انتخابات آینده مجلس نزدیک است و راهبرد اصلی اصلاحطلبان همچنان در هالهای از ابهام. برخی از ابتدا بر طبل تحریم انتخابات اسفندماه کوبیدند و برخی دیگر هم قید ائتلاف با اعتدالیون را زدند. دیگرانی هم بودند که معتقد به ادامه ائتلاف هستند اما با قیدوشرط های ویژه.
در این میان استراتژی «مشارکت مشروط» از جمله ایده های انتخاباتی بود که در روزهای ابتدایی سال جاری مطرح شد. مشارکت مشروط که حتی اعتراض شورای نگهبان و جریان رقیب را هم بلند کرد، ایده ای بود که از سوی سعید حجاریان مطرح شد و موافقان و مخالفانش را به سرعت به صف کرد. قید و شرطی که سعید حجاریان تئوریسین اصلاحات در توضیح آن می گوید: «یکی از ابعاد مشارکت مشروط این است که منتظر بمانیم و ببینیم هسته اصولگرایان بنا دارند چگونه انتخاباتی را برگزار کنند، وجه دیگر حضور مشروط، اشتراط با نفس است؛ یعنی باید میان خودمان بر سر کیفیت زمین بازی انتخابات توافق کنیم، این دو شرط پهلو به پهلوی هم هستند. البته شرطهای دیگری هم وجود دارد که لازمه طرح و تحقق آن، تهیه منشور اصلاح طلبی است.»
اگرچه حجاریان بر حضور بی قید و شرط تاکید دارد اما در نهایت بر این باور است که اگر در نتیجه عملکرد شورای نگهبان و رد صلاحیت گسترده نامزدهای اصلاح طلبان راه گریزی برای آنان باقی نماند شاید "عبور مقطعی از انتخابات" رویکرد مناسبی باشد. او البته تاکید دارد که "نیاز به ترویج این رویکرد نیست؛ اگر شرایط فراهم نشد، با ذکر دلایلی از خیر انتخابات میگذریم همین."
موافقان مشارکت مشروط معتقد بودند اگر قرار باشد اصلاح طلبان در هر شرایطی تن به حضور در انتخابات بدهند نتیجه ای بهتر از انتخابات دور قبل حاصل شان نخواهد شد و در نهایت باید با لیستی با حضور نیروهای دسته دوم یا سوم وارد عرصه رقابت شد، لیستی که بیشتر از آنکه نفع این جریان باشد هزینه زا خواهد بود. مخالفان در دستور کار قرار دادن این ایده اما معتقد بودند نتیجه مشارکت مشروط در انتخابات به انزوا رفتن اصلاح طلبان در قدرت و سیاست خواهد بود.
دست رد به یک ایده انتخاباتی
هرچه به انتخابات نزدیک می شویم مخالفان ایده مشارکت مشروط در انتخابات بیشتر از موافقان آن می شود. در همان روزهای نخست طرح تئوری مشارکت مشروط عبدالواحد موسوی لاری نایب رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به عنوان یکی از مخالفان سرسخت این ایده، گفت: افرادی که در جریان اصلاحات به نگاه سعید حجاریان گرایش دارند در اکثریت نیستند. بی تعارف میگویم اینکه برخی بگویند شرکت در انتخابات مشروط شود یا امثال این حرفها، ما توجهی به این گونه اظهار نظرات نخواهیم کرد. شرکت در انتخابات و تلاش برای ساماندهی امور جامعه بر اساس خروجیهای صندوق رای تلاشی است که ما نباید از دست بدهیم. پس ما هیچوقت نمیتوانیم انتخابات را کنار بگذاریم.
گروه دیگری از اصلاحطلبان نیز بر این باورند که اصلاحات باید از حداقل قوای در دسترس حداکثر بهره را گرفته و ائتلاف با طیف میانهرو اصولگرایان را بازیابی و ادامه دهند. از جمله بهزاد نبوی، چهره شناخته شده اصلاحطلبان که با اشاره به شرایط حاضر، انتخابات پرشور را اصلیترین مولفه امنیت ملی میداند. نبوی معتقد است همراهی اصولگرایان میانهرو و معتدل با اصلاحطلبان که در انتخاباتهای ۹۲، ۹۴ و ۹۶ موفقیتآمیز بوده، هنوز به شکل ائتلاف در نیامده و لازم است هرچه سریعتر این همراهی به ائتلاف تبدیل شود.او حتی معتقد است نگاه انتخاباتی خاتمی مروج ایده مشارکت مشروط نیست«من از سخنان آقای خاتمی ایده مشارکت مشروط استنباط نمیکنم.»
