«حسن روحانی از چندی پیش مواضعی می گیرد که به مذاق منتقدان و مخالفانش خوش نمیآید. او در جلسه هیأت دولت به نقد نگاه شورای نگهبان در بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی پرداخت. در سفر یزد به رئیس دولت اصلاحات سلام و در سخنانی به نوع مبارزه با فساد قوه قضائیه انتقاد کرد و در رفسنجان هاشمی رفسنجانی را فخر ایران نامید.
این مواضع اصولگرایان را خوش نیامد، کار به جایی رسید که دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر برای او تقاضای ۲ سال حبس کرد و سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس این اظهارات را ناشی از ترس روحانی به علت اعترافات احتمالی «روحالله زم» دانست.
اما اصولگرایان تنها کسانی نبودند که به مواضع روحانی واکنش نشان دادند. برخی اصلاحطلبان در به چالش کشیدن صداقت روحانی گوی سبقت را از اصولگرایان ربودند. به اعتقاد آنها اگر روحانی صداقت داشت از همان سال ۹۶ لب به سخن میگشود نه ۲۰ ماه مانده به پایان دوره ریاستجمهوریاش. سایر اصلاحطلبان نیز سکوت کردند تا به روحانی بفهمانند که دیگر عقد اخوتی با او ندارند و شریک بازیهایش نمیشوند.
مشروح گفتوگو با عطریانفر، عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی درباره چرایی ورود روحانی به حوزه اتخاذ مواضع چالشبرانگیز را در ادامه بخوانید.
به نظر شما آقای روحانی این روزها میخواهد پیامی به جامعه بدهد؟
بله هر کسی که اظهار نظری میکند درصدد انتقال یک پیام است.
پیام آقای روحانی چیست؟
بخشی از صحبتهای عمومی آقای روحانی طبیعی است چون قسمتی در قالب ضرورت گفتوگوهایی بین رئیسجمهور و مردم بیان میشود و قسمتی هم به دلیل نسبتهایی است که در هر منطقه وجود دارد. قسمتی هم دلالت میکند به برخی دغدغهها و نقدهایی که در درون دولت و شخص رئیسجمهور شکل میگیرد و نسبت به بعضی مسائل پیرامونی هر از چندی امکان دارد اظهار نظری در این رابطهها داشته باشد.
وقتی رئیسجمهور به یزد سفر میکند، طبیعی است که در مجمع مردم آن شهر از رئیسجمهور موفق، نامدار و موثر دولت اصلاحات یاد کند. نیاز به یادآوری نیست که آقای روحانی خود روزی از همکاران آقای خاتمی در دولت اصلاحات بود. اگر آقای روحانی از رئیس دولت اصلاحات نام نمیبرد، باید سوال میشد که چرا رئیسجمهور به این مسئله نپرداخت.
در رفسنجان هم ایضا. طبیعی است. آقای هاشمی شخصیت برجستهای بود که آقای روحانی خودش را وامدار او میداند و سالیان متمادی نزدیک به تقریبا سه دهه آقای هاشمی را در حوزههای مدیریتی همراهی کرد.
اگر سخن از نقد به قوه قضائیه مد نظر است، آقای روحانی نسبت به برخی رویکردهای دستگاه قضایی در حوزه مبارزه با فساد سوال و نقد دارد. نقدش هم به این برمیگردد که برخورد با جزئیات و افراد اولا باید عین عدالت و درست باشد و ثانیا مبارزه با فساد و فسادزدایی باید در قالب یک برنامه دنبال شود تا یک برخورد صرف قضایی.
برخی منتقدان اظهارات آقای روحانی میگویند: «او در چند ماه مانده به انتخابات مجلس دنبال احیای بدنه اجتماعی خودش و آمادهسازی برای حضور آنها در پای صندوقهای رأی است.» آیا میتوان این سخنان را انتخاباتی تحلیل و تفسیر کرد؟
من چنین باوری ندارم. آقای روحانی رئیس دولت اعتدال است و نمیتواند به لحاظ حقوقی در انتخابات مجلس وارد شود. آقای روحانی نه خود را مجاز به ورود در مسائل انتخاباتی میداند و نه به لحاظ حقوقی چنین جوازی وجود دارد.
