از قدیمالایام تا الان در قریب به اتفاق فیلمها، داستانها و سریالها این قهرمانها و ضدقهرمانها هستند که قصهها را پیش میبرند؛ اصلا شکست و پیروزی آنهاست که اشکتان را درمیآورد و گاهی خنده را روی لبهایتان مینشاند. خلاصه آنکه به قول معروف د رگیری خیر و شر و گاهی شخصیتهای خاکستری یا سیاه و سفیدهاست که باعث میشود ماجراها به شکل جذابی ادامه پیدا کنند و شما را برای دقایقی با خود همراه سازند. در این بین در کنار قهرمانهای خوب قصه، بدمنها یا همان شخصیتهای منفی ماجرا، گاهی آن قدر خوب از پس نقششان برمیآیند که بعضی وقتها دلتان میخواهد جریان به نفع آنها پیش برود یا آن قدر درگیر حس تنفر از آنها میشوید که با خودتان میگویید امان از دست این منفورهای محبوب. به همین دلیل باوجود تعداد زیاد چنین شخصیتهایی، سراغ برخی از این چهرهها رفتیم، کسانی که نقشهایی را بازی کردهاند که در عین منفی بودن به شکلی توانایی بازیگریشان را به رخ کشیدهاند و امروز شما هم خیلی از آنها را میشناسید
شوکت
سریال: نرگس
بازیگر: حسن پورشیرزای
جذابیت: پدری مستبد و سنتی که از زورگوییهای او، خانواده و زیردستانش در عذاب بودند. همه از جذبه شوکت میترسیدند و این قلدری در کلام و بازی هنرپیشه این نقش هم به خوبی جلوهگر شده بود. شوکت دوست داشت خانوادهاش در همان مسیری حرکت کنند که او میخواهد. این شخصیت برای به کرسی نشاندن حرفش از هیچ تلاشی فروگذار نمیکرد. بازی پورشیرازی و ویژگیهای خاصی که برای این شخصیت تعریف شده بود، او را به پدرخواندهای بدل میکرد که همچنان در ذهنها مانده است.
ناتاشا
سریال: خواب و بیدار
بازیگر: رویا نونهالی
جذابیت: تصویر زن خلافکار آن هم در این ابعاد را پیش از او چندان در تلویزیون به خاطر نداریم. همین کافی است که ناتاشا با آن پوششی که برای آن زمان کمی متفاوت به نظر میرسید و همچنین با جسارتی که در اجرای حرکات رزمی و ... داشت در ذهن مخاطبان بماند. او دقیق بود و نقشههایش ردخور نداشت، همین ویژگیها این شخصیت را در متن به یک منفی جذاب بدل میکرد و در اجرا هم با انتخاب بجای نونهالی باورپذیر از آب درآمده بود.
آرش
سریال: کیمیا
بازیگر: پوریا پورسرخ
جذابیت: مثلا نقش منفی بود. چرا مثلا؟ مخاطب برخلاف دیگر بدمنها چندان از این شخصیت متنفر نمیشد، او را قربانی میدید و اتفاقا مقابل شخصیتهای مثبت قصه که مدام در حال تخطئه شخصیت او بودند، گارد میگرفت. این تضادی که در شخصیت آرش وجود داشت و برخورد جالب مخاطبان با آن، این شخصیت را به یکی از آن خاکستریهای جذاب بدل کرده است. او که همیشه هدف برایش وسیله را توجیه میکرد چه در زندگی خانوادگی و چه در مسائل کاری و سیاسی همیشه منافع خود را ارجح میدانست و به سیاق پدرش با مسائل برخورد میکرد.
ناصر
سریال: خط قرمز
بازیگر: شهرام حقیقتدوست
جذابیت: رفیق ناباب بودن، اعتیاد داشتن، دروغگویی و دزدی همه ویژگیهای منفی است که میتواند از یک شخص، بدمن تمام عیار بسازد. نقش ناصر در سریال خط قرمز واجد تمام این ویژگیها بود، اما در عین بد بودن پیوستگی با مخاطب ایجاد میکرد که ناشی از گذشته تلخ او بود. در واقع ناصر، قربانی شرایط خانوادگی و تنهایی محضی بود که با آن دست و پنجه نرم میکرد و به همین دلیل بسیاری از بینندهها برای او که مسبب بسیاری از بدبختیها در زندگی شخصیتهای سریال بود، دل میسوزاندند.
