آفتابنیوز : اگر جاى ما بودى، مصاحبه را با چه سؤالى شروع مى كردى؟ معمولاً سؤال اول همه خبرنگاران همین است: چه خبر!
ما مى خواهیم با «چه خبر» مصاحبه را شروع نكنیم. دوست داریم آندرانیك تیموریان خودش را جاى ما بگذارد و در نقش یك خبرنگار اولین سؤال را از آندرانیك بپرسد. شما جاى ما و اولین سؤال را مطرح كن.
(كمى مكث مىكند) یك سال در انگلیس بودى. چند بار از تلویزیون ایران و خبرگزارىها براى مصاحبه سراغت آمدند. حتى یك بار یك خبرنگار ایرانى را اطراف شهر بولتون دیدى یا نه؟
به نظر تو این سؤال خیلى مهم است؟ بله، خیلى مهم است.
خب حالا خودت پاسخ این سؤال را بده. یك سال در انگلیس بودم و دریغ از اینكه یك خبرنگار ایرانى سراغ من بیاید. خبرنگار واحد مركزى خبر و سایر خبرنگاران هم سراغ ما نمىآمدند. اما باید مىدیدید كه خبرنگاران خارجى چگونه اطراف تیم ما بودند و از بازیكنان خودشان گزارش تهیه مىكردند. اما در مورد من چه اتفاقى افتاده بود؟
مدام از تهران تماس مىگرفتند كه چرا بازى نمىكنى و چرا اسمت حتى در لیست ۱۸ نفره هم نیست. قصد ندارى بولتون را ترك كنى؟ از انتخاب این تیم راضى هستى؟ مىرفتى امارات بهتر نبود و ...!
خب تو چه جوابى مىدادى؟ من هیچ جوابى نداشتم براى اینكه مىدانستم آنها از شرایط لیگ انگلستان خبر ندارند. نمىدانند كه همبازى من گرى اسپید و كوین دیویس و ایوان كمپو است كه هر كدامشان كلى اسم و رسم در لیگ برتر دارند.
خب روزى كه مىخواستى به انگلیس بروى، نمىدانستى كه به كجا و چه تیمى مىروى؟
اتفاقاً خیلى خوب مىدانستم و بهترین تصمیم را گرفتم. ۴ هفته از آغاز فصل گذشته بود كه ویزاى كارم درست شد. یك ماه طول كشید تا دوره بدنسازى را سپرى كنم و بعد از آن تازه، كار گروهى را شروع كردم. ۲ ماه و نیم از لیگ انگلستان گذشته بود كه تازه شرایط مطلوب را پیدا كردم. در این مقطع زمانى، تیم ما خوب نتیجه مىگرفت و طبیعى بود كه آلاردایس دست به تركیب تیمش نبرد.
از نظر آمادگى در شرایط خوبى بودى و بازى نمىكردى؟ ۲ ، ۳ ماه اول اصلاً شرایط خوبى نداشتم. اولین بازىام مقابل یك تیم دسته دومى بود. هر كسى به من تنه مىزد، زمین مىخوردم. خیلى قوى و محكم بودند. برایم بازى روى هوا و درگیرى كمى سخت بود. تازه فهمیدم كه اینجا انگلستان است و اگر من در ایران قویترین بازیكن بودم، اینجا عددى نیستم. اگر در جام جهانى خوب بازى كردهام، اینجا باید چند برابر بهتر باشم. با بدنساز تیم صحبت كردم و هر روز وزنه مى زدم. تا آخر فصل كه به تركیب اصلى رسیدم و مقابل چلسى و آرسنال و منچستر بازى كردم، این روند را ادامه دادم.
یعنى تا آخر فصل وزنه مىزدى؟ بله! تقریباً هر روز ۴۵ دقیقه وزنه مى زنم و یك بدنساز بركارم نظارت مىكند اما شما از فوتبالیستهاى ایرانى بپرسید كه روزى چقدر وزنه مىزنند و چقدر بدنسازى دارند. تفاوت ما با آنها در همین چیزها است.
