علی اکبر خوشدل تهرانی در سال 1293 در تهران به دنیا آمد. او پس از اتمام تحصیلات متوسطه، به فراگیری علوم قدیمه پرداخت و صرف، نحو، فقه، اصول، معانی، بیان، بدیع، حکمت و منطق را آموخت.خوشدل در قالبهای مختلف شعری از جمله قصیده، قطعه، مثنوی و غزل اثر دارد و به گفته کارشناسان، در غزل سبکی مشابه صائب دارد. با وجود اینکه در میان اشعار او، تنوع موضوعی نیز دیده میشود، اما خوشدل تهرانی بیش از هرچیز به شاعر آئینی که عمر خود را صرف مدح خاندان نبوت کرد، شهره است. مراثی و مدایح او سالها زمزمه عاشقان کربلاست. از خوشدل تهرانی آثار متعددی از جمله دیوان کامل، گلشن خوشدل، عمده الاسرار و دیوان غزلیات به یادگار مانده است.
به گزارش آفتابنیوز؛ خبرگزاری تسنیم نوشته است: خوشدل تهرانی برای هریک از چهارده معصوم(ع) 71 قصیده به تعداد سالهای عمرش سروده است. هرچند کمتر نامی از خوشدل میشنویم، اما سرودههای او هر ساله مایه شور حسینی در هیئات مذهبی است. «بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است...» معروفترین شعر خوشدل است که در سالهای پیش از انقلاب از جمله سرودههای تأثیرگذار آیینی به شمار میرفت:
بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است
که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است
حسین مظهر آزادگی و آزادی است
خوشا کسی که چنینش مرام و آیین است
نه ظلم کن به کسی و نه به زیر ظلم برو
که این مرام حسین است ومنطق دین است
همین نه گریه بر ان شاه تشنه لب کافی است
اگر چه گریه بر الام قلب تسکین است...
شاعر در این غزل، اهمیت و ارزش مرگ در راه آرمان و اندیشه را با زبانی نمادین بیان میکند. او از شاعران متقدم در این زمینه است که در کاروان شاعران پیش از انقلاب، مرگ سرخ را فریاد میزند و گریز از مرگ سیاه را توصیه میکند. غزل خوشدل نمونهای موفق است از شعر موضعمند و دغدغهمند ادبیات دینی و آیینی که تنها به مرثیه و اشک قناعت نکرده و با پرداختن به فلسفه قیام امام حسین(ع)، مجلسی نو در عزای ایشان طراحی کرد.
غلامرضا سازگار، پیشکسوت شعر آیینی، با اشاره به فراگیر شدن این شعر در میان مردم مذهبی مخالف رژیم شاه میگوید: مرحوم خوشدل با گوشهای که به دستگاه حکومت طاغوت میزد، در خلال مداحی و اشک برای امام حسین(ع) میگفت: «بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است/ که بار ظلم کشیدن خلاف آیین است». اسلام، خلاف برخی از ادیان مانند مسیحیت، نه معتقد است که به کسی ظلم کنیم نه تأکید دارد که در برابر ظلم دیگران سکوت کنیم. به همین خاطر شعر باید اسلامپسند باشد؛ هم خدا از گفتن آن راضی باشد و هم بیداری امت را به همراه داشته باشد. از شهریار پرسیدند که کدام شعر را از میان سرودههایت میپسندی؟ جواب داد: خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار؛ چون از حلق یک ملت برخاست و در جان شعر نشست. به هر حال خیلیها بودند که شعرشان قبل از انقلاب کارایی داشت و بعداز انقلاب هم با وجود اینکه زانوهایشان سست شده بود، ولی ماندند و هنوزم انقلابیاند. انقلاب ما خودجوش بود، باید این را در اشعار به مردم گوشزد کرد.
خوشدل علاوه بر این، سروده دیگری نیز دارد که با وجود گذشت سالها، گرد فراموشی بر رخ آن ننشسته و هرساله دم آخر مجالس عزای حسینی میشود:
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم
سقای طفلانم
داغت شکسته پشت من، ای راحت جانم
سقای طفلانم
من بـیبرادر چـون کنم بـا این سپـاه دون
در دامـن هامـون
بینـم تـو را در ابــر خـون، ای مـاه تابـانم
سقای طفلانم
خواهـم بـرم در خیمهگه، ای گل تن پاکت
پیکـر صدچـاکت
ممکـن نبـاشد «یا اخا» محـزون و نـالانم
سقای طفلانم...
رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر، در مقالهای درباره ویژگیهای شعر آیینی اصیل مینویسد: شعر آیینی، شعری نیست که تنها موضوع دینی و آیینی داشته باشد، بلکه پیش تر و بیش تر از موضوع، باید «موضع دینی» داشته باشد . این نکته ظریفی است که در تعریف شعر آیینی روزگار ما گاهی مورد غفلت قرار می گیرد. شاعر آیینی واقعی به طور قطع در شعر خود موضع دینی را در نظر میگیرد و این موضع چیزی نخواهد بود جز عبودیت، یکتاپرستی، عزتمداری، آزادگی، حقجویی، عدالتخواهی و پرداختن به کرامتهای انسانی.
او در ادامه سرودههای خوشدل را از جمله سرودههای آیینی موضعمند میداند و درباره غزلی با مطلع «بزرگ فلسفه قتل شاه دین حسین این است/ که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است» میگوید: این غزل آیینه ارجمندی و شکوهمندی حماسه بی بدیل و جاودانه عاشوراست، و راوی پیامهای اصیلی همچون: حق خواهی، ظلم ستیزی و آزادگی.
خوشدل از جمله محبان اهل بیت(ع) بود که بر چشمه خورشید نظر داشت. او در دوم مهر سال 65 دیده از جهان فروبست.