتیم تا پنجره تاریخ فوتبال این بندر کهن به رویمان باز شود.
در ادامه گفتوگو با پیشکسوت فوتبال بوشهر را میخوانید:
* لطفا خودتان را معرفی کنید و درباره محل تولدتان و دوران اولیه زندگیتان توضیحاتی را ارائه دهید.
جلال غریب زاده هستم. من در محله جفره بوشهر به دنیا آمدم و در آنجا سالهای اول زندگی خود را گذراندم. از اول تا آخر زندگیم، خود را به عنوان یک جفرهای معرفی میکنم. من یک فرهنگی بازنشسته هستم. در جفره، فوتبالیستها سرشان به تنشان میارزید. بچهها مدرسه میرفتند و افراد تحصیل کرده زیادی در آنجا بودند. آن موقع کمی شناسنامهها را پس و پیش میگرفتند اما در اصل من متولد سال ۱۳۲۰ هستم.
* اولین ارتباطی که با فوتبال برقرار کردید چه زمانی بود؟
فوتبال را در محله جفره که شاید به عنوان تیم سوم استان بود در محلات و زمینههای خاکی شروع کردم. جفره قبل از ما تیمی به نام طوفان داشت اما در سال ۴۲ من در باشگاه شاهین ثبت نام کردم و به عضویت این باشگاه درآمدم و تا سال ۵۰ در آن تیم بودم. مکتب شاهین در تهران و توسط عباس اکرامی بنیانگذاری شد. در شاهین مسائل تحصیلی و اخلاقی بسیار اهمیت داده میشد و آقای اکرامی به آن بسیار پایبند بودند. عباس اکرامی و پرویز دهداری کسانی بودند که مثل آنها نخواهد آمد.
* چگونه وارد باشگاه شاهین شدید؟
در آن موقع من مورد توجه زائرمحمدکرم زنگویی مدیر باشگاه قرار گرفتم و از من خواستند که به باشگاه بیایم و به اتفاق عباس سالار قرار شد ما در باشگاه شاهین حضور پیدا کنیم. بعد از ورود به باشگاه و پس از آشنایی با عبدالمحمد پوربهی سفری به تهران و دفتر دکتر اکرامی نیز داشتیم. پوربهی به نوعی موسس شاهین محسوب میشود و مجوز باشگاه فعلی شاهین نیز به نام پوربهی است چون آن شاهین قبلی منحل شده است. اولین مربی من خود آقای پوربهی بود و بعد از او، جواد گرانبها که از لحاظ فوتبالی بسیار قوی بود مربی من شد. من نیز مثل سایر بازیکنان تیم شاهین در صف بودم و ۲ سال در تیم منتخب استان شرکت کردم. در مسابقهای پرسپولیس تهران به بوشهر دعوت شده بود و ما یک گل عقب بودیم. کرنر شد و من رفتم از کرنر توپ را زدم و راحت گل شد که عکسش نیز موجود است. در آن عکس، رضا وطنخواه زیر تیر دروازه ایستاده بود که توپ از بالای سرش رد شد. یک کرنر نیز به تیم تهرانی پاس زدم، یک گل دیگر از همان نقطه کرنر وارد دروازه دخانیات تهران کردم.
* تاثیرگذارترین مربی که تا به حال داشتید چه کسی بوده است؟
جواد گرانبها و عبدالمحمد پوربهی از تاثیرگذارترین مربیهای من بودند اما من بیشتر در خدمت جواد گرانبها بودم. شاید او بار علمی کمتری داشت ولی به لحاظ عملیاتی بسیار عالی بودند. گرانبها بازیکنی بسیار خوبی در زمان خودش بود. او قابلیت کنترل توپ در چهار جهت را داشت. کنترل توپ در چهار جهت کار بسیار سختی است که او میتوانست این کار را انجام دهد. جواد گرانبها یک بازیکن استثنایی بود. او یک سال به خاطر مسائل خانوادگی خرمشهر بود و جزو منتخب خوزستان بود و در شهر مشهد موفق شد مقام قهرمانی مسابقات کشوری را به دست آورد و در آن مسابقات به عنوان ستاره فوتبال خوزستان شناخته شد. او حدود ۴۰ سال پیش عضو تیم الاتحاد قطر بود.