پس امكانات چى؟ امكانات فوتبال انگلستان با فوتبال ایران قابل مقایسه نیست. بحث امكانات درست است اما براى بدنسازى كردن كه به ورزشگاه اولدترافورد و ویمبلى احتیاج نداریم. مگر باشگاه پیكان، پاس، سایپا، سپاهان و ... سالن بدنسازى ندارند؟ آیا بازیكنان این تیمها روى بدن خود كار مىكنند؟
به غیر از اینها چه چیزهایى اهمیت دارد. مثلاً ناهار همیشه غذاى آب پز مىخوریم اما در ایران هیچ برنامهاى براى غذا ندیدهایم.
برنامه یك روز خودت را از صبح تا شب توضیح بده؟
ساعت ۹ صبح مىرویم باشگاه و صبحانه را مىخوریم. بعد از آن هر كسى كار خودش را انجام مىدهد. عدهاى بیلیارد بازى مىكنند و عدهاى با پزشك و ماساژور مشغول كار مىشوند. داخل باشگاه پرسه مىزنیم تا ساعت ۱۰ كه همه باید داخل سالن آنالیز باشیم. بازى تك تك بازیكنان آنالیز مىشود و اشتباهات هر كس را گوشزد مىكنند. ساعت ۱۱ اسمها را مىخوانند و یكى یكى وارد زمین مىشویم و تمرین شروع مى شود. تا ساعت یك تمرین مىكنیم و بعد اجبارى باید به استخر و سونا برویم. برنامه بعدى ناهار است كه فقط غذاى آب پز داریم. بعد از ناهار همه داخل باشگاه استراحت مىكنند تا ساعت 3:30 بعدازظهر تمرین بعدى شروع شود. ساعت 5:30 هم كارمان تمام مىشود و آزاد مىشویم تا فردا صبح.
پس كى مىروى گردش؟ گردش؟ آنقدر خسته مىشوم كه سرم را روى بالش مىگذارم، خواب ۷ پادشاه را مىبینم. ساعت موبایلم روى 8:30 صبح كوك است كه زنگ مىزند و بیدارم مىكند. راستى فراموش كردم یك نكته را بگویم. وقتى تمرین تمام مىشود داخل كمد هر بازیكن ۲ تا CD گذاشتهاند. یكى فیلم بازى است و دیگرى اشتباهات هر بازیكن كه باید آنها را در خانه نگاه كنیم. برنامه تمرین ما یك روز بعد از هر مسابقه این شكلى است.
فقط در مورد بدنسازى صحبت كردى... مسائل دیگرى در فوتبال انگلیس وجود ندارد. به نظر من بدنسازى از همه مهمتر است. شاید باور نكنید اما من اعتقادم را مىگویم. به نظر من جواد نكونام از لمپارد بهتر است. به نظر من مجتبى جبارى از گیلبرتو سیلوا باهوشتر است.
جوابهاى سیاستمدارانهاى مىدهى... یعنى واقعاً اعتقاد دارى كه جواد نكونام و مجتبى جبارى از این ستارههاى آرسنال و لیورپول بهتر هستند؟ (خیلى جدى جواب مىدهد) این نظر شخصى من است و مطمئناً با نظر شما فرق مىكند. من كنار جواد در تیم ملى بازى كردم. كنار مجتبى هم بازى كردم. سال دوم در ابومسلم روبروى مجتبى و جواد بازى كردم. مقابل لمپارد و اسین و گیلبرتو سیلوا و دكو و خیلىهاى دیگر هم بازى كردهام اما جواد، مجتبى و محرم نویدكیا كمتر از اینها نیستند. به نظر من على كریمى در دنیا بىنظیر است. مهدى مهدوى كیا هم همین طور است.
