کد خبر: ۶۱۸۹۵
تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱۳۸۶ - ۱۱:۳۱
مایلی‌كهن:

قلعه‌نویی نباید شعور مردم را به استهزاء بگیرد

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: محمد مایلی كهن همچنان صریح و بی پروا است. روزی كه از پرده سكوت بیرون می آید آنچه مصلحت می بیند بر زبان می آورد. شدت كلامش در میان همه اهالی فوتبال بی نظیر است و شاید برخی از سلایقش مختص به خود مایلی كهن باشد اما در اینكه تندی و صراحت لهجه او برخواسته از صداقت است نمی توان تردید كرد. مایلی كهن در گفت و گو با خبرگزاری فوتبال در خصوص تیم ملی ،‌بازی با مكزیك و آخرین وضعیت پرسپولیس به نكات جالبی اشاره كرد. 

- بازی ایران، مكزیك به نظر شما دیدار تداركاتی خوبی بود؟
خیر.

- اما سرمربی تیم ملی از برگزاری این دیدار ابراز رضایت كرده.
ببینید. ما از برگزاری هر مسابقه‌ای باید به دنبال هدفی باشیم. در واقع باید بدانیم به چه منظوری در یك دیدار تداركاتی حضور پیدا می‌كنیم. یا به دنبال هدف‌های مادی هستیم یا اهداف فنی. حالت سومی هم البته وجود دارد اینكه ما به منظور هماهنگی بیشتر بازیكنان تیم ملی یك دیدار تداركاتی برگزار كنیم و در واقع به آنهایی كه فرصت كمتری برای خودنمایی پیدا كرده‌اند، بازی بدهیم تا نسبت به نفرات شناخت بیشتری پیدا كنیم.

- از بازی با مكزیك به كدامیك از این اهداف رسیدیم؟
این دقیقاً سئوالی است كه من از كادر فنی تیم ملی دارم. چون به نظر من در این بازی تداركاتی تیم ملی هیچ برنامه خاصی نداشت. از دید من بازی با مكزیك هرگز مفید نبود.

چرا اینطور فكر می‌كنید؟
ما بازیكنان را بلافاصله بعد از پایان مسابقات لیگ‌برتر به مكزیك بردیم. بازیكن‌هایی كه خسته بودند را در مقابل یك تیم قوی قرار دادیم. خب معلوم است كه به شكست محكوم می‌شویم ضمن اینكه من در این دیدار تداركاتی نه‌تنها بار فنی ندیدم، بلكه اثری از امتیازات روحی روانی برای بازیكنان هم دیده نمی‌شد چون ما به مكزیكی‌ها دوباره باختیم.

- اما آقای مایلی‌كهن! در بازی‌های تداركاتی برد و باخت چندان هم مهم نیست.
اصلاً با شما موافق نیستم. بردوباخت همیشه تبعات دارد، همیشه. وقتی یك باشگاه می‌بازد عده‌ای ناراحت می‌شوند اما وقتی تیم ملی می‌بازد همه مردم ناراحت هستند. آقایان حق ندارند با احساسات این مردم بازی كنند. شكست چهار بر صفر تیم ملی ایران مقابل مكزیك در تاریخ ثبت شد. با اینكه من چندان اعتقادی به رنكینگ فیفا ندارم اما باید پذیرفت كه این باخت در كارنامه ما ثبت شد. از این گذشته مگر آقایان بدشان می‌آمد كه مكزیك را ببرند؟ اگر در سن‌لوئیس از مكزیك مساوی هم می‌گرفتند آن وقت نتیجه مهم بود. خیلی هم مهم بود. اما حالا نتیجه مهم نیست؟ من می‌گویم نتیجه در هر مقطعی تبعات دارد.

- شاید با این حرف‌ها عده‌ای فكر كنند مایلی‌كهن قصد دارد به تندی محكوم‌شان كند. قبول دارید؟
مهم نیست كه چه فكری می‌كنند. كسی به دنبال محكومیت آقایان نیست. من می‌گویم اگر تیم ملی می‌بازد سرمربی تیم‌ملی نباید بگوید به انتقادات اهمیت نمی‌دهم. باید پاسخگو باشد و از دلایل شكست بگوید. من نمی‌گویم چون تیم‌ملی باخته حالا باید همگی مارش عزا بزنیم اما هر گروهی كه در رأس كار قرار دارد باید در قبال ایده‌ها و برنامه‌هایش پاسخگو باشد.