پیمان
سریال: تب سرد
بازیگر: کامبیز دیرباز
جذابیت: پیمان، بچه دزد و معتاد بود. از آن خلافکارهای لمپن که به خاطر طبقه اجتماعی که آن را نمایندگی میکرد، بیان خاصی هم داشت. همین بیان و به کار بردن تکیهکلامهایی مثل بچهپاستوریزه و... باعث شد، پیمان در ذهن بسیاری بماند. این نقش دیرباز را بیش از پیش، به عرصه تصویر معرفی کرد و تا مدتها با نقش منفی در ذهن مخاطبان جا انداخت.
فرخ
سریال: پس از باران
بازیگر: رحیم نوروزی
جذابیت: زخمخورده بود، زخمهایش روی هم تلنبار شد و او را به بمب عقدهای تبدیل کرد که هر آن امکان انفجارش بود. در نهایت هم بار کینههایی او بر سر خانوادهاش آوار میشود. فرخ، یک بدمن واقعی بود که پلهپله از معصومیت وجودش، فاصله گرفت و با سرعت به منتهای بدی رسید. او بهویژه در سالهای جوانی شخصیت منفی جذابتری بود و به واقعیت نزدیکی بیشتری داشت.
مایکل هاشمیان
سریال: گاندو
بازیگر: پیام دهکردی
جذابیت: هاشمیان که به عنوان یک جاسوس معروف در گاندو حضور داشت، این نقش را آن قدر شبیه شخصیت واقعیش ایفا کرد که برای مخاطبان جالب و جذاب بود، بهویژه لحن و سادگی ظاهری که او از خود بروز میداد و در باطن ماجرای دیگری در جریان بود.
آتقی
سریال: آینه عبرت
بازیگر: جواد گلپایگانی
جذابیت: معروفترین و دیرینهترین شخصیت معتاد تلویزیون همین آتقی سریال آینه عبرت است. سریال آینه عبرت هنوز هم برای بسیاری خاطرهانگیز است و خیلیها شخصیت متفاوتی که گلپایگانی با لحن معتادگونه و قامت خمیده برای آتقی خلق کرده بود را به خاطر میآورند. آتقی را البته نمیتوان جزو آن بدذاتها دستهبندی کرد، او به این راه کشیده شد اما همچنان انسانیت در وجودش بیدار بود.
غلام
سریال: سفر سبز
بازیگر: مصطفی طاری
جذابیت: غلام از آن نقشهایی است که یک شخصیت منفی همه چیز تمام را به تصویر کشیده است. او ابتدا باعث جدا شدن فرزند یک خانواده از آنها میشود و بعد از بازگشت آن بچه، بازهم به دنبال سودجویی خودش است. این شخصیت در زندگی خانوادگیاش هم در بدی کم نمیگذارد و دست بزن، اعتیاد و هرچه بدی است را یک جا دارد.
اصغر کُپک
سریال: خواب و بیدار
بازیگر: مهدی فخیمزاده
جذابیت: لحن و چهره اصغر کپک جزو ماندگارترین نقشهایی است که در گروه ضدقهرمانها قرار میگیرد. فخیمزاده در خواب و بیدار علاوه بر لحن و حس ویژهای که دارد، با چهرهاش به اصغر جان بخشید و او را به یکی از منفورهای محبوب تبدیل کرد.
شیاطین
الیاس
سریال: اغما
بازیگر: حامد کمیلی
جذابیت: الیاس جزو اولین نقشهایی بود که در این فضا به عنوان شیطان حضور پیدا کرد، شخصیتی که ورود آن به داستان و صحبتش از خدا و ایمان باعث میشد تا در ادامه بیننده را با نمایش شخصیت واقعیاش بهشدت غافلگیر کند.
فرشته
سریال: او یک فرشته بود
بازیگر: بهاره افشاری
جذابیت: افشاری در این سریال ابتدا به مخاطب نزدیک شد و بعد کمکم ذات واقعی نقشش را به تصویر کشید. منفی بودن او هم از اول چندان مشخص نبود و در ادامه آشکار شدن شیطان بودن او، باعث میشد تا بیننده یک لحظه جا بخورد و بعد هم با این وجه از او همراه شود.
نیما
سریال: سقوط یک فرشته
بازیگر: مهرداد صدیقیان
جذابیت: نیما تداعیگر شیطان در این سریال بود؛ شخصیتی که دختر مذهبی را با خود همراه کرده و او را وادار به انجام بسیاری از گناهان میکند. تیپ شخصیتی نیما هم جذابیتی داشت که در آن مقطع مخاطبان زیادی را با خود همراه کرد و بهواسطه همان شخصیت بیننده کمتر غافلگیر میشد.
