تيم ملی ب ؛ چراها و اگرها
آفتاب‌‌نیوز : 
انتخاب بازیكن با چه معیارى؟
در نگاه به لیست منتشره مهمتر از هر چیز اسامى بازیكنانى است كه مشخص نیست با كدام معیار و براساس كدام عملكرد به این تیم دعوت شده اند. شاید براى بسیارى از این نفرات مثل میرقربانى، زارع، نورى و ... كه انصافاً در طول لیگ جارى عملكرد قابل توجهى داشته اند و البته بازیكنان آینده دارى به حساب مى روند نتوان ایرادى گرفت اما واقعاً دلیل دعوت از نفراتى مثل میثاق معمارزاده، سعید دقیقى، محسن حنیفى، على كریمى و محمد منصورى چه بوده است؟ مگر مهمترین دلیل و اصلى ترین علت دعوت یك بازیكن به تیم ملى ـ و اینجا تیم ب ـ حضور مستمر و پرقدرت در رقابت هاى باشگاهى نیست؟ پس چرا از سعید دقیقى كه در تركیب صباباترى ۱۶ بازى غایب بوده و در سایر دیدارها دقایقى كوتاه به عنوان یار تعویضى به میدان رفته دعوت شده است؟ چرا معمارزاده دروازه بان سایپا كه فقط و فقط یك بازى از ۲۷ بازى تیمش درون دروازه ایستاده دعوت شده است؟ چه توجیهى براى دعوت از بازیكنان متوسطى مثل محسن حنیفى و على كریمى از تراكتورسازى وجود داشته و ... بهتر است در مورد كیفیت آنها از مربیان و مدیران تیم تراكتورسازى استعلام بگیرید.
جام حذفى و بازیهاى حذفى چه مى شود؟
اما در لیست اعلام شده بازیكنانى حضور دارند كه تیم هایشان در رقابت هاى جام حذفى و بازیهاى حذفى درگیر خواهند بود و طبیعتاً این مسأله در روند آماده سازى تیم ب مشكل ساز مى شود. قرار است تمرینات تیم ب از روز ۸ خرداد یعنى یك روز پس از پایان رقابت هاى لیگ برتر آغاز شود اما آیا مسؤولان فدراسیون نمى دانستند كه قرار است بازیهاى جام حذفى كه ۴ تیم سپاهان، پرسپولیس، پیكان و صباباترى در آن درگیرند، روز ۱۱ خرداد انجام مى شود و آن بازیها براى آنها حساسیت فوق العاده اى خواهد داشت؟ همچنین تیم هایى مثل فولاد، تراكتورسازى و شاید هم ملوان در رقابت هاى حذفى لیگ برتر حاضر هستند كه حضور بازیكنانى مثل كلاه كج، منتظرى، كریمى، حنیفى یا زارع براى آنها نیز حكم آب حیات دارد.
آیا بعد از پایان لیگ برتر هم باید منتظر كشمكش هاى تكرارى میان تیم هاى ملى و باشگاهى بود یا اتفاقات دیگرى رقم مى خورد.
آیا مسؤولان تراكتورسازى در این برهه از زمان حاضر مى شوند كه به تیم ب بازیكن بدهند؟
امیدها را چه كنیم؟
اما جدا از بحث جام حذفى و بازیهاى حذفى تیم امید هم در حساس ترین مقطع حیات خود به سر مى برد و تداخل برنامه هاى این تیم با برنامه هاى تیم ب هم مى تواند دردسرساز شود. از قرار معلوم تیم امید كشورمان روز ۱۶ خردادماه در تهران مقابل عربستان به میدان خواهد رفت و دعوت از ۴ بازیكن این تیم (مكانى، كلاه كج، میداودى و حمودى) به تیم ب براى حضور در بازیهاى غرب آسیا عجیب وغیرمنطقى است. البته نباید از نظر دور داشت كه نتیجه بازى امیدها مقابل استرالیا بسیارسرنوشت ساز است و چنانچه نتیجه لازم در آدلاید گرفته نشود بازى با عربستان حساسیت چندانى نخواهد داشت و شاید امیدهاى فراخوانده شده از سوى مظلومى و همكارانش در اختیار تیم ب قرار گیرند.
بالاى ۲۵ سال چرا؟
همه ما مى دانیم كه تیم ب محدودیت سنى ندارد و كادر فنى مى تواند از هر مقطع سنى براى تیمش دعوت كند اما دعوت از بازیكن بالاى ۲۵ سال با صحبت هاى قبلى مربیان تیم ملى كه مبنى بر تشكیل تیم ب براى پشتوانه سازى تیم امید بود منافات دارد. امیر قلعه نویى و همكارانش هرگاه صحبت از تیم ب مى شد به تشكیل یك تیم جوان براى آینده و در نظر داشتن اهداف دور اشاره مى كردند اما با دعوت از بازیكنان سن و سال دارى مثل واعظى، بیاتى نیا، منصورى و ... آیا این گفته و اظهارنظرها زیر سؤال نمى رود؟ تیم ب باید تیمى باشد كه به تیم ملى كمك كند و هرگاه در تیم ملى با كمبود بازیكن مواجه شدیم، از نفرات تیم ب استفاده كنیم. در واقع تیم ب باید پشتوانه تیم ملى باشد.
آیا قرار است دوباره عده اى از بازیكنان خوب تیم هاى لیگى چند روزى دور هم جمع شوند و بعد با یك قلم قرمز نیمى از آنها تنها با ۲ یا ۳ جلسه تمرین بروند پى كار خودشان؟ آیا مسابقه هاى غرب آسیا و موفقیت در آن پیكارهاى نه چندان مهم براى فوتبال ما افتخار به حساب مى آید و مهم تلقى مى شود و اگر نمى شود چرا پشتوانه سازى اصولى در نظر گرفته نشده است؟
حالا خوب است آنهایى كه عزمشان جزم است تا این تیم به لبنان رفته و در رقابت هاى مذكور شركت كند به تمام این چراهاپاسخ دهند.
انتخاب بازیكن با چه معیارى؟ در نگاه به لیست منتشره مهمتر از هر چیز اسامى بازیكنانى است كه مشخص نیست با كدام معیار و براساس كدام عملكرد به این تیم دعوت شده اند. شاید براى بسیارى از این نفرات مثل میرقربانى، زارع، نورى و ... كه انصافاً در طول لیگ جارى عملكرد قابل توجهى داشته اند و البته بازیكنان آینده دارى به حساب مى روند نتوان ایرادى گرفت اما واقعاً دلیل دعوت از نفراتى مثل میثاق معمارزاده، سعید دقیقى، محسن حنیفى، على كریمى و محمد منصورى چه بوده است؟ مگر مهمترین دلیل و اصلى ترین علت دعوت یك بازیكن به تیم ملى ـ و اینجا تیم ب ـ حضور مستمر و پرقدرت در رقابت هاى باشگاهى نیست؟ پس چرا از سعید دقیقى كه در تركیب صباباترى ۱۶ بازى غایب بوده و در سایر دیدارها دقایقى كوتاه به عنوان یار تعویضى به میدان رفته دعوت شده است؟ چرا معمارزاده دروازه بان سایپا كه فقط و فقط یك بازى از ۲۷ بازى تیمش درون دروازه ایستاده دعوت شده است؟ چه توجیهى براى دعوت از بازیكنان متوسطى مثل محسن حنیفى و على كریمى از تراكتورسازى وجود داشته و ... بهتر است در مورد كیفیت آنها از مربیان و مدیران تیم تراكتورسازى استعلام بگیرید.
جام حذفى و بازیهاى حذفى چه مى شود؟
اما در لیست اعلام شده بازیكنانى حضور دارند كه تیم هایشان در رقابت هاى جام حذفى و بازیهاى حذفى درگیر خواهند بود و طبیعتاً این مسأله در روند آماده سازى تیم ب مشكل ساز مى شود. قرار است تمرینات تیم ب از روز ۸ خرداد یعنى یك روز پس از پایان رقابت هاى لیگ برتر آغاز شود اما آیا مسؤولان فدراسیون نمى دانستند كه قرار است بازیهاى جام حذفى كه ۴ تیم سپاهان، پرسپولیس، پیكان و صباباترى در آن درگیرند، روز ۱۱ خرداد انجام مى شود و آن بازیها براى آنها حساسیت فوق العاده اى خواهد داشت؟ همچنین تیم هایى مثل فولاد، تراكتورسازى و شاید هم ملوان در رقابت هاى حذفى لیگ برتر حاضر هستند كه حضور بازیكنانى مثل كلاه كج، منتظرى، كریمى، حنیفى یا زارع براى آنها نیز حكم آب حیات دارد.
آیا بعد از پایان لیگ برتر هم باید منتظر كشمكش هاى تكرارى میان تیم هاى ملى و باشگاهى بود یا اتفاقات دیگرى رقم مى خورد.
آیا مسؤولان تراكتورسازى در این برهه از زمان حاضر مى شوند كه به تیم ب بازیكن بدهند؟
امیدها را چه كنیم؟
اما جدا از بحث جام حذفى و بازیهاى حذفى تیم امید هم در حساس ترین مقطع حیات خود به سر مى برد و تداخل برنامه هاى این تیم با برنامه هاى تیم ب هم مى تواند دردسرساز شود. از قرار معلوم تیم امید كشورمان روز ۱۶ خردادماه در تهران مقابل عربستان به میدان خواهد رفت و دعوت از ۴ بازیكن این تیم (مكانى، كلاه كج، میداودى و حمودى) به تیم ب براى حضور در بازیهاى غرب آسیا عجیب وغیرمنطقى است. البته نباید از نظر دور داشت كه نتیجه بازى امیدها مقابل استرالیا بسیارسرنوشت ساز است و چنانچه نتیجه لازم در آدلاید گرفته نشود بازى با عربستان حساسیت چندانى نخواهد داشت و شاید امیدهاى فراخوانده شده از سوى مظلومى و همكارانش در اختیار تیم ب قرار گیرند.
بالاى ۲۵ سال چرا؟
همه ما مى دانیم كه تیم ب محدودیت سنى ندارد و كادر فنى مى تواند از هر مقطع سنى براى تیمش دعوت كند اما دعوت از بازیكن بالاى ۲۵ سال با صحبت هاى قبلى مربیان تیم ملى كه مبنى بر تشكیل تیم ب براى پشتوانه سازى تیم امید بود منافات دارد. امیر قلعه نویى و همكارانش هرگاه صحبت از تیم ب مى شد به تشكیل یك تیم جوان براى آینده و در نظر داشتن اهداف دور اشاره مى كردند اما با دعوت از بازیكنان سن و سال دارى مثل واعظى، بیاتى نیا، منصورى و ... آیا این گفته و اظهارنظرها زیر سؤال نمى رود؟ تیم ب باید تیمى باشد كه به تیم ملى كمك كند و هرگاه در تیم ملى با كمبود بازیكن مواجه شدیم، از نفرات تیم ب استفاده كنیم. در واقع تیم ب باید پشتوانه تیم ملى باشد.
آیا قرار است دوباره عده اى از بازیكنان خوب تیم هاى لیگى چند روزى دور هم جمع شوند و بعد با یك قلم قرمز نیمى از آنها تنها با ۲ یا ۳ جلسه تمرین بروند پى كار خودشان؟ آیا مسابقه هاى غرب آسیا و موفقیت در آن پیكارهاى نه چندان مهم براى فوتبال ما افتخار به حساب مى آید و مهم تلقى مى شود و اگر نمى شود چرا پشتوانه سازى اصولى در نظر گرفته نشده است؟
حالا خوب است آنهایى كه عزمشان جزم است تا این تیم به لبنان رفته و در رقابت هاى مذكور شركت كند به تمام این چراهاپاسخ دهند.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید