کد خبر: ۶۰۸۸۲۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۷

ذبح کودکی عروسک‌های ایرانی

برخی می گویند، سن دخترک ۱۱ سال است، برخی برای او سن ۱۰ و برخی ۹ سال را تخمین می زنند. معلوم نیست دقیقا این دخترک چند سال دارد. اما یک چیزی را که تقریبا همه روی آن توافق دارند این است که دختربچه مورد نظر کمتر از ۱۳ بهار را تجربه کرده است.
ذبح کودکی عروسک‌های ایرانی
آفتاب‌‌نیوز :

دخترک مورد اشاره همان بچه ای است که این روزها فیلم عقد کنان او با جوانی احتمالا ۲۰ تا ۲۲ سال (شاید هم بیشتر) در فضای مجازی دست به دست می چرخد.

فیلم، عقد بچه ای را نشان می دهد که روی مبلی کنار همسر آینده خود نشسته است. پاهایش هم به زمین نمی رسد. مدام لبخند به لب دارد و هاج و واج، سرگردان در هلهله هایی است که در اطراف او از جانب بزرگتر ها و بچه های خرده ریزه به گوش می رسد.

دخترک یا همان عروسک (عروس کوچک) خوشحال است چون کانون توجه تمام شرکت کنندگان آن مجلس است. همه چشم دوخته اند به دهان او که چه وقت «بله» را می گوید.

احتمالا قلب کوچک او تالاپ تولوپ می کند و عین قلب یک گنجشک دارد می زند. خدا می داند چند بار طی روز های اخیر «با اجازه پدر و مادرم و بزرگترها بله » را تمرین کرده است تا مبادا تپق بزند و همه به ویژه بچه های همسن و سالش به او بخندند. همینطوری هم همسن و سال هایش دارند به این مراسم می خندند و فکر می کنند دارند بازی می کنند. منتها این بار بزرگتر ها هم در این بازی شریک هستند. مثلا وقتی عاقد برای بار اول از عروسک می پرسد که آیا وکیل است؟ طبق معمول از حاضران این پاسخ را می شنود که«عروس رفته است گل بچیند». خانمی هم با خنده می گوید «عروس، رفته گل بچینه شهرداری جریمه اش کرده»! بعد از آن یکی از همین پسربچه های خرده ریزه نیز این جمله را دو سه باری با خنده تکرار می کند و بعد هم انگار یکی از همین کودکان شیطان او را وسط جمعیت هول می دهد تا بیفتد روی بچه هایی که روی زمین نشسته اند.

پایین پای عروسک و داماد، کلی بچه کوچک و بزرگ، بی قرار نشسته اند و دارند لذت می برند از دیدن و مشارکت در یک بازی. بنابراین چشم از چشم عروسک و داماد بر نمی دارند.

وقتی عاقد برای بار سوم از عروسک می خواهد که بگوید وکیل است، عروسک که معلوم است خودش را برای این لحظه آماده کرده است تا می آید بله را بگوید، یکی دیگر از حضار پیشدستی می کند و پاسخ می دهد «عروس زیر لفظی می خواهد» و داماد هم به شوخی می گوید «برو اون کارتخوان را بیار». عروسک نمی تواند بله را بگوید و به اصطلاح حرفش توی دهانش می ماند. از خجالت و شاید هم از استرس دو دستش را روی پهنای صورتش می گیرد و قبل از اینکه کسی دوباره به شوخی چیزی بگوید، نفسش را در سینه حبس می کند و با صدای بلند و هول هولکی، انگار دنبالش کرده باشند و دیگر نتواند بله را بگوید«با اجازه پدر و مادرم و بزرگترها بله» را عنوان می کند، بعد دوباره دو دستش را از خجالت روی صورتش می برد.

دوباره همان کودکانی که دور عروسک را گرفته اند با این بله گفتن او، چه بالا و پایینی که نمی پرند و برای یک لحظه عروسک در بین شادی و پایکوبی بچه ها، گم می شود.

به نظر می رسد خوشحال است . چون کانون توجه آن مجلس شده است مخصوصا آنجا که بله را فریاد می زند. احتمالا چند وقت دیگر نیز لباس با شکوه عروسی را به تن می کند و جوری راه می رود که خش خش لباس سپیدش، گوش فلک را کر می کند.