* دوران مربیگری را چگونه آغاز کردید؟
من تا سال ۵۴ دوران بازیگری را سپری کردم و همزمان مربیگری هم میکردم اما بعد از خداحافظی به سرعت وارد دنیای مربیگری شدم. من ۴ کلاس مربیگری را با مدرسان اروپایی در آن دوره سپری کردم. من در دوران کار برای آموزش و پرورش در شهرهای اهرم و بنهگز ماموریت داشتم و به صورت همزمان به عنوان مربی در تیمهای آنجا فعالیت داشتم. من ۴ سال در بنهگز بودم و تیم آنجا موفق شده بود تیمهای شاهین بوشهر و ایرانجوان بوشهر را متوقف کند. دو بازیکن در بنه گز بودند به نام ایمان و بهنام حیدری. استیل بازی بهنام حیدری در آن موقع، دقیقا مانند مرحوم سیروس قایقران بود و فوتبال خوبی بازی میکرد. ایمان حیدری نیز بعدها به ذوبآهن رفت. رسول کربکندی در آن دوره میگفت این بازیکن احوال فوتبال بازی کردنش خوب است اما احوال عقلش خراب است! (خنده) او از آنجا به استقلال رفت و در بازی برابر پرسپولیس توانست دو گل بزند. ایمان حیدری در حال حاضر در بنهگز زندگی میکند و در حال مربیگری است. همچنین یک سال هم شهر اهرم بودم جوانانش خیلی درخشان فوتبال بازی میکردند. اهرم تیمهای خوبی به نام پرسپولیس و استقلال داشت. در ادامه هم یک سال گناوه بودم که خیلی مورد توجه و محبت گناوهایها قرار گرفتم.
* اولین تجربه مربیگری چطور بود؟
ما با بازیکنانمان بسیار رفیق بودیم اما در زمین فوتبال، من مربی بودم و آنها بازیکن. هیچ پارتیبازی وجود نداشت. من در آن موقع هدایت تیم "سکان" را بر عهده داشتم و ابراهیم رفعت، ابراهیم حق شناس و اکبر ماهینی از جمله شاگردان من بودند. ما یک سال توانستیم قهرمانی مسابقات کشوری و مقام اخلاق را به دست آوریم و همچنین با تیم سکان جفره، قهرمان استان شدیم و به مسابقات تخت جمشید راه پیدا کردیم. حتی وقتی که شاهین برای اولین بار در سال ۵۵ توانست به مسابقات جام تخت جمشید راه پیدا کند، به خاطر تیم سکان جفره بود که این اتفاق میسر شد. یعنی در واقع مجوز تیم سکان را به شاهین دادیم تا این تیم در جام تخت جمشید شرکت کند.
* درباره تیم شهباز که خودتان آن را در بوشهر تاسیس کردید بگویید.
تیم شهباز از دانش آموزان من در مدرسه امیر کبیر بوشهر گردآوری شده بود. در آن دوره شاهین در خطر سقوط به لیگهای پایینتر کشور بود و سه بازی تا پایان مسابقات باقی مانده بود. من برای کمک به شاهین، تیم شهباز را منحل کردم و ۲۰ بازیکن آن به شاهین منتقل شدند و موفق شدند در لیگ بمانند. شهباز برای من از بچهام عزیزتر بود اما برای من همیشه تیم شاهین بسیار مهمتر بود و در راه آن، شهباز را قربانی تیم شاهین کردم. اعضای تیم شهباز، ابراهیم فراشبندی، حمید نیک روز، حسین محمدپور، جعفر پاسیار، علی یان چشمه، شاپور بنیاس، سید علی بکا، جمشید دشتیان، حکیم کنگونی زاده و... بودند.
* مهمترین باشگاهی که در آن مربیگری کردید چه بود؟
من در سه باشگاه و در دورههای مختلف مربیگری کردم. اولین باشگاه سکان جفره بود که با این تیم توانستیم قهرمانی استان را به دست بیاوریم. بعد از آن تیم دو سال در تیمهای پرسپولیس و استقلال بنهگز بودم و در آنجا رقابت زیادی بین آن دو تیم برقرار بود. اول در پرسپولیس بودم و توانستیم مقام نایب قهرمانی مسابقات جام حذفی استان را به دست آوریم و سپس با استقلال بنهگز، در آن موقع شاهین بوشهر را ۳ بر یک شکست دادیم و مقام قهرمانی استان را به دست آوردیم.
* وقتی که شاهین بوشهر را شکست دادید چه حسی داشتید؟
هم خوشحال بودم، هم ناراحت چون تیم خودم به موفقیت رسیده بود اما شاهین هم بالاخره تیم اول من بود و آن تیم را هم دوست داشتم. بنهگز یک روستا بود و وقتی استقلال بنه گز توانست شاهین بوشهر را شکست دهد، یکی از بهترین لحظههای زندگی من رقم خورد. به طور کلی آن دورهای که در تیمهای شهباز و استقلال بنهگز مربیگری میکردم، بهترین دوران مربیگری من است.
* بهترین دوره فوتبالی شما در چه زمانی است؟
بهترین دوران زندگی فوتبالی من در دورهای است که در تیم منتخب جوانان بوشهر حضور داشتم. بازیکنان آن موقع بسیار با ادب و با اخلاق بودند.
* در آن دوره چه اتفاقی افتاد؟
ما در مسابقات قهرمانی جوانان کشور در مشهد، عنوان نایب قهرمانی را به دست آوردیم. سرمربی خوزستان به عنوان تیم قهرمان به سکو رفت و کاپ قهرمانی را گرفت اما برای ما، غیر از کاپ نایب قهرمانی چهار جام دیگر هم آورده بودند! آقای یزدانی خرم که در آن موقع رئیس سازمان تربیت بدنی مشهد بود یک جام به تیم منتخب بوشهر هدیه کرده بود. دلیل آن هم حضور تیم ما به عنوان مهمان در فینال مسابقات کشتی قهرمانی کشور بود و چون تیم بوشهر بسیار مودب و منظم در سالن حاضر شده بود، آقای یزدانی خرم دستور دادند تا کاپ اخلاق را به این تیم اهدا کنند. جامهای دیگر را هم هیات کشتی مشهد، فدارسیون فوتبال ایران و هیات فوتبال مشهد به ما دادند. سر جمع یک جام نایب قهرمانی و چهار کاپ اخلاق به ما اهدا شد. آنقدر زیاد بودند که یک کیسه پیدا کردیم و جامها را درون آن ریختیم (خنده).
* شرایط در آن موقع چگونه سپری میشد؟
ما در آن موقع در فقر مطلق بودیم و من برای هزینه سفر تیم به مشهد، از یکی از دوستانم قرض کردم. غذای بازیکنان در کل سفر نان و ماست بود و در راه برگشت از مشهد با مینی بوس به برازجان رسیدیم و سپس با پنج پیکان به خانههایمان برگشتیم. بوشهریها واقعا گناه دارند. در تیم منتخب جوانان بوشهر، احمد حسن ابراهیمی، علی معروف خانی، پژمان کنتراتچی، ابراهیم یاری شده خدا، خالق برازجانی، محمد محمدی، ابراهیم شنبدی، کیومرث خرمزی، محمود آرامش، محمد ایروانچی، ولید صفری، ایمان دشتی، زنده بودی، امید پیرزاده اهوازی، مهرداد پورحیدر و ... بازی میکردند.
* بهترین استعدادی که در آن دوره شما او را تربیت کردید چه کسی بود؟
ابراهیم شنبدی یکی از بازیکنانی بود که استعداد بسیار خوبی داشت. او در آن زمان تمام فکر و ذهنش معطوف به بازی کردن و پیشرفت فوتبالیاش بود اما نتوانست فوتبالش را آن طور که باید ادامه دهد. محسن رنجبران هم یکی از بازیکنانی بود که حتی کفش برای فوتبال بازی کردن نداشت اما به تیم ما آمد و طوری بازی میکرد که هیچ کس از او نمیتوانست توپ را بگیرد. به طور کلی استعدادهای بسیار زیادی در فوتبال ما وجود دارد اما مثل علف تابستان خشک میشوند. امروز من اگر مهدی قائدی که در استقلال بازی میکند را ببنیم، اول یک سیلی به او میزنم و با او برخورد تندی میکنم (خنده) این بازیکنان که استعداد بسیار بالایی دارند، اصلا به لحاظ فوتبالی توجیه نیستند و با کارهایی که نباید انجام بدهند زندگی حرفهای خود را خراب میکنند. محسن رنجبران که قبل از فوتبالیست شدن شیر میفروخت، با فوتبالی که بازی کرد، توانست به تیم برق شیراز راه پیدا کند. او بعد از برق شیراز به پرسپولیس رفت و در بازی داربی ۲ گل به استقلال زد و در ادامه به تیم ملی راه پیدا کرد. ولید صفری نیز شانه به شانه عابدزاده دروازهبانی میکرد و برای خودش اعجوبهای بود. سهراب ایراننژاد از دیگر استعدادهای درخشان آن دوره بود.
* با توجه به افزایش امکانات در فوتبال بوشهر، چرا بوشهر در تولید ستارههای فوتبال نتوانسته موفق ظاهر شود؟
باید به مسئولان مربوطه آن مراجعه کرد. سالانه ۴۰۰ میلیارد برای هر دو تیم استقلال و پرسپولیس هزینه میشود و بازیکنان خارجی به این تیمها میآید اما به راحتی مصدوم میشوند و به همین راحتی پولها تلف میشود. به نظر من استقلال و پرسپولیس با این پروسه به جایی نمیرسند. در حال حاضر چند مربی خارجی در تیمهای مختلف لیگ برتری وجود دارند، در حالی که محمد مایلی کهن تیم ندارد که در آن مربیگری کند و در دوره کیروش به دلیل مخالفت با او مدتها خانه نشین بود. به نظرم محمد مایلی کهن از سرمربی تیم ملی کارایی بیشتری دارد. او در سالی که سرمربی تیم ملی بود به کره جنوبی شش گل زد. البته این را هم بگویم که کیروش، عزیز دل من بود. من هنوز خواب کیروش را میبینیم! به نظر من کیروش یک معجزه برای فوتبال ایران بود. او خیلی میفهمید و برای فوتبال ایران کارهای بزرگی کرد. یکی از مشکلات فوتبال ما این است که استعداد هست اما مربی وجود ندارد. الان در بوشهر یک مربی کامل وجود دارد و آن هم میثم وفایی است که بسیار با سواد است. او تیم نونهالان شاهین بوشهر را در دست دارد، در حالی که او باید هدایت تیم بزگسالان را بر عهده بگیرد. او واقعا به خوبی استعدادیابی میکند. اگر شرایط برای استعدادیابی در بوشهر فراهم باشد، آن موقع است که فیروز کریمی و تیمش در برنامه ستارهساز میتوانند به بوشهر هم بیایند.
* در حالی که بوشهر مربیان خوب و بادانشی داشته، چرا نتوانسته در سطح ملی مربیان بزرگ داشته باشد؟
این مساله دست سلیقههای باشگاه است. در اصفهان این مساله خیلی بارز است و آدمهای فوتبالی آنجا بسیار استعدادها را در مییابند. حسین چرخابی و مسعود تابش که در آن دورههای مربیگری با آنها همدوره بودیم روی این مساله تاکید زیادی داشتند و در اصفهان آن را گسترش دادند اما در بوشهر این شاخص ضعیف است.
* به نظر شما چه خلاءها و کمبودهایی در فوتبال بوشهر وجود دارد که به نوعی مانع پیشرفت و ارتقای فوتبال میشود؟
یکی از این مشکلها، مشکل مادی است. این مشکل اساس کار است که به نوعی در حال حل شدن است. نمایندگان مجلس، استاندار محترم و شورای شهر بوشهر، اداره کل وزارت ورزش و جوانان و شهردار بوشهر قدمهای خوبی در این زمینه برداشتهاند. بحث بودجه حل شود، مسائل و مشکلات حقوقی باید مورد توجه قرار بگیرد که در آینده اتفاقات خوبی برای فوتبال بوشهر رخ دهد.
* آیا پتانسیلهای فعلی فوتبال بوشهر میتواند در آینده در ورزش ایران حرفی برای گفتن داشته باشد؟
اگر عدالت برقرار شود و تمرکز در استعدادیابیهای بازیکن، مدیریت و مسائل مربوط فوتبالی صورت بگیرد، فوتبال بوشهر همچنان میتواند در ورزش ایران موثر باشد. ما بازیکنانی خوبی همچون مهدی طارمی و محمود ابراهیمزاده داشتیم که یکی از ارکان تیم ملی ایران بودند. استعداد در بوشهر وجود دارد. این استعدادها باید تشویق شوند و عدالت بهتری در کار مدیریت باشد تا این استعداد نسوزند.