او در جدیدترین اظهارنظر خود نیز گفته است« من جزو افرادی هستم که به حضور بی قید و شرط و پرشور در انتخابات معتقدم. کسانی که می گویند شرکت نمی کنیم اصلاح طلبی را جوری دیگر می فهمند و معتقدان به مشارکت مشروط این شرط را برای چه کسی می گذارند؟ مخالفان اصلاحات در ظاهر از حضور گسترده استقبال می کنند اما از حضور نیافتن ما خیلی خوشحال می شوند چون در این صورت امکان پیروزی دارند در حالی که حضور پرشور موجب پیروزی طیف اصلاحات می شود.»
محمد سلامتی، دبیرکل مجاهدین انقلاب اسلامی هم می گوید« حضور گسترده مردم را در انتخابات به وجود آوریم. تمام اقشار از هر طیفی باید مشارکت کنند، شرط و شروط را باید برای بعد بگذاریم، آن هم شرط و شروطی که بحثانگیز و اختلاف برانگیز است. شما میخواهید با کسی شرط بگذاری که کاملا با شما مخالف است و باحضور گسترده مردم هم در انتخابات میانه خوبی ندارد.»
بخشی از کارگزارانیها نیز حرکت هماهنگ جبهه اصلاحات و طیف میانهرو اصولگرایان را چاره کار میدانند و هرگونه تحریم یا مشارکت مشروط را رد می کنند. آنچنان که غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی نیز به کنایه به حامیان این ایده می گوید«شمایی که از حضور مشروط صحبت می کنید هم آخرش رای خواهید داد.با همه این دعواهای که در ایران داریم راهی جز صندوق رای نداریم. اصلا شرط و حضور مشروط شما پذیرفته نشد بعد می خواهید چی کار کنید؟»
محسن رهامی نیز معتقد است «با انفعال، خانه نشینی و قهر کردن کسی برای ما فرش قرمز پهن نمیکند. رقیب از خدایش است که ما قهر کنیم بنابراین موافق نیستم که اگر صددرصد خواستههای ما محقق نشد، در انتخابات شرکت نکرده و رأی ندهیم». به عقیده محسن رهامی جریان اصلاحات به تنهایی نمیتواند از عهده حل معضلات برآید و هنوز نباید خرج خود را از جریان اعتدال جدا کند و تأکید دارد: «ما باید با جریانهایی که به اصلاحات نزدیک هستند مانند جریان اعتدال، با حفظ قواعد ائتلاف و حفظ اصول و مبانی اصلاحات، ائتلاف و همکاری کنیم».
صادق خرازی از چهره هایی که لیدری یک طیف جوان اصلاح طلب را عهده دار است نیز با رد ایده تحریم یا مشارکت مشروط در انتخابات تاکید کرده که «کسی که نغمه تحریم انتخابات را میدهد یا بی توجه است یا گرفتار هوای نفس است. اگر آقای خاتمی سال ۹۰ در انتخابات شرکت نمی کردند موفقیت نسبی در سال 92 به وقوع نمیپیوست.»
مسئول ضعف عملکردی فراکسیون امید چه کسانی هستند؟
در حالی عده ای بهانه خود برای در پیش گرفتن سیاست «مشارکت مشروط یا تحریم انتخابات» را رد صلاحیت های شورای نگهبان و در نتیجه راه یافتن نیروهای دست چندم اصلاحات به مجلس دهم می دانند که به عقیده منتقدان این عده خود در مظان اتهام ضعف عملکردی هستند چه اینکه در طول سه سال گذشته هیچ دستور کار مشخصی برای نظارت و هدایت فراکسیون امید نداشته اند و حال و در سال پایانی مجلس دهم به جای پذیرش ایرادات و نقاط ضعف خود ایده تحریم انتخابات یا مشارکت مشروط را مطرح می کنند.