عروسک ما مثل تمام دختر بچه های روی زمین، دوست دارد لباس عروس را تجربه کند. خدا می داند چند بار پرده سپید اتاق را به عنوان تور عروس به سمت سرش رو به روی آینه کشیده و خود را عروس فرض کرده است. خدا می داند چند بار لوازم آرایش مادرش را کش رفته و ناشیانه روی صورتش نقاشی کرده است؟ خدا می داند چند بار لبه بالای چادر نماز مادر را با طنابی جمع و تبدیل به گل کرده و روی سرش گذاشته است تا بگوید عروس است و خدا می داند چند بار دزدکی کفش های پاشنه بلند مادر را پوشیده و از شنیدن صدای تق تق پاشنه های تیز روی سنگفرش لذت برده و خدا خدا کرده که زودتر بزرگ شود و کفش پاشنه بلند یا به زبان خودش تق تقی بپوشد؟

و با همین دنیای رنگارنگ و پر از امید کودکی است که امروز قند توی دلش آب شده است و واقعا دارد عروس می شود و یک لحظه لبخند بر لبانش محو نمی شود.

درست است که چهره این عروسک ، در فیلم خوشحال به نظر می رسد، اما مساله این است که اگر او خوشحال است و به خاطر سیر در دنیای بچگی از عروس شدنش راضی، باید او را واقعا عروس کرد؟ گیرم بزرگ شده و اندام زنی بالغ را گرفته است که در واقع اینطور نیست، باید به خاطر رشد جسمی او، اینطور فکر کنیم که روحش هم رشد کرده است؟ به عبارت دیگر چون تا حدودی رشد یافته که در فیلم اینطور به نظر نمی رسد، شرایط ازدواج را دارد؟

مگر او قوه تشخیص را در زمان حاضر راجع به زندگی آینده اش دارد که او را در جایگاه عروس سر سفره عقد بنشانیم؟

مگر ازدواج برای دختران کمتر از ۱۳ سال غیرقانونی نیست؟ وقتی چنین ازدواجی غیر قانونی است آیا ارتباط جنسی برقرار کردن با دخترکان کمتر از ۱۳ سال، سوء استفاده جنسی به شمار نمی آید؟ گیرم که خود دختر مثل عروسک یاد شده، راضی به این ازدواج باشد، مگر در حدی است که رضایت بدهد؟

فاطمه آذرتاش، مشاور خانواده در این خصوص می گوید: کودک در حدی نیست که رضایت بدهد. کودک زیر ۱۸ سال اگر راضی هم باشد باز هم رابطه جنسی برای او سوء استفاده جنسی محسوب می شود.

پرسش مطرح شده بعدی این است که در ایران ما در سال، چند دختر بچه ازدواج می کنند؟ براساس آمار سازمان ثبت احوال کشور، تنها در سال۹۴ بالغ بر ۳۷ هزار دختر ۱۰ تا ۱۴ سال به خانه بخت رفتند!

یعنی ما در سال ۹۴، ۳۷ هزار دختر بچه را عروس کردیم که چه شود؟ فرض کنیم که گفته اند دختران کمتر از ۱۳ سال، اصلا بگوییم کمتر از ۱۸ سال، شرایط ازدواج را دارند. براساس ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی در سال ۱۳۸۱ سن ازدواج دختران ۱۳ سال و پسران ۱۵ سال در نظر گرفته شد و امکان ازدواج برای افراد زیر این سن نیز منوط به اذن ولی، مصلحت و تشخیص دادگاه صالحه است. به قول سهیلا صادقی، جامعه شناس حوزه زن و خانواده و عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران این شرایط را چه کسی احراز می کند؟ یک قاضی ۶۰ ساله یا ولی قهری دختر برای یک عمر زندگی دخترک ۱۰ ساله تصمیم می گیرد؟ (احراز شرایط) جای تامل دارد».

