عامل نخست موضوعات روانی و جو موجود در بازار است. از روزهای ابتدایی هفته جاری و به دنبال تقویت احتمال مذاکره برای کاهش تحریمها که با سفر دکتر ظریف به فرانسه تشدید شد، یک جو روانی مثبت را در بازار آغاز کرده که کاهشی شدن نرخ دلار و حتی ورود آن به کانال ۱۰ هزار تومان نشانهای از این اتفاق است. بازار همواره اتفاقات کلان سیاسی را رصد میکند و در صورتی که احتمال بهبود شرایط به وجودآید، این موضوع خود را در نرخهای موجود نشان میدهد. این روندها معمولا چند روزه و کوتاهمدت هستند اما در صورت حفظ شرایط امیدواری، میتوانند برای مدت طولانیتری نیز ادامه پیدا کنند. در تحلیل شرایط فعلی آنچه که باید در نظر داشت تاکید بر بیپشتوانه بودن این تغییرات است. آنچه در بازار رخ داده تنها اثرات یک جو روانی را نشان میدهد و در عمل تغییری در واقعیتهای اقتصادی رخ نداده است.
چیزی که در عمل این تغییرات را ایجاد خواهد کرد، تبدیل این جو روانی مثبت به نتایج قطعی و دایمی است. یعنی اگر امید به مذاکره یا بهبود شرایط ایجاد شده، این امید به واقعیت تبدیل شود و در عمل اتفاقات جدیدی رخ دهد. نرخ قطعی ارز را تراز ارزی کشور مشخص میکند. این تراز در نتیجه عملکرد کشور در سه حوزه به وجود میآید؛ صادرات نفتی، صادرات غیرنفتی و واردات. وقتی صادرات کشور به یک رقم مشخصی برسد و ارز حاصل از آن به کشور بازگردد، عرضه ارز به بازار بالا میرود و نتیجه آن افزایش تقاضا و افزایش آمار واردات و حتی قاچاق است. بازار آن قدر در این مسیر به حرکت خود ادامه میدهد که یک نقطه تعادل میان ارزهای حاصل از صادرات و ارزهای موردنیاز برای واردات به وجود آید و نرخ ارز به دست آمده در این نقطه تعادل، همان نرخی است که ارتباط زیادی با واقعیتها دارد. امروز نمیتوان بطور دقیق مشخص کرد که این نقطه تعادل در اقتصاد ایران کجاست اما آنچه مشخص است باید برای رسیدن به یک تعادل جدید، تراز تجاری را به تعادل رساند. در ماههای گذشته نشانههایی از احتمال بهبود اوضاع دیده شده و خبرها از احتمال مذاکرات جدید یا حتی خبرهایی که درباره کاهش تنش کشورهایی مانند امارات متحده عربی با ایران مطرح میشود، بخشی از این تصور مثبت است که در صورت رسیدن به نتیجهای قطعی، میتواند روی نرخ ارز اثرات جدی داشته باشد، اما تا آن زمان، آنچه در بازار رخ میدهد، بیشتر جنبه روانی دارد.
منبع: روزنامه اعتماد/ وحید شقاقی، تحلیلگر اقتصادی