«چند روز پیش محمدرضا حیاتی، گوینده قدیمی و باسابقه تلویزیون خبری خواند که در آن بنبست سیاسی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا به «نشستن بر اره» تشبیه شده بود. ویدئوی این قسمت از خبر، سریع در فضای مجازی دستبهدست شد و حاشیههای بسیاری بههمراه داشت. این بخش از خبر آن قدر توهینآمیز و بهدور از مناسبات حرفهای خبرنویسی بود که شاید ذکر کردنش اینجا هم خیلی درست نباشد اما برای این که سطح تنظیم خبر در صداوسیما را با هم یک بار دیگر مرور کنیم، گریزی از نقل عین به عین آن نیست.
حیاتی از زیر و بمها و مسائلی سخن میگوید که نشاندهنده وضعیت تنظیم خبر و جایگاه گوینده در رسانه ملی است؛ از متن خبری که به شکل غیر منتظره روی «اُتوکیو» قرار گرفت و حیاتی باید آن را بهزبان میآورد: «انگلیس نشسته روی اره برگزیت، راه پیش و پسی که هر دو را دشوار میکند.»
این روزها باز هم محمدرضا حیاتی، هدف انتقادهای تند و تیزی قرار گرفته است و خیلیها متعجباند که این مجری مؤدب تلویزیون چرا چنین حرفهای زشتی روی آنتن زنده تلویزیون، آن هم در بخش خبری به زبان آورده است.
خیلی عجیب است که کاسه و کوزه چنین اتفاقاتی فقط و فقط بر سر گوینده شکسته میشود و کمتر کسی به این فکر میکند گویندهای مثل من چه جایگاهی در رسانه ملی و بخش خبری دارد. آیا اصلاً جایگاهی به جز خبرخوان دارد؟ من خیلی صریح به شما میگویم: گوینده خبر در صداوسیما هیچکاره است و فقط و فقط کسی است که متنی که روبهرویش گذاشته میشود یا روی «اُتوکیو» قرار میگیرد، میخواند.
اما این خبر که خبر فوری محسوب نمیشد که یکدفعه روی سیستم «اُتوکیو» ظاهر شود و شما هم بلافاصله آن را بخوانید. نمیتوانستید قبل از پخش خبر و به محض خواندن آن روی کاغذ، با دبیر و سردبیر اتاق خبر صحبت کنید؟
همیشه این طور نیست که فقط خبرهای فوری روی «اُتو کیو» قرار بگیرد. خیلی وقتها خبری دیر تنظیم میشود یا در هنگام پخش خبر نوشته میشود و بهدلیل کمبود وقت متن پرینت شده آن در اختیار ما قرار نمیگیرد. چنین خبرهایی هم مثل خبر فوری در همان لحظه پخش خبر، بهصورت آنلاین روی سیستم میآید و ما هم آن را میخوانیم. نکته مهمتر این که ما بهعنوان گوینده خبر، واقعاً چنین جایگاهی که مردم تصور میکنند نداریم و نمیتوانیم در تحریریه خبر درباره متن اخبار با سردبیر و دیگر مدیران و مسئولان گفتوگو کنیم. ما فقط اجازه داریم مثلاً درباره نکات ویرایشی یا چیزهایی از این دست نظر بدهیم و اصلاً هم مشخص نیست نظر ما قبول میشود یا نه. به هیچ عنوان «نه» نظری از ما پرسیده میشود و «نه» ورودی به این مسائل داریم.
حرف شما درباره سیستمی که به نظر میرسد از اساس اشتباه است قابل درک است اما مردم شما را میشناسند و بهعنوان مثال سردبیر بخش خبر، یا حتی معاون خبر سیما را نمیشناسند که از او انتقاد کنند.
بله. این حرف کاملاً درست است. من بارها و بارها در جلساتی که با مدیران مجموعه داشتهام این نکتهها را گفتهام اما متأسفانه بینتیجه بوده است. بارها و بارها گفتهام من در زندگی شخصی خودم هم به کسی توهین نمیکنم چه برسد روی آنتن و در مقابل مردم و با چنین لحنی. متأسفانه این بهاصطلاح نرمنویسی در خبر چند سالی است مد شده و شروع آن هم از بخش خبری «۲۰:۳۰» بود. بعد هم به بقیه شبکهها و برنامههای خبری سرایت کرد. اما این شکل خبرنویسی، با واقعیت نرمنویسی فاصله دارد. این طور نوشتن و تنظیم خبر از اساس اشتباه است. اما متأسفانه کسی گوشش به این حرفها بدهکار نیست. هر کسی کوچکترین اطلاعی از بحث خبر داشته باشد میداند ما نمیتوانیم در خبر اعمال سلیقه و نظر کنیم یا تصمیم بگیریم به کسی یا جایی توهین کنیم. وظیفه ما اطلاعرسانی است. قرار نیست اگر ما با کشوری دوستیم یا دشمن، به آن توهین کنیم. همیشه گفتهام منِ گوینده، کارهای نیستم؛ فقط یک خبرخوانم و برای حرفهای جدیتر باید از کارشناس دعوت شود و او شروع به صحبت کند.
شما با این همه سال سابقه هیچوقت پیشنهادی از طرف سازمان صداوسیما نداشتهاید که مدیریت یک بخش خبری را بهعنوان سردبیر یا دبیر بر عهده بگیرید؟ به هر حال تجربه شما، حداقل چیزی است که رسانه ملی میتواند از آن استفاده کند.
متأسفانه این اتفاق هرگز نیفتاده است. گوینده باید جایگاهش تغییر کند یا حداقل در متن و بطن خبر قرار بگیرد نه این که بعد از این همه سال سابقه او را به این صورت در معرض عمل انجام شده قرار بدهند. ما نمیگوییم گویندههای پیشکسوت مدیر کل خبر شوند. فکر نمیکنم چنین اتفاقی به عمر ما قد بدهد؛ خصوصاً به دلیل سیاستهای موجود در بخش خبرنویسی که من بارها به آنها انتقاد داشتهام. البته بعضی وقتها ممکن است برای این که حقوق یک گوینده کفاف زندگیاش را ندهد به او سمت دبیری خبر هم پیشنهاد شود اما این موقعیتها فقط اسمی است و نه واقعی.
اگر رسانه ملی میخواهد به رسانهای استاندارد نزدیک شود باید به این مسائل توجه کند؛ نه این که دقیقه نود و روی «اُتوکیو» چیزی را جلوی گوینده بگذارند و او هم بیخبر از همه جا آن کلمات را به زبان بیاورد و بعد بفهمد و بگوید ای وای، عجب جملهای توی دهانم گذاشتند! این شکل خبرنویسی و تنظیم خبر از اساس اشتباه است و در هیچ کجای دنیا به آن نرمنویسی نمیگویند.»