علی کاظمی، حقوقدان است او هم به این «شرایط» برای ازدواج کودکان، کمی تامل و بحث دارد. کاظمی هر چند ازدواج را در کنار اینکه امری مقدس و شرعی می داند اما معتقد است «در تحلیل ازدواج کودکان نه باید عقل را تعطیل کنیم و نه به آن مثل خرید ۲ کیلو پرتقال بنگریم. آیا دختر ۱۲ ساله ای در نسیم شهر تهران که به دادسرا مراجعه کرده است و می خواهد از شوهر ۱۴ ساله اش طلاق بگیرد شامل این شرایط می شود»؟

بیایید یک بار دیگر روی مفروضاتمان تمرکز کنیم. مگر برخی نمی گویند که اگر دختربچه شرایط ازدواج را داشته باشد می تواند ازدواج کند؟ الان همین عروسک یا دختری که فیلم عقدکنانش در فضای مجازی پخش شده است، فرض کنیم به خانه بخت برود بعد هم وارد ارتباط زناشویی با همسرش شود. اما آن طرف دیگر هم یک مشکلی وجود دارد و آن این است که نهادهایی مثل آموزش و پرورش سر بازگو کردن مسائل جنسی ساده به دانش آموزان، مشکل دارند.

سوال اینجاست که چرا از یک طرف آموزش و پرورش ما سخت گیری دارد و از طرفی دیگر ما به همان بچه، از سر اجبار، چون عروس شده است، مسائل جنسی را یاد می دهیم؟!

مثالی دیگر هم هست. مگر افتتاح حساب در بانک منوط به این نیست که بالای ۱۸ سال سن داشته باشیم، پس چرا به کودکان کمتر از ۱۸ یا ۱۵ یا ۱۳ سال اجازه شروع زندگی مشترک و قبول مسئولیت را می دهیم اما اجازه نمی دهیم همان ها تا سن ۱۸ سالگی، حساب بانکی افتتاح کنند یا اصلا گواهینامه رانندگی بگیرند و خیلی چیزهای دیگر؟!

شاید برخی مسئولان محترم معتقد باشند که مسایل خیلی مهم تر از کودک همسری هم در کشور هست. آنها می گویند: «مثلا چند میلیون جوان داریم که هنوز ازدواج نکرده اند و مجرد هستند. مگر شمار کودک همسرها چقدر است که روی آنها هم مانور می دهیم؟ بیایید روی ۱۱ میلیون و ۲۴۰ هزار دختر و پسر جوان و به سن ازدواج رسیده ، چاره اندیشی و مشکل ازدواج آنان را حل کنیم و بعد به ازدواج کودکان بپردازیم».

البته این هموطنان درست می گویند، ۱۱ شمار میلیون و ۲۴۰ هزار جوان مجرد، خیلی زیاد است اما ۳۷ هزار و ۱۳۷ دخترک ۱۰ تا ۱۴ سال که به خانه بخت رفتند از نظر این بزرگواران زیاد نیست؟ یعنی سرنوشت این ۱۳۷ هزار بچه اصلا برایشان مهم نیست؟ برایشان سرنوشت آن دخترک ۱۲ ساله ای که می خواست از همسر ۱۴ ساله اش طلاق بگیرد، مهم نیست؟ سرنوشت ۱۵ هزار دختر بیوه زیر ۱۵ سال در کشور چه؟ سرنوشت این بچه ها هم برای این مسئولان نگران ۱۱ میلیون جوان مجرد مهم نیست؟

اصلا کسانی که دغدغه ۱۱ میلیون جوان مجرد را دارند که البته دغدغه ای بس مهم و قابل تامل است و به نظر می رسد این شمار جوان مجرد برای کشور زیبنده نیست، اگر صاحب دختری کمتر از ۱۳ یا ۱۵ سال باشند، او را به شوهر می دهند؟

ازدواج در سنین کمتر از ۱۸ سال از نظر دینی اشکال ندارد و این ازدواج ها، ثبت قانونی هم می شود اما به هرحال وقتی ازدواج در سن کودکی انجام می شود، کودک به بلوغ روانی و اجتماعی کافی نرسیده است و از عهده مهارت های زندگی مشترک برنمی آید. خدا می داند تا چند سال ، جور او را پدر و مادر یا خانواده همسر بکشند تا او به اصطلاح در زندگی جابیفتد.

سهیلا صادقی ، جامعه شناس، در خصوص کودک همسری ازدواج این کودکان را قابل دفاع نمی داند و تاکید می کند: همسر گزینی، تابع سه اصل اختیار، تناسب و بلوغ است و براساس این سه اصل، ازدواج کودکان، قابل دفاع نیست و این ازدواج ها هیچ جایگاهی ندارد.

اگر به بحث بلوغ جنسی توجه کنیم باید اذعان کنیم که فقط بحث بلوغ جنسی برای ازدواج مهم نیست بلکه چیز هایی مثل توانایی مدیریت یک زندگی هم مطرح است.

وی در خصوص اصل تناسب در ازدواج ها نیز این گونه توضیح می دهد: آمار، شواهد و مستندات نشان می دهد که بسیاری از این ازدواج ها (ازدواج های کودکان ) فاقد تناسب است و یکی از تناسب ها، «تناسب سن» است. به عنوان مثال معمولا دختر بچه ها با مردهایی ازدواج کرده اند که این مردها یا همان همسران این دختر بچه ها، تقریبا یک فاصله سنی قابل ملاحظه ای را با دختر ها داشته اند. پس اصل تناسب ، اصلا در این ازدواج ها به نظر می رسد که مطرح نیست.

این جامعه شناس خانواده درباره اصل اختیار هم چنین می گوید: وقتی که بچه ای نمی تواند برای خودش تصمیم بگیرد اما «ولی» او که اتفاقا با بچه اختلاف سنی قابل ملاحظه و نگاه کاملا بزرگسالانه دارد به جای او (بچه) تصمیم می گیرد پس ملاحظه می کنیم که بحث اختیار هم در ازدواج کودکان، لحاظ نیست و تنها چیزی که به آن اشاره می کنیم موضوع بلوغ است که جای بحث دارد.

از اظهارات این استاد دانشگاه تهران معلوم می شود که او نه تنها ازدواج کودکان را تایید نمی کند که آن را دارای تبعاتی برای این کودکان می داند. این جامعه شناس از اصطلاحی تحت عنوان «بردگان خانگی» نام می برد و این کودکان را به بردگان خانگی تشبیه می کند که کودکی آنان ذبح می شود.

او در این خصوص می گوید: به نظر من ازدواج کودکان از آنها بردگان خانگی می سازد که نه تنها زیر یوغ همسران خود قرار می گیرند بلکه از آنجایی که هنوز بچه اند و نمی توانند زندگی را مدیریت کنند، استیلای بستگان همسر نیز برای آنها رقم می خورد.

به گزارش ایرنا، براساس ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی در سال ۱۳۱۳ نکاح اناث قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال و ذکور قبل از ۱۸ سالگی ممنوع است. از سال ۱۳۱۳ تا ۱۳۵۳ این قانون را به مدت ۴۰ سال داشتیم که پس از آن ، قانون حمایت از خانواده در ماده ۲۳ در مورد زنان، سن ۲۰ سال و در مردان سن ۱۸ سال را برای ازدواج تعیین کرده بود.
به گفته علی کاظمی، حقوقدان و مشاور معاون حقوقی قوه قضاییه، بعد از انقلاب، ماده ۱۰۴۱ را تغییر دادیم و سن بلوغ برای دختر، ۹ سال و برای پسر، ۱۵ سال در نظر گرفته شد که پس از آن لایحه اصلاح ماده ۱۰۴۱ تقدیم مجلس شورای اسلامی شد و سن ازدواج برای دختران، ۱۳ و برای پسران، ۱۵ سال تعیین شد، این ماده، براساس نگاه فقهی ، تعیین شد، به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت و تصویب شد. اکنون در قانون حمایت از خانواده در ماده ۵۰ مصوب سال ۱۳۹۳ مجازات هایی را وضع کرده اند که اگر کودکان پایین تر از این سن ازدواج کنند خلاف است.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۲۵ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۶
0
0
چه کسی مسئول این همه دختر بچه رها شده متکدی و دستفروش کنار خیابان است ؟ ؟ چرا یقه خود را پاره نمی کنید ؟ چرا سرزنش نمی کنید ؟ نفاق و تزویر و فریب تا چه حد؟ .
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین