آفتاب: چند روز پس از انتشار منشور اتحاد اصولگرایان که ظاهراً به تایید کمیته 6 نفره منتخب احمدینژاد نیز رسیده است، «محمدهادی ربانی» سخنگوی فراکسیون اصولگرايان مستقل در نطق پیش از دستور جلسه سهشنبه مجلس منشور این فراکسیون تازه تاسیس پارلمانی را قرائت کرد.
در بخشی از نطق ربانی آمدهاست: آنچه براي ما مهم است آن است كه ميزان بر صراط بودن آنان را، با محك زدن منش و روش آنها با ملاكهاي انقلاب اسلامي اندازهگيري كنيم و در اين بخش ملاحظهاي جز بودن با طريق باورهاي امامخميني (ره) و راهبردهاي رهبر معظم انقلاب و عمل منطبق با قانون اساسي در خصوص هيچ نهادي نداريم و نخواهيم داشت.
وی افزود: در نگاه ما حقانيت و تكليف در رعايت ملاكهاي انقلاب اسلامي متجلي است و هيچ نهاد و گروه و قوه و مجمعي نميتواند در سايه روشن تبارگرايي، تبارگماري، باندبازي، خويشاوندگرايي و منفعتخوراني و مصلحتجويي خود را از نقد ملاكهاي انقلاب اسلامي بيرون بكشاند.
ربانی ادامه داد: ما صحت و حقانيت راه را نه در عمل و كردار رهروان كه در انطباق با نظر و عمل سالكان گشاينده راه و نگهدارندگان عنان نفس و رهروان درايت و تدبير و فقاهت ميشناسيم و علاوه بر آن هيچ كجي را بر نميتابيم مگر آن كه خود را با معيار انقلاب اسلامي مستقيم كرده باشد.
رباني اصولگرايي را ولايتمداري دانست و گفت: اصولگرايان براي پيشبرد منويات خويش از حوزه «ولي امر» هزينه نميكنند و به شدت پاسدار دين و اخلاق هستند تا در دام سياستهاي غير ولايي توجيهگر ابزار به وسيله اهداف نگردد.
وي با بيان اينكه «اصولگرايان، اصولگرايي را داراي اصالت ميدانند و مومنان به اصولگرايي را اصولگرا مينامند»، خاطر نشان كرد: مومناني كه به اصول يقين دارند، به آنها اقرار ميكنند و به اركان آن عامل هستند و بديهي است كه اصولگرايي لزوما در اصولگرايان اصطلاحي مجتمع نميشود. چه بسا شهره به اصولگراياني كه از اصولگرايي فاصله گرفتهاند و چه بسا غير مشهور به اصولگراياني كه از مشرب اصولگرايي سيرآب ميشوند.
وي افزود: الفاظ در اين معركه همچون مفاهيم «چپ» و «راست» مايه ابهام و زحمت هستند و بنابراين ما بر آن هستيم كه پوسته را شكافته و در هسته اصولگرايي از اصالت و رسالت انقلاب اسلامي پاسداري كنيم.
سخنگوی جريان اصولگرايان مستقل گفت: با عنايت به آن چه مورد اشاره قرار گرفت، برخي از محورهاي حاكم بر رفتار اصولگرايان و هممچنين اصولگرايي مورد نظر كه ما خود را به عامليت به آنها ملتزم ميدانيم و در اين خصوص به شدت از به كارگيري آنها به عنوان ابزارهاي توجيه اهدافي غير از رسالتهاي انقلاب اسلامي جلوگيري ميكنيم عبارتند از:
1 ـ اصولگرايان به دينداري روشنبينانه و التزام عملي به آن و به پرهيز از سطحينگري و خرافهگرايي و سستانديشي به نحوي كه در هيچ بخشي برافروزنده آتش تعصبهاي فرقهي نباشد متعهد و به رشد فضيلتهاي اخلاقي قائل و بر آن هستند كه براي تعميق آن نبايد لحظهاي را از دست داد. نظامهاي آموزشي و فرهنگي كشور جزء اولين رسالتمداران در تحقق اين امور هستند.
2 ـ اصولگرايان به رشد اقتصادي مستمر و پايدار كه فاصلهها را كم و فرصتها را براي مردم برابر كند و متجاوزان به ثروت ملي را مهار و عدالت را در بدنه و اركان نظام اقتصادي رواج دهد ملتزم هستند و در اين راه به قاطعيت مستظهر به شناخت و آگاهي، سادهزيستي و ارتباطات مردمي از يك طرف و بهرهمندي از خودسازي و تهذيب از سوي ديگر باور دارند. اصولگرايي با فقر سر سازگاري ندارد و در اين ارتباط به ارتقاء سطح زندگي طبقات محروم براي يافتن امكان فعاليت در فضاي اقتصادي كشور ميانديشد. اصولگرايان از رشد اقتصادي غير معطوف به توزيع مناسب ثروت و درآمد ابزار بيزاري ميكنند و در عين حال كه عدالت را صرفا در حوزه اقتصاد جستوجو نميكنند قيام به آن را در رسالت ديني و مسووليتهاي هميشگي خود ميدانند. در اصولگرايي رابطه دو سويه ثروت با قدرت منقطع است. با ويژهخواري و فساد اقتصادي تحت هر عنوان و قالبي مبارزه ميشود تا امنيت اقتصادي براي فعالان عرصه كسب و كار و توليد تدارك يابد و جستجوگران ثروتهاي غيرقانوني با فضاهاي ناامن مواجه شوند.