* به نظر شما بزرگترین آفت فوتبال چیست؟
بی انضباطی، بزرگ ترین مشکلترین مشکل فوتبال ایران است. باید علاوه بر بندهای فنی، بندهای انضباطی نیز در قرارداد بازیکنان اضافه شود. به آن بازیکنی که به راحتی دارد فوتبالش را بازی میکند باید گفت غلامرضا تختی زیر تیر چراغ برق و در جنوب تهران زندگی میکرد.
* رابطه مسئولان با شما به عنوان یک پیشکسوت چطور است؟
در حد یک سلام و علیک ساده. چند وقت پیش به یکی از استادیوم های بوشهر برای مسابقات چهار جانبه مدرسه اکباتان رفته بودیم و بازی تیم نونهالان را دیدیم. من نمیدانستم چه خبر است اما عکس من را در آنجا گذاشته بودند و از من تقدیر کرده بودند. در آنجا مسئولان ورزشی بوشهر بودند و از من تقدیر شد و من در آن موقع گریهام گرفت!
* آیا تا به حال کانون پیشکسوتانی در بوشهر شکل گرفته است؟
من به شدت دوست دارم این اتفاق در بوشهر رخ دهد. در بوشهر پیشکسوتان بسیار محترمی وجود دارد و با تشکیل این کانون میتواند اتفاقات خوبی برای پیشکسوتان این شهر رخ دهد. اگر مقررات خشک در بوشهر وجود داشته باشد شاید فوتبال بوشهر، مسیر بهتری را برای خودش پیدا کند. الان فوتبال مادی شده است. در داخل تهران کلاسها و مدرسههای فوتبال پر از اتفاقاتی است که زیاد خوشایند نیست.
* حال و اوضاع شاهین بوشهر چطور است؟
این تیم که به تازگی به لیگ برتر صعود کرده و قرار است که خود را برای این مسابقات آماده کند. در حال حاضر شهرداری بوشهر نمیخواهد زیر بار ۲۰ میلیارد پول برود. به نظر من باید در باشگاه شاهین آدمهای فوتبالی سرکار باشند و آدمهای سیاسی نباید در شاهین حضور داشته باشند. ما پول را برای دلخوشی جامعه باید بدهیم نه برای مدیران فوتبالی. بگذارید مردم خوشحال باشند. حداقل با این اتفاق کمتر حرف گرانی میزنند. الان ۲۰ میلیارد درباره بودجه صحبت شده اما تا به حال چندین بار اعتراض شده است.
* استان بوشهر در حال حاضر دو نماینده در لیگ برتر دارد؛ تیمهای پارس جنوبی جم و شاهین شهرداری بوشهر. آیا این دو تیم با توجه به سابقهای که در لیگ برتر دارند میتوانند عملکرد خوبی داشته باشند؟
حتما این اتفاق خواهد افتاد. وقتی بازیکنان به لحاظ مالی و حقوقی تامین باشند و از نظر فنی هم در شرایط خوبی قرار گرفته باشند، بیشک عملکرد موفقی از خودشان به نمایش خواهد گذاشت. پارس جنوبی جم در فصل اول حضور خود در لیگ برتر عملکرد بسیار خوبی داشت و در رتبه پنجم قرار گرفت و برای فصل آینده هم بازیکنان با کیفیت و آمادهسازی خوبی در پیش گرفته است. در حال حاضر شاهین شهرداری بوشهر هم تحت هدایت عبدالله ویسی است که یک مربی ممتاز است و در سطح اول فوتبال مملکت شناخته شده است. او با استقلال خوزستان قهرمان لیگ برتر شد و شاهین بوشهر را به لیگ برتر آورد. امیدواریم که این دو نماینده ما در لیگ برتر بتوانند عملکرد خوبی از خودشان بر جای بگذارند.
* حرف پایانی؟
فوتبال جامعه است و هرکس تصدی باشگاهی کند و مسئول باشگاهی قرار بگیرد یک اجتماع اطرافش جمع خواهند شد و این بزرگترین خدمت به سلامت جامعه است. در بوشهر استعداد غنچه میزند و ما میتونیم سرداران فوتبال را به ایران تحویل بدهیم. حالا بالاخره به جایی رسیدیم که برای تقویت تیم شاهین و ایرانجوان به این استان به آن استان التماس میکنیم، موردی نیست ولی در بوشهر اگر کار بشود استعداد بهتر از جاهای دیگر وجود دارد و میتواند حرفی برای گفتن داشته باشد.