بدنبال انتشار خبر اظهارات آیت الله یزدی در دیدار با اساتید بسیجی حوزه علمیه قم، فرید مدرسی در یادداشتی نوشت که یکی از حاضران متذکر شده است که نامه آیت الله آملی لاریجانی در باره مهاجرت به نجف تکذیب شده است.
مدرسی نوشته است:
آقای صادق لاریجانی نامهای به رهبر انقلاب ننوشته است؛ منابع چندگانه و دست اولم این را در چند مرحله با سوالهای متعدد و ادبیات مختلف تایید کردند و راستآزمایی صورت گرفت. بنابراین آقای لاریجانی اعلام نکرده بود قصد مهاجرت به نجف دارد. البته مدعی بود و هست که شرایط کنونی پیشآمده برایش مهندسی شده و مدیریت میشود.
اگر جناب آقای یزدی این شایعه را مبنای سخن خود قرار داد، جای سوال دارد و اگر خبر دیگری دارند در این صورت قطعاً ایشان توضیح خواهند داد اما یکی از حاضران دیدار اساتید بسیجی به من گفت که در پایان سخنان آقای یزدی درباره آقای لاریجانی، یکی از حضار، بر تکذیب این ادعا تاکید کرد که آقای یزدی بلافاصله، بدون اندک توضیح و تاملی پاسخ داد: "اگر تکذیب شده است که هیچ." این پاسخ نشان میدهد ایشان مطلع نبوده و طبق شنیدهها اظهارنظر کرده است.
اما چگونه یک کانال خبری به نام "آمدنیوز" که بر اساس جعل خبر و در هم آمیزی قطرهای واقعیت میان خروار خروار دروغ چنین ادعا میکند، اینگونه است که اینان شایعات را در فضای مجازی نشر میدهند و اگر سواد رسانهای وجود نداشته باشد، صحیح از سقیم قابل تمیز نیست، میخوانند و سپس شروع به سناریونویسی و بعد خبرنویسی جعلی میکنند. این کانال در شایعات شنیده بوده که آقای صادق لاریجانی می خواهد به نجف برود. سپس به سرعت با دستخط و امضای جعلی نامهای بر اساس متنهای شخصیتها مینویسد و آن را منتشر میکند. مخاطب که چنین شایعهای شنیده است، تا با متن مجعول روبرو میشود، بدون اندک درنگی آن را باور میکند.
رسانههای حاکمیتی هم چون نفوذ خود را از دست دادهاند یا اصلا بخاطر جنگهای قدرت، از کنار این نوع اخبار بخاطر مصالحی میگذرند، یا حتی برای عقب نیفتادن ان را از قول خودشان بازنشر میکنند و موجب میشوند چنین خبرهایی جا بیفتد. البته عدم آشنایی مسولان و مقامات با فضای مجازی و رسانهای هم بر تعمیق دروغپردازیها میافزاید؛ چراکه نمیدانند چگونه و چه زمانی و به چه شیوهای و چه ادبیاتی پاسخ دهند. نگاهی به متنهای روابط عمومی نهادها شاهدی بر این ادعاست؛ همچون متن ارسالی امروز روابط عمومی جامعه مدرسین یا تکذیبیه روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت در هفته پیشین. سپس دروغهای دیگر خبری نیز با شیوههایی همچون این روش باور میشود و میان افکار عمومی شنیده و رد و بدل میشود؛ گاهی متاسفانه میان نخبگان و صاحبنظران و صاحبمنصبان نیز چنین خبطهایی دیده میشود و این محصول خروج مرجعیت رسانهای از کشور است. پس این ماجرای نامهای است که نه نوشته شده، نه منتشر شده و نه ارسال شده اما فردی صاحب مقام و جایگاه به عنوان رئیس جامعه مدرسین و عضو فقهای شورای نگهبان را همراه میکند و ناخواسته و خلاف میل او، چنین مطلب غیرواقعی نقل میشود.
مساله دفاع از آقای لاریجانی نیست که میتوان انتقادات بسیاری به او داشت، بلکه مسئله مقابله با اخبار نادرست است که نهتنها ظلم به دیگران است، بلکه اگر بپذیریم به خودمان و شعورمان نیز ظلم کردهایم.
اوصیکم به تقوالله