پایان رفاقت با کلاهبرداری ۱۲ میلیاردی
در تاریخ هشتم مهرماه امسال مردی میانسال با مراجعه به دادسرای شهر ری اقدام به طرح شکایتی با موضوع کلاهبرداری به مبلغ یک میلیارد و دویست میلیون تومان کرد که پس از آن، شکایت از سوی مقام قضایی برای رسیدگی تخصصی و دستگیری متهمان در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
با آغاز رسیدگی تخصصی به این پرونده از شاکی برای حضور در پلیس آگاهی دعوت شد و این فرد به مأموران گفت: فردی به نام بهنام که از دوستان قدیمی من است خانمی را که مدعی بوده مشاور املاک است و از طریق تلگرام با وی در تماس بوده به من معرفی کرد تا یک منزل مسکونی در محدوده خیابان نیروی هوایی را به زیر قیمت منطقه و به ارزش یک میلیارد و دویست میلیون تومان برایم بخرد. اما با واریز این مبلغ به حساب دوستم دیگر دوستم و خانم مشاور املاک پاسخگوی تلفنم نبودند.
با کسب این اطلاعات و در ادامه تحقیقات پلیسی مشخص شد که بهنام پس از چندین بار جابجایی پول، نهایتا ۹۰۰میلیون تومان از پول‌های مال باخته را به حساب مادرش واریز کرده است که نتیجه تحقیقات در اختیار مقام قضائی قرار گرفت و دستور توقیف حساب اخذ شد. همزمان در شاخه دیگری از تحقیقات پلیسی، مخفیگاه بهنام در منطقه شهر ری مورد شناسایی قرار گرفت و این فرد با دستور قضائی دستگیر و به مقر پلیس منتقل شد.
با انتقال بهنام به مقر انتظامی و انجام بازجویی از وی، او ابتدا منکر هرگونه بزه انتسابی شد و ادعا کرد که بابت وجه دریافتی از شاکی به او طلا فروخته است. اما این فرد پس از بازجویی‌تخصصی و مشاهده ادله و شواهد به ناچار لب به اعتراف بازکرد و گفت که «با برنامه ریزی قبلی و با همکاری خانمی به نام مهین که او را با هویت جعلی خانم بیدستانی به شاکی معرفی کرده بودم به شاکی نزدیک شدم. در ادامه برای برانگیختن حس طمع مال باخته و سوء استفاده از اعتماد وی تحت پوشش خرید ملک زیر قیمت منطقه، مبلغ یک میلیارد و دویست میلیون تومان از او گرفته و متواری شدم که بخشی از پول را به مهین داده و بخش عمده آن را برای خودم برداشتم.»
مرکز اطلاع رسانی پلیس آگاهی پایتخت با تایید این خبر اعلام کرد که با اعتراف صریح متهم اصلی پرونده به کلاهبرداری از دوستش با همکاری زنی به نام مهین، مخفیگاه متهم دوم پرونده در تهران شناسایی شد و وی در یک عملیات پلیسی با دستور قضائی دستگیر و هر دو متهم با دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای شهرری روانه زندان شدند.
