رسیدگی به این پرونده به دنبال شکایت یک زن 55 ساله به نام رویا آغاز شد. وی به ماموران گفت: شوهرم چند سال قبل فوت کرد و من با دختر ۲۲ ساله ام زندگی می کردم. تا این که چند ماه قبل دخترم ازدواج کرد و من تنها شدم .دیروز برای هواخوری به پارکی در شرق تهران رفته بودم که یک پسر جوان به نام عادل روی نیمکت کنار من نشست و سر صحبت را باز کرد .او به بهانه این که میخواهد مرا به خانهام برساند ،از من خواست تا سوار موتورش شوم اما در بین راه حرف های ناجوری زد. به همین خاطر من بلافاصله از موتور پیاده شدم .
وی ادامه داد: از این ماجرا ناراحت بودم که به یک بستنی فروشی رفتم تا کمی آرام شوم .همان موقع مهدی که دوست عادل بود دنبالم آمد. او علت آشفتگی مرا پرسید و گفت کمکم می کند .به همین خاطر من که به او اعتماد کرده بودم سوار خودرویش شدم. هنوز مسافت زیادی را طی نکرده بودیم که عادل و یکی از دوستانش به نام سیاوش سوار خودرو شدند. آن جا بود که فهمیدم در تله آن ها افتادهام.پسران جوان مرا به بیابان های مسگرآباد بردند و بی رحمانه آزارم دادند .
به دنبال شکایت رویا تحقیقات پلیس برای ردیابی عاملان جنایت سیاه آغاز شد و عادل و سیاوش ردیابی و بازداشت شدند، اما پلیس نتوانست ردی از مهدی پیدا کند. بدین ترتیب، آن ها دیروز در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران حاضر شدند تا جلسه تحقیق از آن ها انجام شود .
سیاوش در دادگاه گفت : عادل با رویا طرح دوستی ریخت و ما را به دردسر انداخت، اما حالا که این زن علیه ما شکایت کرده است، من قبول دارم او را آزار دادم و بعد از من عادل و مهدی او را آزار دادند. سپس عادل در جایگاه ویژه ایستاد و جرمش را انکار کرد. وی گفت : من هیچ آشنایی با رویا نداشتم و نمیدانم چرا علیه من چنین شکایتی را مطرح کرده است.
وی در پاسخ به سوال قاضی درباره مخفیگاه همدستش گفت: من نمیدانم مهدی به کجا رفته و هیچ نشانی از او ندارم.
با پایان جلسه تحقیق، قضات دادگاه رویا را به پزشکی قانونی معرفی کردند تا پس از اظهار نظر کارشناسان متهمان در دادگاه از خود دفاع کنند.
حالا اینکه کار اونا خلاف بوده وامنیت جامعه رو به خطر انداختن باید در یک دادگاه و پرونده دیگه بررسی بشه