جوان ثروتمند پس از 25 روز اسارت در چنگال آدم ربایان به خانه بازگشت. این جوان 24 ساله به طرز عجیبی از مقابل خان هاش ربوده شده بود. آدم ربایان در ازای آزادی این پسر 5میلیون دلار از خانواده ثروتمند این جوان درخواست کرده بودند؛ ظاهرا آنها با برنامه قبلی دست به این اقدام زده بودند؛ چون از ثروت هنگفت خانواده این پسر اطلاع داشتند. آنها چند روز پس از ربایش این جوان مبلغ درخواستیشان را افزایش دادند و علاوه بر چندمیلیون دلار قبلی، 5/1میلیون یورویی دیگر هم به لیست خواسته هایشان در مقابل آزادی این پسر اضافه کردند؛ اما سرانجام این آدم ربایی به شکل عجیبی ختم به خیر شد. در حالی که پلیس از همان روزهای نخست در جریان ماجرا قرار گرفت و حتی 3 متهم را در ارتباط با این پرونده بازداشت کرد، این پسر جوان با پای خودش به خانه بازگشت.
آخرین روزهای شهریور بود که پدرام ربوده شد. او آن روز مثل همیشه از باشگاه به خانهشان در شهرک غرب بازگشت؛ اما درِ کنترلی پارکینگ خانه باز نشد. پدرام از خودروی بیامو سفیدرنگش پیاده شد تا درِ خانه را باز کند. همان زمان پژوی مشکیرنگی مقابل او توقف کرد و دو مرد میانسال با ظاهری شبیه ماموران لباس شخصی به طرف او آمدند. آنها خطاب به پدرام گفتند که حکم بازداشتش را دارند و باید برای توضیحات و بازجویی او را با خود ببرند. گروگانگیران مامورنما اما به پدرام فرصت دادند تا با موبایل موضوع را به پدرش اطلاع دهد.بعد هم ماموران قلابی درحالی که به دستان پدرام دستبند زده بودند، او را سوار ماشین کردند و باخودشان بردند.
پلیس در جریان ناپدید شدن عجیب این پسر24 ساله قرار گرفت. سه روز بی خبری از پدرام خانواده او را حسابی نگران کرده بود. بررسیهای ابتدایی مخصوصا تماس تلفنی کوتاه پدرام با پدرش و البته وضع مالی قابل توجه خانواده پدرام، پلیس را به موضوع آدمربایی مشکوک کرد تا اینکه در روز چهارم ناپدیدشدن پدرام، آدمربایان با خانواده این پسر جوان تماس گرفته و به آنها گفتند که پسر جوانشان در اختیار آنهاست. آدمربایان در همان مکالمه اول در ازای آزادی پدرام مبلغ نجومی 5میلیون دلاری را درخواست کردند. مهم ترین سرنخی که کارآگاهان اداره یکم آگاهی را به راز گشایی این پرونده امیدوار می کرد، تماس های تلفنی گروگانگیران با خانواده پدرام بود.
پلیس با ردزنی، محل تقریبی تماسها را جایی در حوالی کرج شناسایی کرد. آدمربایان اما فقط با گوشی پدرام تماس میگرفتند و هر بار پس از مکالمه کوتاه تلفن را خاموش میکردند. همین موضوع هم ردزنی دقیق محل اختفای آدمربایان را سخت میکرد.
با طولانیشدن اسارت پدرام، گروگانگیران تهدیداتشان را بیشتر کردند، آنها در تماسهای گاه و بیگاهشان با ترساندن خانواده این پسر جوان، مدعی شدند که اگر مبلغ درخواستی آنها پرداخت نشود، اعضای بدن پدرام را یکی پس از دیگری قطع کرده و برای خانوادهاش ارسال خواهند کرد. البته آدمربایان 5/1میلیون یورو هم به مبلغ درخواستی قبلیشان اضافه کردند؛ شرایط به گونهای پیش رفت که خانواده پدرام به مبادله با گروگانگیران راضی شد. آنها نگران جان فرزندشان بودند و پدر کارخانه دار پدرام هم توانایی پرداخت این مبلغ کلان را داشت.
پلیس اما در پی اقدامات فنی و اطلاعاتی، موفق به دستگیری سه متهم در این ارتباط شد؛ دو مرد جوان را در شمال شناسایی و یک پسر جوان را هم در کرج دستگیر کرد. در تحقیقات ابتدایی پلیس مشخص شد که دو مرد با هم باجناق هستند و نفر سوم هم برادر زن آنهاست. در واقع پلیس به این نتیجه رسید که این افراد به صورت خانوادگی و با شناخت و اطلاع از وضع مالی مناسب خانواده پدرام اقدام به آدمربایی کرده بودند؛ اما این سه متهم در همه بازجوییهای پلیس منکر هر گونه ارتباط با این ماجرا شدند. با این حال پلیس با اطمینان از ارتباط این سه نفر با ماجرای گروگانگیری پدرام با دستور قضائی آنها را بازداشت کرد تا شاید با اقدامات موازی دیگر بتواند محل اختفای اصلی آدمربایان و البته پدرام را شناسایی کند.
اما پدرام دوشنبه ظهر با پای خودش به خانه بازگشت. این پسر جوان پس از آزادی از دست گروگانگیران و بازگشت به خانه، به ماموران گفت: «در همه این مدت در یک اتاقی با چشم بسته نگهداری میشدم و همیشه هم چند نفری مراقب من بودند. آنها طوری صحبت نمیکردند که چیزی دستگیر من شود تا اینکه روز دوشنبه من را آزاد کردند. آنها یک تراول چک 50هزار تومانی به من دادند و حوالی پرند من را رها کردند. من هم با تاکسی به خانه برگشتم.» در حالی که پدرام در مواجهه با سه متهم بازداشتشده نتوانست حضور آنها را در این پرونده تأیید یا تکذیب کند، با این حال ماموران اداره یکم آگاهی در حال بررسی و پیگیری این پرونده هستند تا سایر متهمان این پرونده را شناسایی و بازداشت کنند.