- قلعه‌نویی در توضیح اهداف این بازی گفته كه می‌خواسته بعضی از بازیكنان جوان را مورد آزمایش قرار بدهد.
تیم ملی با سه پرواز و در واقع سفری طولانی‌مدت و خسته‌كننده به مكزیك می‌رود. آن وقت مقابل یك تیم قدرتمند قرار می‌گیرد. روشن است كه این بازیكن‌های جوان می‌سوزند و نمی‌توانند قابلیت‌های اصلی خودشان را نشان دهند. خب، چه اتفاقی می‌افتد؟ همین بحثی پیش می‌آید كه این روزها ذهن مردم را درگیر كرده.

- چه بحثی؟
اینكه آقایان بدتر از برانكو باختند. به این نتیجه رسیدن جالب نیست. به همین دلیل است كه می‌گویم باخت چهار بر صفر به مكزیك تبعات منفی دارد. این مسأله باعث می‌شود كه مربیان تیم ملی محافظه‌كار شوند.

- اگر تیم ملی مقابل تیمی ضعیف قرار می‌گرفت، باز هم همین انتقادات شكل دیگری پیدا می‌كرد. اینكه چرا با تیم‌های قوی بازی نمی‌كنیم!
ببینید. بازی با تیم‌های بزرگ شرایط خاص خودش را دارد. آقایان عنوان می‌كنند كه ما برنامه داریم. اما در عمل هیچ چیز دیده نمی‌شود. ما نباید بلافاصله پس از پایان لیگ روبروی یك تیم بزرگ قرار می‌گرفتیم. از چند مربی بدنساز سئوال كنید كه سفر تیم‌ملی به مكزیك تا چه حد خسته‌كننده بود. از طرفی به اعتقاد من اولین حریف تداركاتی تیم ملی می‌بایست یك تیم ضعیف بود تا بازیكن‌ها در شرایط خوب روحی، روانی وارد فضای اردوی ملی شوند. تمام حرف من این است كه بازی‌های تداركاتی باید یك ریتم خاص داشته باشد.

- شما این ریتم را توضیح بدهید.
باید به بازیكنان استراحت فعال داده می‌شد. نه اینكه آنها را رها می‌كردیم. به هیچ وجه. باید استراحت فعال می‌دادیم طوری كه از تمرین و فضای ورزش دور نباشند. بدن‌ها كه بازسازی شد می‌بایست تیم‌ملی را در مقابل یك تیم متوسط قرار می‌دادیم. در ادامه بازی‌های تداركاتی هیچ اشكالی نداشت كه ما روبروی تیم‌های سطح بالا قرار می‌گرفتیم و بعد در آستانه بازی‌ها نیز باید به سراغ یك تیم ضعیف رفت.

- با همه این حرف‌ها این امیر قلعه‌نویی است كه انجام بازی تداركاتی ایران مكزیك را منطقی می‌داند.
بله. با منطق خودشان شاید. اما اینجا همه فوتبال را می‌فهمند. كسی هم حق ندارد آگاهی و شعور مردم و كارشناسان را به استهزا یا بی‌اعتنایی بگیرد.

- میان بازیكنانی كه به تیم‌ملی دعوت شدند، بعضی‌هایشان حتی یك فصل در تیم باشگاهی خود نیمكت‌نشین بودند.
دقیقاً همین طور است. ببینید. میان باشگاه و تیم ملی باید تعامل وجود داشته باشد. بازیكن به هر دلیلی در تیم باشگاهی‌اش مورد استفاده قرار نگرفته. حتی بعضی از این بازیكنان به دلایل اخلاقی در تیم‌های باشگاهی‌شان نیمكت‌نشین شدند. آن وقت آقایان بدون احترام به نظر و رأی كادر فنی باشگاه همان بازیكن را به اردوی تیم ملی دعوت می‌كنند. هیچ جای دنیا شما چنین چیزی را نمی‌بینید. این لجبازی عاقبت خوشی ندارد و شدیداً به تیم‌ملی آسیب می‌رساند.

- اما آقای مایلی‌كهن! سلیقه مربیان در انتخاب بازیكن متفاوت است. قبول دارید؟
بله. اما در چنین حالتی بازیكن به مربی باشگاهی خود با خیالی راحت پشت می‌كند. نسبت به باشگاه خود بی‌اعتنا می‌شود. چون ما او را از بابت حضور در تیم ملی مطمئن كردیم. و این خطای ما محسوب می‌شود نه باشگاه. در چنین وضعیتی بازیكن چه فكری می‌كند. از این گذشته یك سری از بازیكنان در لیگ‌برتر خیلی خوب ظاهر شدند اما در نهایت بازیكنی مستقیماً وارد لیست تیم‌ملی می‌شود كه بر سر نخواستنش در لیگ قبرس دعوا بود!
من خیلی از حرف‌ها را برای بعدها نگه داشته‌ام اما در این باره هشدار می‌دهم. چون بعضی از انتخاب‌ها شائبه‌برانگیز است.