قدیمیها
قاضی شارع
سریال: سربداران
بازیگر: علی نصریان
جذابیت: او نقش قاضی را داشت که در سالهای دور در سریال سربداران، اغلب با احکامش با مغولان همراه میشد و نفع خود را میبرد. اما ویژگیای که باعث جذابیت نقش او میشد، مهارتش در سخنوری و پیچاندن ماجرا به نحوی بود که حتی شاکیان و مخاطبان هم متوجهش نمیشدند و او با رندی کارش را پیش میبرد.
پهلوان اسد
سریال: پهلوانان نمیمیرند
بازیگر: هادی مرزبان
جذابیت: قاتلی در سیاهی عنوان خوبی برای شخصیت پهلوان اسد است. او که نام پهلوان را یدک میکشید از مرام پهلوانی به دور بود و با آزی که داشت، خون رفقایش را میریخت و میخواست به جایگاهی بالاتر از آنچه داشت برسد. این شخصیت تا پایان قصه چهره اصلیاش رو نشد و مخاطب را غافلگیر کرد. مرموز بودن پهلوان اسد، آن سبیلهای بناگوش دررفته و چشمان پرخونش، او را به یکی از لعنتیهای جذاب تبدیل کرد.
شعبان استخوانی
سریال: هزاردستان
بازیگر: محمدعلی کشاورز
جذابیت: لاتی که همه از او حساب میبردند، این یکی از شاخصههای شعبان استخوانی است که کشاورز با ایفای نقش او و بیکلگیهایی که داشت، به آن جان چندباره بخشید. این نقش که اشارههایی به شخصیت شعبان بیمخ که در دهه 30 بود هم داشت، جزو ماندگارترین شخصیتهایی است که با وجود منفی بودن آن، هنوز که هنوز است دوستداشتنی است.
حضرت والا
سریال: بانوی عمارت
بازیگر: صالح میرزا آقایی
جذابیت: حضرت والا در این سریال ابتدا نقش شخصیتی را ایفا کرد که حس خانوادهدوستی و یک فرد حامی را به بیننده منتقل میکرد اما رفتهرفته حسادت او به پسرعمویش که به شازده معروف بود باعث شد تا حضرت والا بخش سیاه نقش و شخصیتش را بروز دهد و در ادامه بیننده را با شخصیت دوگانهای مواجه میکند که بین وجه مثبت و منفی او میماند.
حسامبیگ
سریال: روزی روزگاری
بازیگر: محمود پاکنیت
جذابیت: یک راهزن خوشزبان، این شاید اولین تعبیری است که میشود در وصف حسامبیگ گفت. او در روزی روزگاری راهزنی بود که تکیهکلام معروفش یعنی «گوشتو میبرم میذارم کف دستت» تا مدتها بین مردم میچرخید و استفاده میشد.
پاکنیت آنچنان از پس این نقش برآمد که خیلیها هنوز که هنوز است او را به اسم حسامبیگ صدا میکنند.
قوم الظالمین
از بازیگری که نقش منفی را در فیلمی مرتبط با واقعه کربلا بازی کرده بود، شنیدهایم که میگفت میخواستم آنچنان این نقش را بازی کنم که مخاطب نسبت به آن حس انزجار داشته باشد. هنر در بازی کردن نقش اشقیا و اشرار همین است و ما در تاریخ تلویزیون از این نقشهای منفوری که با توانایی بازیگر و قلم نویسنده بهخوبی از آب درآمدند، زیاد داریم.
نمونهاش را میتوان در شخصیتهای سیاه سریالهای مذهبی یافت؛ بهویژه آثار خوشساخت داوود میرباقری که پر است از بازیهای خوب. نظیر بازی صدرالدین حجازی در نقش خولی، مهدی فخیمزاده ایفاگر نقش عمرسعد، انوش معظمی بازیگر حرمله و... .
عمروعاص
سریال: امام علی (ع)
بازیگر: مهدی فتحی
جذابیت: چه کسی است که بازی قدرتمند مهدی فتحی در عمروعاص را از خاطر برده باشد؟ بازیای که در جلوهگری زیرکی و آبزیرکاهی این شخصیت نقش بسزایی داشت.
این بازیگر با فن بیان فوقالعادهاش دیالوگهای آهنگین میرباقری را باصلابت و قدرت بیان میکرد و با بازی در این نقش، بهترین اثر کارنامهاش را خلق و ماندگار کرد.