حرفهاى جالبى درباره جواد مىزنى... واقعاً اینطور است؟ توى مطبوعات انواع و اقسام حرفها را در مورد من و جواد مىنویسند كه توجهى به آنها ندارم.
روزى كه جواد به بوردو گل زد، آنقدر خوشحال شدم كه احساس كردم خودم این گل را زدم. من تنها توى اتاقم این بازى را تماشا مىكردم. شما هیچ مىدانید یك سال زندگى و تمرین در لیگ اسپانیا، انگلیس، ایتالیا و آلمان چقدر سخت است؟ من درك مىكنم كه جواد چقدر زحمت كشیده كه این جایگاه را به دست آورده وقتى على كریمى گل مىزند، كیف مىكنم چون مىدانم چقدر كار بزرگى انجام داده است.
پس چرا محرم در آلمان موفق نشد، على كریمى ۲ سال ناموفق را در بایرن پشت سر گذاشت و مهدى مهدوى كیا از هامبورگ جدا مىشود. باید در موقعیت آنها باشى و بعد اظهار نظركنى. من جاى على كریمى نبودم ولى مىدانم كه بایرن مونیخ تیم بزرگى است. شاید اگر على كریمى به اسپانیا مىرفت، الان به جاى بازگشت به قطر و امارات، از بارسلونا و رئال مادرید پیشنهاد داشت. باید همه جوانب را در نظر بگیرید و بعد در مورد یك بازیكن قضاوت كنید. از نظر من بچههاى لژیونر ایرانى باتوجه به مشكلاتى كه در اروپا دارند، كارهاى بزرگى انجام دادهاند.
این طور كه تو مىگویى، همه فوتبالیستهاى ما از فوتبالیستهاى اروپایى بهتر هستند. منظورم را درست متوجه نشدید. فكر مىكنم اگر همان فضا و همان امكانات به بازیكنان ایرانى داده شود، از اروپایىها بهتر مىشوند. بازیكنانى ایرانى باهوشتر هستند. این اعتقاد من است اما همین الان اگر بهترین بازیكن لیگ ایران را در یك بازى مقابل منچستر بازى بدهى، احتمال دارد كه رباط پاره كند یا با آسیب دیدگى شدید مواجه شود. سرعت فوتبال در اروپا بسیار بالا است. اگر بخواهى توپ را استپ كنى، سرت را بالا بیاورى و بعد تصمیم بگیرى كه پاس بدهى یا دریبل بزنى، روى برانكاردى و یكراست باید بروى بیمارستان چون اسین و لمپارد یا جرارد قیچىات مىكنند. باید اولاً بدنت قوى باشد و بعد سرعت در تصمیم گیرى داشته باشى.
جوابهاى جالبى درباره اختلاف فوتبال ایران و اروپا مىدهى؟
یكى از مسؤولان رده بالا در یكى از جلسات تیم ملى حاضر شد و آخر جلسه از من سؤال پرسید كه اگر مىتوانى اختلاف فوتبال ایران و انگلیس را روى یك كاغذ بنویس و به من بده؛ هر چقدر فكر كردم، دیدم روى یك كاغذ چطور بنویسم. هزار برگ كاغذ هم كم مىآید. مىشود یك كتاب هزار و اندى صفحهاى در این باره نوشت.
تو معتقدى كه لژیونرهاى ما تا این اندازه خوب هستند. خب حالا بحث دیگرى را شروع مىكنیم. با این نفرات چرا در جام جهانى نتیجه نگرفتیم. جواب این سؤال شما را بعداً مىدهم. (مى خندد)
خب الان بگو. مى گویم اما ننویسید (...)
خب حالا اگر با این لژیونرها و با این بازیكنان در جام ملتها حاضر شویم، چطور نتیجه مىگیریم. اگر اتفاق خاصى نیفتد و حادثهاى پیش نیاید، تیم ایران مىتواند قهرمان جام ملتها شود.
