«جهان مدرن قواعد خاص خودش را دارد و این قواعد نوین شامل دنیای ستارهها و رسانهها نیز میشود. تا همین یک دهه پیش تنها مسیر ارتباطی مردم با ورزشکاران یا هنرمندان محبوبشان به وسایل رسمی ارتباط جمعی نظیر رادیو و تلویزیون، مطبوعات و خبرگزاریهای بزرگ و معتبر محدود میشد اما حالا شرایط عوض شده و گسترش روزافزون شبکههای اجتماعی راه را برای ارتباط مستقیم سلبریتیها با هوادارانشان باز کرده است. هر چقدر نفس این سهولت دلپذیر است، ناپختگی برخی ستارههای ایرانی در استفاده از این ابزار جای بحث دارد و تا به حال زیانهای هنگفت به دنبال داشته است. اخیرا بار دیگر موجی از اخبار همگون در مورد این آسیبها منتشر شده که جای تامل دارد.
فعالیت اجتماعی؛ آری یا خیر؟
فعالیت اجتماعی ستارههای فوتبال در فیسبوک و اینستاگرام همیشه مورد توجه بوده است؛ افکار عمومی عمدتا این نوع فعالیت را تایید کرده و آن را نشانه دغدغهمندی ستاره مورد نظر دانسته است، اما گاهی همین ستارهها به دلیل شتابزدگی در موضعگیری یا غفلت از وظایف اصلی، مورد نقد قرار گرفتهاند. تازهترین مثال در این مورد وریا غفوری است. کاپیتان اول استقلال در لیگ نوزدهم، طی چند فصل اخیر به خاطر اظهار نظر در مورد کاستیهای سیاسی و اجتماعی به حسن شهرت خوبی دست یافت اما از جایی که به نظر رسید این قبیل فعالیتها روی کیفیت بازی وریا تاثیر منفی گذاشته، انتقادها از او شروع شد. اخیرا علی خطیر، معاون مستعفی باشگاه استقلال به تندی به غفوری یورش برده و به طعنه او را گرانترین فعال اجتماعی ایران نامیده است. وریا یکی از بازیکنانی بود که تمدید قرارداد او در فصل نقلوانتقالات به درازا انجامید و همین علی خطیر افشا کرد این بازیکن درخواست دستمزد سالی سه میلیارد تومانی داشته است.
حالا معاون پیشین استقلال با تکرار همان حرفها، وریا را زیرسوال برده که چطور به فکر فقراست، وقتی خودش حاضر نیست بهخاطر همین هواداران از خواستههای مالیاش عدول کند. البته این اظهار نظر خطیر مخالفان زیادی داشت و خیلیها به او یادآوری کردند یک ستاره دغدغهمند، لزوما نباید از بخشی از دستمزدش صرف نظر کند و مجانی توپ بزند. انتقادات بعدی اما در مورد افول وریاست و این که او پس از غرق شدن در دنیای لایکها، از شرایط فنی ایدهآل فاصله گرفته، گلی نزده، پاس گلی نداده، پنالتی خراب کرده و خلاصه هرگز شبیه آن بازیکن پیش از جام جهانی نشده است. دیروز هم پرویز مظلومی در مصاحبه تلویزیونیاش روی همین نکته تاکید کرد و البته بدون ذکر نام از غفوری مدعی شد ورود ناشیانه ستارههای فوتبال به دنیای سیاست، باعث کاهش تمرکز آنها میشود. در مجموع مسلما نمیتوان یک بازیکن فوتبال را به خاطر این که از دردها و رنجهای مردمش حرف میزند مورد انتقاد قرار داد اما واضح است که بازیکنان در درجه اول باید تکالیف حرفهایشان را به نحو احسن انجام بدهند؛ کاری که بهخاطرش دستمزد کلان میگیرند.
تعصب یا تندروی؟ کری یا توهین؟
حتما میدانید که کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال هم تصمیم گرفته از امسال نظارت ویژه و شدیدی روی صفحه شخصی بازیکنان داشته باشد. یکی از اولین و مهمترین قربانیان این ماجرا هم سعید آقایی بود؛ بازیکن سپاهان که یک روز قبل از دیدار با پرسپولیس با انتشار تصویری در صفحه شخصیاش به تیم حریف توهین کرد و کمیته انضباطی رای به محرومیت او داد. دیروز هم روزبه چشمی به خاطر مطلبی که در انتقاد از داور بازی این تیم با نفت مسجدسلیمان منتشر کرده بود جریمه شد و به نظر میرسد از این به بعد شاهد برخوردهای چکشی در این حوزه خواهیم بود. پیش از این بسیاری از بازیکنان و مربیان با انتشار مطالب تحریکآمیز در صفحات شخصی، به التهاب موجود در فضای فوتبال ایران دامن میزدند و البته برخوردی هم با آنها صورت نمیگرفت، اما تشدید نظارت بر این حوزه میتواند اتفاق خوبی باشد. بالاخره بازیکنان ایرانی باید بیاموزند بین تعصب به تیم خودی و نفرتپراکنی علیه رقبا، مرز باریک و مهمی وجود دارد که باید حفظ شود. آیا واقعا ستارگان خارجی هم با همین ادبیات و به همین شکل تعصبشان را به باشگاه خودی ثابت میکنند یا برای رقبا کری میخوانند؟ ناگفته نماند رویکرد اخیر کمیته انضباطی در این مورد، مستند به اصول قانونی بینالمللی است. در آییننامه انضباطی جدید فیفا مقرر شده چنانچه بازیکن به هر طریقی باعث تحریک تماشاگران شود، حتی اگر این عمل خارج از زمین مسابقه انجام شده باشد، مورد تنبیه قرار خواهد گرفت.»