منظور آن است که آقای روحانی تلاش میکند با این اظهارات بدنه رأی جریان اصلاحات و اعتدال را در انتخابات مجلس تقویت کند. آیا این طور است؟
اعتدال یک حزب نامآوری در گذشته نبود. بعد از آن که آقای روحانی با بدنه جریان اصلاحات به قدرت رسید، نام حزب اعتدال و توسعه هم در کنار آقای روحانی مطرح شد. از این جهت تصور نمیکنم بدنه نیرومندی برای حزب اعتدال و توسعه بتوانیم قائل باشیم که آقای روحانی در این رابطه بخواهد پیامی به آنها منتقل کند.
البته آقای روحانی به لحاظ ضرورت رعایت اصول انتخاباتی و حفظ شئون سیاسی گروههای همسو با خود تذکراتی را گاهی اوقات مطرح میکند. این کار منطق دارد ولی این که تصور کنیم او به حساب آینده دارد گامهایی را برمیدارد، خیر این طور نیست.
یکی از نقدهایی که اصلاحطلبان به آقای روحانی وارد میکنند این است که چرا این قدر دیر چنین سخنانی را به زبان میآورد؟ او از همان سال ۹۶ میباید به این موضوعات میپرداخت، او ۲.۵ سال سکوت کرد و ۱۸ ماه پایانی تازه یادش افتاده است که باید یک سری حرفها را بزند. این نقد را چه طور ارزیابی میکنید؟
آقای روحانی هیچ وقت کم نگذاشته، در طول تاریخ ۶ سال و ۴ ماه ریاستجمهوری طرح هر مسئلهای را ضروری میدانسته، آن را بیان کرده. بنابراین تأخیری نداشته است. اتفاقا بعضی اوقات اصلاحطلبان به او نقد میکردند که چرا به این قضایا وارد میشود.
به طور مشخص صحبتهای آقای روحانی به مذاق اصولگرایان خوش نیامد. اگر صحبتهای آقای روحانی به جا و درست است چرا اصولگرایان از اظهارات او ناراحت و عصبانی شدند؟
سیاستورزی و دولتمردی در ایران به گونهای است که هیچکس از نقد خوشش نمیآید. نوعا کسانی که در عرصه قدرت حضور دارند - بهخصوص بخشهایی که واقعیتهای محکمتری دارند و کمتر مرتبط با قضاوتها و داوریهای افکار عمومی هستند - هیچ علاقه ندارند کسی آنها را نقد کند یا شفاف برخی مسائل را مطرح کند.
یکی از نمایندگان اصولگرای مجلس در واکنش به سخنان آقای روحانی در یزد گفته بود: «انگ زدن روحانی به قوه قضاییه، به خاطر ترس از اعترافات احتمالی روحالله زم است.» این ادعا چقدر میتواند قرین به واقع باشد؟
هدف از این ادعا تخریب آقای روحانی بوده است. به صرف ادعا چیزی ثابت نمیشود. این آقای نماینده باید ادعایش را اثبات کند. به ادعای یک فرد مخالف دولت که هرجی نیست چون او هر چه دلش میخواهد میگوید. مهم این است که این آدم مخالف انصاف داشته باشد و برای ادعاهایش دلیل و سند بیاورد والا طرح اظهارات ناصواب و شایعه و خلافگویی ساده است. هر کسی میتواند چنین حرفهایی را بزند.
یک تحلیل درباره آقای روحانی این بود که او یک فرود آرامی در پایان دولت خود خواهد داشت. به نظر شما در ۲۰ ماه باقی مانده لحن نقدهای آقای روحانی آرامتر خواهد شد یا تندتر؟
آقای روحانی که حالاحالاها وقت دارد. از الان نمیتوان گفت وضعیت ۲۰ ماه آینده چه خواهد بود. اگر چنانچه آقای روحانی حس کند همه برای رفع مشکلات مردم و پیشرفت کشور کمک میکنند، لحنش آرام خواهد شد ولی اگر تصور کند برخی کارشکنی میکنند یا همراهی نمیکنند یا خلافگویی میکنند طبیعی است که صدای او نیز بلند خواهد شد.»