- مایلید درباره پرسپولیس هم صحبت كنیم؟
بله. اگر كلمه به كلمه حرف‌هایم را می‌نویسید حرف می‌زنیم.

- این روزها هر فردی درباره پرسپولیس صبحت و نظری دارد، بخصوص درباره دنیزلی.
اولاً باید تأكید كنم امیدوارم تعداد چاه‌های نفت ما هر روز بیشتر شود تا برای پرداخت مبالغ نجومی به مربیانی چون آری‌هان و دنیزلی مشكلی نداشته باشیم. احتمالاً فصل آینده هم یكی دو تا از این چاه‌های نفت به افراد دیگری خواهد رسید.

- اخیرا مطرح شده كه پرسپولیس را به پروین بدهند و استقلال را به حجازی.
نمی‌دانم تا چه زمانی باید داد و فریاد كنیم كه سیاسیون را با ورزش چه كار؟! آیا آقایان اجازه می‌دهند كه مایلی‌كهن به حیطه سیاست وارد شود؟ اگر من پیرامون اقتصاد و یا مسایل امنیتی حرف بزنم آیا حرف من خریدار دارد؟ مقوله ورزش هم درست همین حالت را دارد. جالب اینكه بعضی از آقایان كمتر از یك سال است كه وارد ورزش شده‌اند اما از امثال من كه 28 سال كارمند سازمان ورزش بودم و حتی فوق‌لیسانسم را هم در رابطه با ورزش گرفته‌ام،‌ هم ادعایشان بیشتر است. از این جالب‌تر هم هست، وقتی این آقایان به ورزش رسوخ می‌كنند حتی به اندازه 30 سال تجربه هم به امثال من اجازه حرف زدن نمی‌دهند. چون تنها خودشان را علامه دهر می‌دانند كه به نظر من هیچ چیز نیستند جز عالم‌های بی‌علم و عمل كه دچار توهم شده‌اند و خودشان را جلوتر از ما می‌بینند.

- از دنیزلی حرف بزنید و سعی كنید او را منصفانه نقد كنید.
نتایج ضعیفی گرفت. فقط یك بار در موردش حرف زدم و گفتم نباید بعد از باخت درست وقتی كه میلیون‌ها هوادار ناراحتند و گریه می‌كنند، او بخندد. نگفتم عزاداری كند اما لبخند زدن و خندیدن در موقع باخت بی‌معنی است.

- اما تیم دنیزلی فوتبال زیبایی ارائه می‌داد.
زیبا بازی می‌كرد. اما تفكر دفاعی و انسجام نداشت. اگر پرسپولیس صاحب سبك جدیدی شده بود كه جایگاهش در لیگ برتر سومی نبود. در جام حذفی هم مقابل صدهزار نفر به آن شكل بازی را واگذار نمی‌كرد.

- دنیزلی همه چیز را در جام حذفی باخت. نقدهای امروز حداقل گواه این مسئله است. قبول دارید؟
ببینید. من به شدت نگران این بازی بودم. خدا شاهد است كه به همكاران و دوستان نزدیكم گفتم سپاهان 80 درصد شانس برد دارد. حتی در آزادی. اما متاسفم. پرسپولیس كه هر تیمی در آزادی مقابلش قرار می‌گرفت لرزه به تنش می‌افتاد،‌ خیلی راحت به سپاهان در مرحله نیمه نهایی باخت. از این گذشته پرسپولیس شانس آورد كه عمادرضا در تركیب سپاهان نبود.

- اما انگار همه تقصیرها قرار است به گردن دنیزلی بیفتد. درست است كه او اشتباهاتی داشت. اما پرسپولیس امسال پر از حاشیه بود.
مگر پرسپولیس علی پروین در سال گذشته حاشیه نداشت؟ نه من این حرف‌ها را قبول ندارم. پروین در كارگران بود. آقایان مشغول مذاكره با سنول گونش بودند. حاشیه از این بالاتر؟ امسال دنیزلی هوویی نداشت. هیچ كس برای او مشكلی نتراشید. اما چه نتیجه‌ای گرفت. این حواشی همیشه با پرسپولیس همراه بوده. مهم این است كه مدیریت باشگاه بتواند بحران‌ها را كنترل كند. این توانایی مدیریت است كه حاشیه‌ها را كمرنگ یا پررنگ می‌كند.