شمر
سریال: مختارنامه
بازیگر: محمد فیلی
جذابیت: شاید شنیده باشید که فیلی بازیگر این نقش گفته است فرزندان او بعد از دیدن بازی پدرشان در هیات شمر برای مدتی با او حرف نمیزدند. این یعنی بازیگر کارش را بهدرستی به انجام رسانده و تصویر باورپذیری از این شخصیت منفور تاریخ مذهبی ما ارائه کرده است.
او با ایفای صحیح این نقش پلیدی، شقاوت و بدذاتی را که همیشه از شمر در ذهنمان داشتیم، مقابل چشمان به نمایش گذاشت و بازی در این نقش را خاطرهها ثبت کرد.
ابن زیاد
سریال: مختارنامه
بازیگر: فرهاد اصلانی
جذابیت: ابن زیاد از آن شخصیتهایی است که خباثت را به حد اعلا دارد. این شخصیت تاریخی که از هر نظر یک ضدقهرمان تمام عیار است، در نهایت مکر و پلشتیاش به خود او بازمیگردد و به بدترین شکل کشته میشود.
بازی در چنین نقشی با وجود تمام نفرتی که میتواند در دل مخاطب ایجاد کند، برای هر بازیگری فرصت ارزندهای است.
فرصتی برای دیده شدن و به رخ کشیدن تواناییهایش در ایفای نقش منفی که اغلب برای هنرپیشه جای کار بیشتری دارد. این شخصیت از قدرت و بیرحمی به ذلت و بیماری میرسد و به همین خاطر بازی در این خط پرنوسان برای اصلانی فرصت بود و او این نقش را با توانایی تمام به تصویر کشید. پیش از او هم داریوش فرهنگ در «معصومیت از دست رفته» این نقش را به خوبی ایفا کرده بود.
امین
سریال: ولایت عشق
بازیگر: رامبد جوان
جذابیت: انتخاب جوان برای بازی در نقش امین دور از ذهن بود اما فخیمزاده در سریال ولایت عشق این ریسک را کرد و نتیجه خوبی هم گرفت. بازیگری که بیشتر با شیطنتها و جستوخیزهایش در آثار نمایشی و به ویژه کمدیها شناخته میشد در این سریال مذهبی – تاریخی یک نقش کاملا جدی و منفی را بازی میکرد که اگر بیننده آن سریال بودهاید، خندههای هراسآور او با آن ظاهر متفاوتش را به خاطر دارید و شخصیت امین با بازی رامبد جوان برای همیشه در یادتان مانده است.
معاویه
سریال: امام علی (ع)
بازیگر: بهزاد فراهانی
جذابیت: یکی از آشکارترین ویژگیهای فراهانی در این نقش، نمایش خباثت و حیلهگری معاویه به یکی از بهترین اشکال ممکن بود. البته که صدا، لحن و مهارت او در فن بیان هم برای این امر به کمکش آمد.
سنان ابن انس
سریال: مختارنامه
بازیگر: رضا خندان
جذابیت: شخصیت سنان در سریال مختارنامه علاقه فراوانی به خوردن شراب دارد و آن حالت مستی، عصبی بودن و شقاوت را رضا خندان جوری در مقابل دوربین میرباقری بازآفرینی کرد که همیشه تحسین میرباقری را به همراه داشت.
مامون
سریال: ولایت عشق
بازیگر: محمد صادقی
جذابیت: یکی از پراهمیتترین ویژگیهای ایفای شخصیتهای تاریخی انتقال درست واقعیتهاست.
محمد صادقی در این نقش توانسته بود زیرکی مامون را که در تاریخ هم از آن گفته شده، به خوبی به بیننده منتقل کند. باورپذیر درآوردن آن هم بخش دیگری است که در انعکاس درست شخصیت مأمون بیتأثیرنبود.
قطام
سریال: امام علی (ع)
بازیگر: ویشکا آسایش
جذابیت: به آثار میرباقری از رعنا تا معصومیت از دست رفته و مختارنامه که نگاه میکنیم، میبینیم زن در آثار او جایگاه ویژهای دارد. یکی از نخستین شخصیتهای منفور اما ماندگاری که او خلق کرده، قطام است. این شخصیت که در سریال امام علی (ع) نقش پررنگ و متفاوتی داشت، زنی کینهتوز و خودرای بود که دستور قتل امام را صادر کرد. این سریال ویشکا آسایش را به دنیای تصویر معرفی کرد تا جایی که همچنان او برای بسیاری با همین نقش و نام شناخته میشود.