پایگاه اینترنتی میدل ایست آی نوشت: حمله چشمگیر شنبه گذشته به دو تاسیسات بزرگ نفتی عربستان سعودی، تنشهای شدیدی در بخش زیادی از منطقه به نمایش گذاشت. حمله به تاسیسات نفتی بقیق و خریص، متعلق به شرکت دولتی آرامکوی عربستان، حدس و گمانهای زیادی درباره اقدامات تلافی جویانه فوری به راه انداخته است.
مقامات آمریکایی، به خصوص مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، به سرعت این حملات را به ایران نسبت دادند. مایک پنس، معاون رئیس جمهور آمریکا نیز سخنان تندی بیان و ادعا کرد آمریکا آماده دفاع از منافع خود و متحدانش است. با این حال جنگ میان آمریکا و ایران کماکان غیرمحتمل است.
تشدید تنشها از تابستان تاکنون را میتوان به کمپین "فشار حداکثری" دولت ترامپ علیه ایران نسبت داد، اما علل واقعی آن بسیار عمیقتر است. در توازن قدرت منطقه تغییری ایجاد شده و ایران از نظر تغییر جایگاه آمریکا به عنوان قدرت غالب در منطقه، به نقطه بدون بازگشتی رسیده است.
در حالی که تصور شکل، مقیاس و خط سیر این رویارویی با جزئیات آن دشوار است, اما یک موضوع مسلم است و آن این است که از نظر سیاسی، دیپلماتیک، اطلاعاتی و حتی نظامی به نفع ایران است.
برای درک اوضاع، بررسی ساختار اساسی روابط ایران و آمریکا در چهار دهه گذشته مفید است. در حالی که بر هیچ کسی پوشیده نیست که از زمان انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹, ایران و آمریکا رقبای سختی بوده اند، اما آن چه کمتر درک شده مجموعه پیچیدهای از پروتکلهایی است که روابط دوجانبه آنها را از آن زمان تاکنون هدایت کرده است.
با وجود رقابت شدید راهبردی در منطقه به خصوص در خلیج فارس, ایران و آمریکا همیشه از درگیری نظامی پرهیز کردهاند. این موضوع به یک دکترین ضمنی تبدیل شد که بهترین توصیف آن "نه جنگ و نه صلح" است. ایران و آمریکا هر دو از این بن بست سود برده اند و هر دو قدرت این امکان را یافتند که بدون آنکه بجنگند، موضع خصمانهای در خاورمیانه اتخاذ کنند. این فرصتی برای آنها ایجاد کرده تا از منافع خود حفاظت کنند و بدون آن که موجب بی ثباتی جدی منطقه شوند، نفوذ خود را افزایش دهند. اما دکترین اذعان نشده "نه جنگ نه صلح" در سالهای اخیر به سرعت به نقطه انقضا نزدیک میشود.
نویسنده مقاله با اشاره به مهارتهای گسترده نظامی، اطلاعاتی، سیاسی و دیپلماتیکی که ایران به خصوص در جنگ سوریه به دست آورده افزود ایران به یک دلیل ساده، آمادگی کامل برای جنگ دارد زیرا این کشور کاملا اطمینان دارد که میتواند در این جنگ پیروز شود. در زمینههای مهم درگیری نامتقارن، اطلاعاتی، عملیات اطلاعاتی و جنگهای نیابتی، مهارتها و تواناییهای ایران از قدرتهای اصلی غربی مانند آمریکا و انگلیس بیشتر است.
به علاوه، جمهوری اسلامی همچنان هسته اصلی یک قدرت انقلابی معتبر با هواداران گستردهای در منطقه است. هرگونه درگیری نظامی مستقیم میان آمریکا و ایران - بدون در نظر گرفتن گستردگی یا مدت آن - این نیروها را نه فقط برای تاثیر راهبردی بزرگ آن بلکه برای یک تغییر و دگرگونی گسترده بسیج خواهد کرد.
بیان این موضوع مبالغه آمیز نیست که بقای رژیمهای حاکم در عربستان سعودی و امارات عربی متحده در طی یک جنگ میان ایران و آمریکا به خطر خواهد افتاد. این درگیری همچنین بر مناطق گستردهای در شرق مدیترانه تاثیر خواهد گذاشت، جایی که حزب الله لبنان کاملا آماده درگیری گسترده با اسرائیل است.
نگارنده در پایان ضمن توصیه به مقامات آمریکایی برای جلوگیری از افزایش تنشها نوشت کاخ سفید میتواند در این مرحله با لغو کمپین فشار حداکثری یا دستکم کاستن از شدت آن، تنش زدایی کند. زیرا اگر روند کنونی ادامه یابد، آمریکا بزرگترین شکست را در تاریخ خواهد خورد که از نظر راهبردی و روانی بسیار سختتر از شکست ویتنام خواهد بود.