اینكه مىگفتند همراه تیم ملى به جام ملتها نمىروى هم كه صحت ندارد. اصلاً صحت ندارد. صددرصد همراه تیم ملى به جام ملتهاى آسیا مىروم و یكى از آرزوهایم قهرمانى دراین تورنمنت است.
شایعه پشت كردن آندو به تیم ملى از كجا شروع شد؟
من نمىدانم. فقط در یكى از مصاحبهها از من سؤال پرسیدند كه تمرینات بولتون كى شروع مىشود و من هم به برنامهام نگاه كردم و تاریخ آن را گفتم. فردایش موبایلم پشت سر هم زنگ مىخورد و از این خبرگزارى و آن روزنامه زنگ مىزدند و سؤال مىپرسیدند كه چرا همراه تیم ملى به جام ملتها نمىروى. جواب من هم جز این نبود: برنامه تیم ملى با تمرینات بولتون تداخل دارد. فدراسیون فوتبال و آقاى قلعه نویى این مشكل را برطرف مىكنند و حتماً در این باره با باشگاه بولتون مذاكراتى انجام مىدهند. تا به حال كى باشگاه بولتون با حضور من در تیم ملى مخالفت كرده ؟
براى تمام بازیهاى دوستانه به تهران آمدهام و از این به بعد هم با كمال میل در خدمت تیم ملى هستم. حتى در شرایطى كه تیم بولتون نتیجه نمىگرفت و در بحران بود هم براى بازیهاى تیم ملى به تهران آمدم اما تعدادى از لژیونرها - به دلایلى موجه - نیامدند.
حالا ناراحتم كه چرا تعدادى از مطبوعات از خودشان تحلیل مىكنند و در مورد چیزى كه آگاهى كامل ندارند، نقد مىنویسند. پیراهن تیم ملى پیراهن مقدسى است و خیلىها آرزوى پوشیدن آن را دارند. من هیچ گاه به تیم ملى كشورم پشت نمىكنم و هر لحظه كه مربیان بخواهند، در خدمت تیم ملى هستم .
یك سؤال براى ما وجود دارد. آندرانیك تیموریان در تیم عقاب با ناصر ابراهیمى كار كرده و بعد در ابومسلم شاگرد اكبر میثاقیان بوده است. در تیم امید با رنه سیموئز كار كرده است و در جام جهانى هم در تیمى بازى كرده كه برانكو ایوانكوویچ هدایت آن را بر عهده داشته. الان هم كه با امیرقلعه نویى كار مىكنى. یك فصل هم در تیم بولتون با سام آلاردایس كار كردهاى. كدامیك از این مربیان را بیشتر مىپسندى و اگر بخواهى آنها را مقایسه كنى، چه جوابى مىدهى.
(مى خندد) مىخواهید مرا وارد حاشیه كنید! براى اینكه در این زمینه توجیه شوید، یك جواب بیشتر ندارم. زنگ زده بودم به اكبر آقاى میثاقیان و بعد از احوالپرسى اكبرآقا پرسید كه تمرینات بولتون با تمرینات ابومسلم چقدر فرق مىكند. مىدانید جواب من چى بود؟
حتماً تو هم گفتى كه تمرینات ابومسلم بهتر از تمرینات بولتون است (مىخندیم)
نه؛ من گفتم تمرینات ابومسلم هم مثل تمرینات بولتون است. به اكبرآقا گفتم كه در تیم ابومسلم هیچ كس دل به تمرین نمىداد اما اینجا همه با تمام وجود تمرین مىكنند و تمرین شغل اصلى آنها است. در ابومسلم بازیكنان سر وقت نمىخوابند ولى اینجا همه چیز روى نظم است.
نگفتى كدام مربى را بیشتر مىپسندى ... قلعه نویى بهتر است یا ایوانكوویچ ... برانكو بهتر است یا سام آلاردایس و ... مدیون برانكو هستم و هیچ گاه فراموش نمىكنم كه چقدر به من اعتماد كرد. همین اعتماد را آلاردایس در تیم بولتون به من داشت. شما مىخواهید بدانید كه چه نظرى درباره قلعه نویى و برانكو دارم (باخنده) مىخواهید حاشیه سازى كنید؟!
نه، مىخواهیم نظرت را بدانیم. از نظر من هر دوى آنها مربیان خوبى هستند. آقاى قلعه نویى زمان زیادى تیم ملى را در اختیار نداشت اما نتایج خوبى گرفته. تیم ملى در كره با این تیم مساوى كرد و در تهران كره جنوبى را شكست داد. تیم ملى در شرایطى كه ۷۰ ساعت روى هوا بود، تیم سوریه را در دمشق برد. به نظر من امیرخان در تیم ملى كار بزرگى كرده و زحمت كشیده و نتایج خوبى گرفته. الان وقت مطرح كردن این بحثها نیست. باید كمك كنیم كه تیم ملى در جام ملتها به قهرمانى برسد.
به نظر تو با قلعه نویى چنین اتفاقى رخ مىدهد؟ من نباید در مورد مربى تیم حرف بزنم ولى همین را بگویم كه قلعه نویى مربى جوان و خوبى است و مىتواند تیم ملى را قهرمان آسیا كند؛ به شرطى كه همه از او حمایت كنند و اجازه بدهند كه كارش را آنطور كه دوست دارد انجام بدهد.
فصل بعد در بولتون مىمانى؟
یك سال دیگر با این تیم قرارداد دارم و شاید قراردادم را تا سال ۲۰۱۰ با این تیم تمدید كنم. تیم بولتون جزو تیمهاى خوب انگلیس است و سال بعد باید براى موفقیت در جام یوفا تلاش كنیم.
با جدایى آلاردایس، اوضاع آندرانیك به خطر نمىافتد؟
رابطهام با سمى لى سرمربى بولتون عالى است. در زمان حضور آلاردایس، سمى لى كمك زیادى به من كرد. اگر آمادگىام را حفظ كنم، هیچ مشكلى در تیم بولتون نخواهم داشت.
فكر نمى كنى آلاردایس تو را به نیوكاسل ببرد؟ فعلاً كه هیچ صحبتى مطرح نیست. باید صبر كنیم تا ببینیم درآینده چه اتفاقى مىافتد.
بین بولتون و نیوكاسل كدامیك را بیشتر مىپسندى؟ (كمى فكر مىكند) ترجیح مىدهم در بولتون بمانم.
در مورد شكایت از باشگاه ابومسلم حرفى نزدى؟ حرفى نزنم بهتر است ولى جا دارد از سردار ملاحى یك تشكر ویژه داشته باشم كه بسیارى از موفقیتهایم را مدیون ایشان هستم.
این حرف كنایه به آقاى شفق نبود؟ نه، براى آقاى شفق هم احترام زیادى قایل هستم اما آقاى ملاحى در حق من پدرى كرده و مدیون ایشان هستم.
همراه تیم ملى به مكزیك مىروى؟
شاید بروم و شاید هم به خاطر مراسم خانوادگى نتوانم، هنوز چیزى معلوم نیست.
حرف خاصى؟ از شما تشكر مىكنم. از مطبوعات و همه رسانهها هم كه به من لطف داشتند تشكر ویژه دارم. همه باید به تیم ملى كمك كنیم تا در جام ملتهاى آسیا موفق شود. از مطبوعات مىخواهم كه شرایط لژیونرها را درك كنند و بدانند كه آنها كار سختى دارند. من بعد از یك سال به ایران آمدهام و هزار و یك كار عقب افتاده دارم. مىدانم كه بقیه لژیونرها هم با چنین مشكلاتى روبرو هستند. هنوز بعد از ۴-5 روز فرصت نكردهام درست و حسابى در خدمت خانواده باشم.
منبع:ایران ورزشی