3 ـ اصولگرايان تكامل استقلال سياسي كشور و تعميق و ترويج مردمسالاري ديني را دوشادوش استقلال اقتصادي و فرهنگي آن جستوجو ميكنند و در اين ارتباط در همه عرصهها به پيگيري جهادي عملي و علمي قائل هستند كه آنها را نه تنها به مرزهاي علوم بشري نزديك كه در پيشبرد و تعالي آن مساعدت كند اين نهضت توليد علم كه محور استقلال مبتني بر آموزههاي ملي و ديني ما است با تقويت خودباوري و اعتماد به نفس ملي و همراه با تعميق هويت ديني و ملي و اقتباس نكردن از الگوهاي توسعه غيرمعطوف به ارزشهاي ملي و ديني حاصل ميشود. بر همين اساس اعتقاد داريم كه بايد از طريق اصلاح و تصحيح روشها و تعصب نورزيدن روي تصميمگيريهاي غلط و در نهايت پرهيز از عافيتانديشي و عوامگراييها و سطحي انديشيهاي مخرب و تاكيد ورزيدن بر استقلال راي منطبق بر موازين حق و انصاف و با پرهيز از وامدار بودن به جريانات قدرت و ثروت، منابع كشور و به ويژه تخصص و تجربه سرمايههاي انساني، آن را از سوء تخصيص به تخصيص بهينه تغيير مسير دهيم و هزينههاي اين اصلاحات اصولگرايانه و اصولگرايي مصلحانه را هم پرداخت كنيم تا پيرايههاي روييده بر قامت اصولگرايي زدوده شود و پيامدهاي استقلال همه جانبه با سرعتي مقبول تمامي كشور را پوشش دهد.
4 ـ اصولگرايان به تامين آزادي و آزادانديشي باور دارند و معتقدند بدون آنها رشد اجتماعي، علمي و فكري و فلسفي امكان ناپذير است و بر همين مبنا نيز از تامين و تثبيت و صيانت از آزادي توام فرد و جامعه دفاع و بر ضرورت نگرش جامع به حقوق شهروندي و عدالت تاكيد ميكند. ما نقد را گرامي مي داريم و نقد و حتي تخطئه را از الطاف خفيه الهي ميدانيم و رونق آن را رونق مجاري پيشرفت كشور ميشناسيم و در عين حال از نمامي و عيبجوييهاي مستظهر به انگيزههاي سياسي ابراز تاسف ميكنيم. ما در نقد سره را از ناسره باز ميشناسيم و بنابراين ضمن تبيين دستاوردهاي نظام، مانع از آن ميشويم كه تملق و چاپلوسي و منفعت طلبي و همچنين تحجر و خرافهگويي و خود شيفتگي در لباس مصلحتجويي نهادينه شود و در آشفته بازار سياسي كاري و تخريب و عوامگرايي و چاپلوسي اين اصولگرايي باشد كه اولين قرباني مسلخ اعمال سلايق و منوياتي باشد كه با روح و جوهره انقلاب اسلامي مغايرت دارد.
5 ـ اصولگرايان مجلس را در راس امور ميدانند و معتقدند از كارآمدي مجلس كارآمدي امور و مجاري كشور نتيجه ميشود و بديهي است عمده نواقص كشور ميتواند به نوعي به ناكارآمدي مجلس معطوف شود. مجلس بايد به وظايف نظارتي خود بر منتخبان خويش و از جمله وزراء عمل كند و تحت هيچ شرايطي تعاملات قانوني و تكاليف ملي خويش را تحت الشعاع تمايلات و علائق حزبي و گروهي و جناحي قرار ندهد به نحوي كه همواره اين اصل حاكم باشد كه مماشات و مدارا در اصولگرايي جايي ندارد.
وي يادآور شد: بر اساس آنچه آمد «اصولگرايان مستقل» هويت اسلامي، انقلابي و ايراني خود را ساماندهي ميكنند و مرز تمايل آنان با ديگران هم در رعايت عملي همين منويات و آموزههاست كه به جاي نگاهي سطحي و قالبي به مسائل از نگرشي عميق و محتوايي به آنها برخوردار است.
رباني خاطرنشان كرد: اين اصولگرايي ميتواند به رسوايي جريانات روشنفكري كاذب سنت گريز، ليبرال و سكولار از يك سو و متحجران و دين به دنيا فروشان و وامداران به كانونهاي ثروت و قدرت از سوي ديگر بينجامد و خيل مشتاقان به انديشه و چارچوب فكري امامخميني (ره) و مقام معظم رهبري را به اعماق و لايههاي زيرين اين انديشهها رهنمون شود. به نحوي كه در اين قالبها همواره با در معرض اصلاح روش و حفظ اصول بنيادي جامعه اسلامي بودن، اسوه و الگو و نمونهاي برخوردار از هويت اسلامي و ايراني همراه با رشد فضائل معنوي و متصف به زائل شدن كمبودهاي مادي و محروميتهاي اقتصادي از جامعه باشيم.