قتل دو مرد در شریف آباد به فاصله چهار ماه کافی بود تا پلیس خود را در برابر سناریوهای هولناکی ببیند.
نخستین جنایت
اولین جنایت روز ۲۲ تیرسال ۹۴ توسط دو پسر عمو در شریف آباد رخ داد.وقتی ماجرای جنایت به ماموران پلیس شریف آباد مخابره شد بررسیهای میدانی آنها نشان داد قربانی قتل مردی ۷۵ ساله است که با ضربات چاقو از پا درآمده است.
صحنه قتل نشان داد که عاملان قتل دست به سرقت نیز زده اند که همین نشان میداد مرد تنها قربانی دستبردی مرگبار شده است.
همه شاخههای تحقیقی برای شناسایی دزدان جنایتکار به بن بست خورد و هیچ سرنخی از قاتلان به دست نیامد.
۳۰ ماه بعد
دو سال و نیم از این جنایت معمایی گذشته بود که دو پسر عمو به نامهای بهنام و بهرام به خاطر سرقت بازداشت شدند.
اعتراف به ۲ قتل
بهنام و بهرام پس از اعتراف به سرقتهای شان در بازجوییها پرده از راز شوم خود برداشتند که در آن دو مرد را به قتل رسانده بودند.
همین اعترافات فاش کرد قتل مرد ۷۵ ساله در شریف آباد و مرد جوان دیگری به نام حمید در همان حوالی به دست این دو پسرعموی جنایتکار رخ داده است.
بهنام گفت: من و پسرعمویم از خانوادههای فقیری هستیم بیکار هم بودیم به خاطر همین تصمیم به سرقت گرفتیم همیشه چاقو داشتیم و در دو سرقت وقتی مقاومت طعمههای مان را دیدیم آنها را با چاقو به قتل رساندیم.
دردادگاه
این دو پسرعمو در جلسه دادگاه ادعا کردند که اعترافات شان در مراحل بازپرسی تحت فشار روحی و روانی بوده است و آنها هیچ دخالتی در دو جنایت نداشته اند.
حکم قصاص در نخستین قتل
با وجود اصرار بر بی گناهی بهنام در نخستین قتل به عنوان قاتل اصلی به قصاص محکوم شد و مدتی بعد او موفق شد با رضایت اولیای دم از اعدام نجات یابد.
رسیدگی به دومین قتل
با وجود این فرایند سنگین قضایی دو پسرعمو هنوز در دومین پرونده متهم بودند تا این که دیروز قضات شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران در حالی دفاعیات آنها را شنید که خانواده مقتول خواستار قصاص شده بودند.
سپس بهنام که بزرگتر از بهرام است در جایگاه دفاع ایستاد و گفت: قاتل اصلی من هستم، چاقو را من درست کردم و من بودم که چاقو را تیز کردم وبه بهرام دادم.بهرام نیز گفت: بهنام در قتل نقشی نداشت او فقط چاقو را به من داد.
بهرام درباره این که چرا پیش از این نگفته بود مرتکب قتل شده است، گفت:، چون بهنام از من بزرگتر بود گفت که قتلها را گردن میگیرد. ما همچنان میگوییم قتل دوم که محاکمه و محکوم هم شدیم کار ما نبود، اما این قتل را قبول دارم که ما انجام دادیم و من ضارب بودم.
وی درباره شگردشان گفت: جلوی طعمههای مان را میگرفتیم و هرکسی مقاومت میکرد او را با چاقو تهدید میکردیم. مقتول هم خیلی مقاومت کرد او اصلا نمیترسید و با ما درگیر شد و من هم یک ضربه به او زدم البته قصدم کشتن نبود. من تازه این کار را شروع کرده بودم و اولین یا دومین سرقتی بود که انجام میدادیم. حرفهای نبودم و نمیدانستم باید چاقو را به کجا بزنم. آن روز هم نمیدانستم که باید چه بکنم و ضربه را طوری زدم که مرد. دومین قتل چهار ماه بعد از قتل اول بود که برایش محاکمه هم شدیم.
ما بعد از قتل پیرمرد بود که سرقتها را شروع کردیم و ۳۳ بار سرقت کردیم تا این که دستگیر شدیم.
بهرام درباره این که چطور با پسرعمویش وارد سرقت شد، گفت: من سن کمی داشتم تازه وارد ۱۸ سالگی شده بودم کشاورزی میکردم، اما خیلی فقیر بودیم هرکاری میکردیم نمیتوانستیم هزینه زندگی مان را تامین کنیم. بهنام از من بزرگتر بود او زن و بچه داشت، اما ۱۰ سال بود که سرقت را شروع کرده بود و میتوانست با این کار زندگی اش را اداره کند هرچند زندان هم رفته بود، اما باز با این کار خرجی اش در میآمد. وقتی من دیدم نمیتوانم از طریق کشاورزی هزینه هایم را تامین کنم تصمیم گرفتم با بهنام همکاری کنم. ما با هم یک باند شدیم و سرقتها را انجام دادیم.
بنابر این گزارش؛ قضات وارد شور شدند تا درباره قتل دوم بهرام تصمیم گیری قضایی کنند.