پنج سال قبل خبر مرگ پسر جوانی از یکی از بیمارستانهای ورامین به مأموران پلیس داده شد. وقتی مأموران در محل حاضر شدند، هر چند جوانی که مقتول را به بیمارستان آورده بود، مدعی بود او بر اثر سوءمصرف مواد مرده است، اما پرستاران گزارش دیگری به پلیس دادند. آنها در گزارش خود نوشتند بر اساس آزمایشها مشخص شده پسر جوان به نام سیاوش بر اثر پارگی طحال جانش را از دست داده است.
با مطلعشدن مادر سیاوش از مرگ او، زن میانسال شکایت کرد و گفت: اطمینان دارد پسرش به قتل رسیده است و درخواست بررسی بیشتر دارد.
بهاینترتیب، جسد برای کالبدشکافی و انجام آزمایشهای بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد. بررسیهای مأموران نشان داد این پسر قربانی یک قمارخانه خانگی شده است. بر اساس این یافتهها، پسر جوان روز حادثه برای قماربازی به قمارخانهای که متعلق به یک پدر و پسر بوده، رفت و زمانیکه از آنجا خارج شد بدحال بود و دوستانش او را به بیمارستان رساندند. هر چند در ابتدا عنوان شد او به دلیل سوءمصرف مواد مخدر بدحال است، اما زمانی که از بدن او عکسبرداری شد، پزشکان متوجه شدند او از ناحیه طحال بهشدت آسیب دیده است.
این در حالی بود که پزشکی قانونی نیز اعلام کرد علت مرگ پارگی طحال است و این جراحت نیز قطعا بهدلیل واردآمدن ضربه بر بدن مقتول ایجاد شده، چون طحال فقط در ضربات سنگین پاره میشود. مأموران در شاخه دیگری از تحقیقات به قمارخانه زیرزمینی رفتند. آنها متوجه شدند پدر و پسری در آن خانه زندگی میکنند و آنجا را برای کسب درآمد به قمارخانه مخفی تبدیل کردهاند و در این قمارخانه افرادی که معرف معتمد دارند یا دوستانشان دور هم جمع میشوند. مشتریان این قمارخانه هزینه خورد و خوراک را هم میپرداختند. این قمارخانه خانگی کاملا مجهز بود.
مأموران فهمیدند مقتول نیز از دوستان پسر صاحب همان خانه بود. بهاینترتیب، پدر و پسر بازداشت شدند. پسر جوان به قتل اعتراف کرد و گفت: سیاوش طبق معمول هر هفته به خانه ما آمد و خواست قمار کند. از او خواستم مطمئن شود پول دارد. او هم گفت: پول مورد نیاز را همراه دارد. بعد از آن بود که وارد قمارخانه شد و بازی کرد و دوباره باخت. من گفتم حالا باید پول باختت را بدهی. توجهی نکرد و گفت: به حسابش بگذارم. او از قبل هم به ما بدهی داشت. گفتم بدهیات سنگین شده است. باز هم توجهی نکرد و اینطور بود که با هم درگیر شدیم و من سیاوش را زدم تا بتوانم پولم را از او بگیرم، اما حالش بد شد و من هم بلافاصله او را به بیمارستان بردم.
با توجه به اینکه پدر متهم نیز در آن قمارخانه حضور داشت، هر دو بازداشت شدند و پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال و جلسه محاکمه در شعبه ۴ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. در ابتدای جلسه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد. سپس مادر سیاوش بهعنوان، ولی دم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من درخواست قصاص دارم و از خون پسرم نمیگذرم. پسرم به مواد اعتیاد داشت و من این را منکر نمیشوم، اما پزشکی قانونی تأیید کرده است پسرم بر اثر ضربهای که خورده، طحالش پاره شده و جانش را از دست داده است. من خواهان قصاص قاتلش هستم. اگر به من میگفتند پسرم بدهکار است، خودم بدهی او را پرداخت میکردم.
در ادامه نوبت به متهم رسید. او هر چند در مرحله دادسرا قبول کرده بود مقتول را کتک زده و باعث مرگ او شده است، اما در دادگاه همه چیز را انکار کرد و گفت: من مقتول را کتک نزدم. سیاوش از دوستانم بود و من رابطه خوبی با او داشتم. قبول دارم که از او خواستم بدهیاش را بدهد، اما کتکش نزدم. من بهخاطر پول رفیقم را نکشتم. او اعتیاد داشت. در خانه ما مواد مصرف کرد و حالش خیلی خراب شد و بعد هم با اینکه ما او را به بیمارستان بردیم، دوام نیاورد و جانش را از دست داد.
متهم درباره اینکه اگر حالا واقعیت را میگوید چرا در مرحله دادسرا به قتل اعتراف کرده بود، گفت: پدرم پیر است او را دستگیر کرده بودند و من میدانستم در بازداشتگاه دوام نمیآورد برای اینکه پدرم را نجات دهم اعتراف کردم، اما حرفهایم دروغ بود. سپس پدر متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من اصلا نمیدانم چرا خودم و پسرم بازداشت شدیم. ما هیچ کاری نکردیم من حتی در جریان اتفاقی که در قمار افتاده است، هم نبودم. فقط شنیدم حال سیاوش، دوست پسرم، بد است و بعد هم گفتند او فوت شده است.
قضات با پایان جلسه رسیدگی برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.