ماه محرم که از راه میرسد و حال و هوای کشور را تغییر میدهد و به جز روضهخوانیها، سوگواریها، نذریها، قربانیها، راه افتادن دستهها در محلهها، بلند کردن علم و کتل، تب و تاب حسینهها و مساجد برای سیاهپوش کردن محله و شهر با کتیبهها و پرچمهای سیاه و... یک مراسم دیرینه نیز که قدمتی بسیار قدیمی دارد هم دست به کار شده و کار خود را در این روزها آغاز میکند. مراسمی که دین را با هنرهای گوناگون مانند نمایش، موسیقی، شعر، ادبیات و... گره میزند و مردم کوچه و بازار را به سمت خود میکشاند.
کمتر کسی یافت میشود که بگوید تعزیه از نزدیک ندیده است یا با تعزیه و تعزیهخوانی آشنایی ندارد. با این وجود نمیتوان کتمان کرد که در سالهای اخیر این هنر تا حدودی از رونق افتاده است؛ اما هستند کسانی که با جان و دل و دستهای خالی ولی دلی پرامید در تلاشاند تا این هنر ایرانی اسلامی را همچنان زنده نگه دارند.
تعزیه که معنی لغویاش به معنای سوگورای است در اصطلاح به نمایش مذهبی سنتی ایرانی شیعی گفته میشود که به طور معمول به صورت منظوم اجرا شده و همین موضوع عجین شدن این هنر را با شعر و موسیقی نشان میدهد. هنری که تلاش میکند تا واقعه عاشورا را به بهترین شکل ممکن بازآفرینی کرده و در معرض دید تماشاگران قرار دهد.
قدمتی که به صدها سال میرسد
برای تخمین قدمت تعزیه، روایتهای بسیاری موجود است. روایتهایی که خود نشان میدهد تعزیه که نوعی تئاتر امروزی است دارای قدمتی چند صد ساله است و باوجود آنکه فلسفه تعزیه، روایتگری واقعه عاشوراست؛ اما بسیاری بر این باورند، قدمت سبک تعزیهخوانی فارغ از محتوای آن حتی به قبل از واقعه عاشورا و پیش از اسلام میرسد. سوگ سیاوش، مصائب میترا و یادگار زریران، مصائب مسیح و... از جمله موضوعاتی است که گفته میشود به سبک تعزیه از قرنها پیش در ایران اجرا میشده که دیگر پس از واقعه عاشورا اجرای تعزیه تنها مختص به واقعه عاشورا شد.به همین دلیل هم بسیاری از صاحبنظران بر این عقیدهاند تعزیه را میتوان نمایشی هنرمندانه از تلفیق فرهنگ بومی و مذهب دانست که سالهای بسیار دور در ایران وجود داشته و پس از ورود اسلام جانی دوباره میگیرد.
اما در هر صورت آنچه در تاریخ ثبت و گفته شده است تعزیه خوانی برای امام حسین (ع) از زمانی شکل گرفت که به دوران آل بویه و سال ۳۵۲ هجری قمری میرسد. تاریخنگاران میگویند برای نخستین بار در زمان حکمرانی دودمان ایرانی شیعهمذهب آل بویه تعزیهخوانی به صورت رسمی انجام گرفت.
قاجار، عصر طلایی تعزیهخوانی
با این حال چون مدارک مستندی در این زمینه وجود ندارد برای همین احتمالات دیگری نیز وجود داشته و برخی از تاریخنگاران دیگر نیز معتقدند که تعزیهخوانی به دوران افشاریه میرسد و از آنجایی که نادرشاه افشار چندان از این مراسمات خوشاش نمیآمده برای همین رواج آنچنانی نگرفت تا اینکه به عصر صفویه میرسیم. حاکمانی که در آن دوران ارادت خاصی به اهل بیت (ع) به ویژه امام حسین (ع) داشتند.
با این وجود دورانی که موجب رونق بیش از گذشته تعزیهخوانی شد را دوران قاجاریه و به خصوص زمان ناصرالدین شاه قاجار عنوان میکنند که به دلیل فعالیتهای گسترده تعزیهخوانی در این زمان و وجود مستندات معتبرتر؛ این دوران را «عصر طلایی تعزیه» میخوانند و به نوعی در این زمان است که تعزیهخوانی را میتوان جز زیباترین و پرقدمتترین هنرهای عامه ایرانیان تلقی کرد.
تکیه دولتی که جایش را به بانک داد!
در این زمان تعزیهخوانی در کاروانسراها، بازارها، خانههایی که حیاط بزرگ داشتند و... در میان مردم کوچه و بازار رواج بسیاری پیدا میکند و حتی در این دوران است که معروفترین تکیه که برای تعزیهخوانی شکل گرفت یعنی «تکیه دولت» ساخته میشود و تا سالها یکی از معروفترین و شناختهشدهترین مکانها برای اجرای تعزیه در پایتخت بوده. تکهای که گفته شده است ناصرالدین شاه دستور ساخت آن را به تقلید از تماشاخانه اپراهال انگلستان در سال ۱۲۸۵ هجری قمری داد و ساخت آن به مدت ۵ سال طول کشید.
در آن زمان به دلیل اوج گیری هنر تعزیه، تعزیهخوانهای بزرگی نیز پا به عرصه گذاشتند که میتوان نامی از سید عبدالوهاب سعیدی کازرونی، یغمای جندقی و فرزندانش، سید محمود رضوی خوانساری، سید مصطفی میرعزا و پسرش، سیدکاظم، معروف به میرغم و... آورد که در دوران قاجار نام و آوازهای بهم رسانده بودند و برای همین هم نامهایشان تا کنون به یادگار مانده است.
افول تعزیهخوانی
اما حرکت رو به رشد تعزیهخوانی باوجود ایجاد فضاهایی که در آن سالها روایت میشود به ۳۰۰ مکان در کشور میرسید چندان حرکت مستمری نبود و اوج توجه به هنر تعزیهخوانی تا قبل از زمان مشروطیت به ثبت رسیده است و پایان دوران قاجار و ورود تاریخ به دوران پهلوی موجب شد تا عصر طلایی تعزیهخوانی نیز تمام شود و وارد عصری شویم که رضاشاه به میدان آمد و تا جایی پیش رفت که در سال ۱۳۱۴ اجرای تعزیهخوانی و عزداری را در مکانهای عمومی به طور کامل ممنوع اعلام کرد و حتی تکیه دولت نیز رو به ویرانی رفت. به طوری که بخش اعظمی از این فضا ویران و برای ساخت بانک ملی شعبه بازار تخریب شد...
تعزیه زنده است
با این حال میتوان گفت هنر تعزیه، جزو اصیلترین و پرسابقهترین هنرهای ایرانی اسلامی است که همچنان در استانهای گوناگون مانند اردبیل (شهر لاهرود)، سمنان (شاهرود)، اصفهان (روستای قودجان در شهرستان خوانسار)، مرکزی، قم، تهران، مازندران، قزوین، البرز(ساوجبلاغ و روستای روستای بَرغان)، کرمان، یزد، همدان، خوزستان، فارس، زنجان، بوشهر، خراسان رضوی (گناباد)، کهکیلویه و بویراحمد (گچساران) و... زنده است و تکیههای معروفی همچنان در گوشه و کنار کشور وجود دارند که به فعالیت خود ادامه میدهند.
از جمله این تکههای معروف، تکه معاونالملک در کرمانشاه بود که از زمان سلطنت ناصرالدین شاه شکل گرفت، چهار تکیهای که در شهرستان نطنز استان اصفهان در اوایل دوره قاجار به سبک تکیه دولت تهران به وجود آمد نیز همچنان هستند.
ضمن اینکه از گذشته تا کنون از جمله تعزیهخوانهای معروفی که میتوان از آنها نام برد مرحوم رضا مشایخی ورسی، مرحوم حاج میرزا حسین معینی، مرحوم میرزا حسین طاهری، حاج حسن نرگسخوانی، علاالدین قاسمی، عباس جواهری، حاج اسماعیل معینی، اسماعیل محمدی، مظفر قرباننژاد و... هستند که بسیاری از فعالان در این عرصه از آنها الگوبرداری کرده و سعی میکنند پا جای پای آنها بگذارند.
جهانگردانی که سهمی در زنده نگه داشتن تعزیه داشتهاند
بهتر است کمی از مستندانی نیز یاد کنیم که برخی از جهانگردهای اروپایی که به ایران آمده و تعزیهخوانیها را دیده و آنها را گردآوری کردهاند یاد کنیم. الکساندر خوجکو، ایرانشناس لهستانی از جمله کسانی است که قدیمیترین مجالس تعزیه، مجموعه جنگ شهادت را که تاریخ تدوین آن به زمان فرمانروایی فتحعلی شاه قاجار میرسد را جمعآوری کرده و هماکنون در کتابخانه ملی پاریس قرار دارد و سرلوئیس پلی، ایرانشناس اهل انگلستان نیز فرد دیگری است که گفته میشود ۳۷ مجلس از تعزیههای عصر ناصرالدین شاه را در یک جا گرد هم آورده. همچنین ۱۰۵۵ نسخه خطی تعزیه، بزرگترین مجموعه تعزیه در جهان است که انریکو چرلی، سفیر ایتالیایی در ایران آن را با کمک علیهانیبال جمع آوری و به کتابخانه واتیکان اهدا کرده است.
لزوم توجه به موسیقی در هنر تعزیهخوانی
اهمیت تعزیهخوانی زمانی خود را بیشتر نشان میدهد که بدانیم تعزیه تلفیقی از چند هنر است که یکی از مهمترین هنرها پس از هنر اجرا و نمایش وجود هنر موسیقی ایرانی در آن است و موسیقی که با آواز همراه بوده و تعزیهخوانها اجراهای خود را در مقامها و گوشههای موسیقی ایرانی اجرا میکنند. ضمن اینکه در تعزیه برای اجرای هرچه بهتر نوای موسیقی و آواز از سازهای موسیقی گوناگونی همچون شیپور، طبل، دُهُل، کَرنا، سُرنا، نیلبک، نی، قرهنی، نقاره، سِنج و... استفاده میکردند و تماشاگران را هرچه بیشتر قبل، حین و بعد از اجرای نمایش به وجود میآورند و با خود همراه میکنند.
نگذارید تعزیه فراموش شود
البته تنها چهرههای خارجی که تعزیهخوانی برایشان جالب بوده به جمعآوری و معرفی این هنر نپرداختهاند بلکه پژوهشگران ایرانی بسیاری هم همچون صادق همایونی، داوود فتحعلی بیگی، محمدحسن رجایی زفره ای، حسن صالحی راد، سید عبدالعظیم فناء توحیدی، مرتضی هنری، غلامرضا گلی زواره و... کوششهای پژوهشی بسیاری درباره تعزیه و بررسیهای ساختاری و محتوایی این نمایش دینی و بومی پرداختهاند.
برای همین هم امروزه با وجود آنکه یک زمانی در کل کشوربیش از ۶۰۰ مراسم تعزیه برگزار میشد و حالا تا حدودی به کمترین میزان خود رسیده است؛ اما خوشبختانه دهها کتاب و مقاله در این زمینه نوشته، تالیف، ترجمه و... شدهاند که نشان میدهد تلاش شده است تا این هنر هر چه بیشتر و بهتر زنده نگه داشته و معرف حضور نسل تازهای که شاید چندان روی خوش به این هنر نشان نمیدهد قرار گیرد. هر چند روز به روز استقبال از این هنر کمرنگتر شده است با این حال نمیتوان کتمان کرد که یکی از هنرهای با قدمت ایرانی اسلامی است که باید برای حفظ و زنده نگه داشتن آن تلاشهای بیشتری صورت گیرد.