- اختلاف اعضای جدید هیات مدیره با محمدحسن انصاری‌فرد هم تا حد زیادی بر روند تیم اثرگذار بود. تا چه حد با این حرف موافق هستید؟
اختلاف سلیقه و بحران همه جا هست اما مهم مدیریت بحران است. اگر بخواهید اینطور نگاه كنید باید عرض كنم اتفاقا بعد از رفتن انصاری‌فرد پرسپولیس چند بازی خودش را با برد پشت سر گذاشت و در نهایت به سومی لیگ برتر هم رسید.

- با این حساب تاثیر منفی این حواشی را قبول ندارید. درست است؟
ببینید. دفعه قبل از من پرسیدید كه عملكرد انصاری‌فرد در پرسپولیس چگونه بوده. من به شما گفتم صبوری او قابل تحسین است. اما از نقاط ضعف او حرفی نزدم. شاید به صلاح نبود.

- حالا قصد ندارید بعد از یك فصل سكوت در مورد انصاری‌فرد و مسائلی كه ابتدای فصل به وجود آمد حرف بزنید؟
آقای انصاری‌فرد همان طوری می‌رود كه آمد.

- واضح‌تر صحبت كنید.
آقای انصاری‌فرد در برنامه 90 گفت من از هیأت مدیره خواستم كه اجازه بدهند یك ماه دیگر هم مدیرعامل باقی بمانم، اما آنها اجازه ندادند. خب این حرف چه معنایی دارد؟ یعنی اینكه آقای انصاری‌فرد را مجبور به استعفا كردند.

- و البته او می‌توانست در مقطع پایانی فصل یعنی درست زمانی كه در جلسات شركت حضور نمی‌یافت، دعوت دوباره هیات مدیره را نپذیرد و برنگردد.
بله. البته ما عوامفریبی را خوب یاد گرفته‌ایم. به خاطر هوادار برگشتن و حرف‌های این چنینی دیگر كلیشه شده و معنایش كاملا روشن است.

- مشكل مایلی كهن در هیات مدیره چه بود؟ خیلی‌ها گفتند چون مدیرعامل نشدید هیات مدیره پرسپولیس را ترك كردید.
(می‌خندد) نه. مشكل من این بود كه مدیرعاملی را به هر قیمتی نمی‌خواستم. آقای انصاری‌فرد بودند كه موقع آمدن و رفتن اعضای هیات مدیره روی آنها را می‌بوسیدند. البته همه آقایان قابل احترام بوده و هستند. همگی مسئولیت‌های مهم كشوری و لشكری داشتند اما در مقوله ورزش چه كسی باید در آن هیات مدیره حرف اول و آخر را می‌زد. برای گرفتن مدیرعاملی من نباید روی آقایان را مدام ببوسم بلكه آنها باید از من خواهش كنند و با سلام و صلات در راس كار قرار دهند. یا من از ورزش چیزی می‌دانم یا نمی‌دانم. اگر می‌دانم باید قدر و شأن خودم را حفظ كنم.

- پس به این دلیل شما استعفا دادید.
نه، من استعفا ندادم. كناره‌گیری كردم. خوشحالم كه با گردن كلفتی تمام كناره‌گیری كردم و به آقایان گفتم چه موافق رفتن من باشید و چه نباشید دیگر در كنار شما نخواهم بود. همین را گفتم و بعد هم خداحافظ!

- مردم و جامعه ورزش امروز در مورد مایلی‌كهن قضاوت خواهند كرد.
روزی كه از هیدت مدیره جدا شدم به آقایان گفتم: مدیرعاملی این باشگاه ارزانی كسانی كه حاضرند به هر قیمتی به این سمت برسند. خوشحالم كه به دنبال استخدام لیدر نبودم. لیدرهایی كه برای من بوق بزنند نه پرسپولیس. آدمی كه بلد نیست چهار كلمه حرف بزند را نباید به عنوان لیدر پذیرفت. لیدری كه با الفاظ بد هواداران را یا به فحاشی تحریك می‌كند نباید به رسمیت شناخت. آن وقت آقای انصاری‌فرد با این آقایان جلسه هم می‌گذارند و به آنها حقوق ماهیانه هم پرداخت می‌كند. واقعا خوشحالم كه عزتم را حفظ كردم. چون اگر می‌ماندم همه تقصیرها به گردن من می‌افتاد

- چرا این حرف را می‌زنید؟ مگر پرسپولیس مهمتر از منافع فردی نیست؟ می توانستید بمانید و تاثیرگذار باشید.
در همان جلسات ابتدایی هم بحث آوردن مربی خارجی خیلی زود مطرح شد. من در آن جلسات عرض كردم برای آوردن هر مربی به پرسپولیس ابتدا باید شرایط را خوب بررسی كرد. چون اعتقاد داشتم برای باشگاه بزرگی مثل پرسپولیس یك مربی بزرگ باید روی نیمكت بنشیند. این بحث و بررسی هرگز انجام نشد تا قبل از هر گونه مشورتی آقایان به دنبال جذب یك مربی خارجی باشند. آقایان نمی‌خواهند قبول كنند كه چاه‌های نفت هم روزی خشك می‌شود و ما باید به فكر سازندگی باشیم.

- عده‌ای معتقدند دنیزلی نسبت به انصاری‌فرد اسم و رسم بیشتری داشت و به همین دلیل مدیرعامل باشگاه هرگز نتوانست بر سرمربی پرسپولیس مدیریت كند.
آقایان یك مربی خارجی را به پرسپولیس آوردند و بعد همه كارها را به او سپردند. در واقع ریش و قیچی را دست او دادند. حالا من یك سئوال دارم. اگر مایلی‌كهن مربی پرسپولیس بود قائله به این زودی ختم می‌شد؟
خودتان بهتر می‌دانید كه چه اتفاقاتی رخ می‌داد. من به همین خاطر حرص می‌خورم. متاسفانه پول مردم بی‌گناه را به حلقوم كسانی می‌ریزیم كه وقتی به بدترین شكل ممكن نتیجه می‌گیرند برای ماندن یا رفتن شرط و شروط هم می‌گذارند. آقای دنیزلی می‌گوید باید در مورد ماندنم در پرسپولیس فكر كنم. نه آقای دنیزلی من از شما خواهش می‌كنم بمان. چون اینجا همه چیز مهیاست. در واقع ما برای بعضی‌ها از فوتبالمان بهشت ساخته‌ایم.

- شما همیشه معتقد بودید كه مجموعه عوامل ، یك تیم را با مشكل روبرو می‌كند.
حالا هم معتقدم. ما متاسفانه هیچ وقت به دنبال سر و سامان دادن اوضاع نیستیم. من اگر انتقادی می‌كنم همه آنهایی كه من را می‌شناسند به خوبی می‌دانند كه از روی غرض حرف نمی‌زنم. جالب اینكه بعضی‌ها سعی می‌كردند با مطرح كردن موضوع حضور سرمربی پرسپولیس در CNN ترك كلاس كار وی را بالا هم ببرند.

- كدام آقایان؟ از چه تلاش یا جریانی حرف می‌‌زنید؟
متاسفم. مواردی هست كه اگر بخواهم افشاگری كنم بعضی از آقایان باید از فوتبال جدا شوند و پشت سرشان را هم نگاه نكنند.

- شما چندی پیش بعضی از مربیان را محكوم كردید.
بله. من حتی با آقای سیار كاملا موافقم. حرف او كاملا درست بود كه گفت: در سبد سیب‌های سرخ چند میوه گندیده هم پیدا شده كه در صدد آسیب زدن به سلامت و اخلاق داوری هستند. باید عرض كنم دقیقا در میان مربیان ما هم این افراد وجود دارند كه نقش همان سیب لكه‌دار را بازی می‌كنند و برای برد تن به هر كاری می‌دهند. حتی به پزشك تیم دستور می‌دهند كه به بازیكن آمپول‌های دوپینگی تزریق كند.

- این مسئله در میان مربیان ما شكل گرفته؟
بله. افرادی كه برای خود لیدرهایی را خریده‌اند و البته با روش‌هایی روی داوری‌ها به نفع تیمشان تاثیر می‌گذارند و حتی آنجایی كه ضرورت دارد از طریق دلال‌ها با بازیكن‌های تیم حریف وارد معامله می‌شوند كه در مقاطع حساس كم‌كاری كنند.

- پرسپولیس شرایط خوبی ندارد. شما به سامان گرفتن این اوضاع تا چه حد امیدوار هستید؟
به نظر من می‌توان این باشگاه را اداره كرد. به نحوی كه همه هزینه‌ها البته بر عهده دولت نباشد. كار سختی نیست. اما مدیریت ویژه‌ای می‌طلبد كه امیدوارم در آینده خطاهای گذشته تكرار نشود. پرسپولیس واقعا نیازمند بازنگری است.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین