مادر نگران به ماموران گفت: سال هاست که از شوهرم طلاق گرفته ام و به تنهایی زندگی میکنم. پسرم آرمین که ۳۷ ساله است گرینکارت آمریکا و وضعیت مالی خوبی دارد و همیشه به من و پدرش سر میزند و چندی قبل نیز نامزد کرد، اما چند روزی است که از او خبر ندارم.
بدین ترتیب تجسسهای پلیسی کلید زده شد و ماموران در تحقیقات فنی پی بردند که آرمین آخرین بار قصد رفتن به خانه پدرش را داشته، اما هیچ گاه به خانه پدرش نرسیده است.
نخستین سرنخ
شش روز از ماجرای ناپدید شدن آرمین گذشت تا این که مدیر یک کمپ ترک اعتیاد در شرق تهران در تماس با ماموران پلیس ادعای عجیبی را مطرح کرد. مدیر کمپ به ماموران گفت: برای سرکشی و دیدن همکارانم به یک کمپ ترک اعتیاد در منطقه تهرانپارس رفته بودم که دیدم پسر جوانی روی تخت بسته شده است و وقتی مرا دید التماس کرد کمکش کنم.
وی افزود: پسر جوان اصرار داشت که اعتیاد ندارد و او را اشتباهی به این جا آورده اند و وقتی او را دیدم به چهره اش نمیآمد که معتاد باشد، ولی مسئولان کمپ تاکید داشتند که پدر این جوان ادعا کرده پسرش معتاد است. مدیر جوان ادامه داد: با توجه به تجربه ام یقین کردم که پسر جوان اعتیاد ندارد و برای رهایی او تصمیم گرفتم با پلیس تماس بگیرم.
آرمین در کمپ
ماموران با توجه به اطلاعاتی که مدیر کمپ در اختیار پلیس قرار داده بود پی بردند مشخصات جوان داخل کمپ و آرمین گم شده به هم شباهت دارد و این فرضیه که آرمین در کمپ ترک اعتیاد زندانی شده باشد پیش روی ماموران قرار گرفت. همین کافی بود تا تیمی از ماموران به کمپ ترک اعتیاد در تهرانپارس بروند و وقتی بالای سر پسر جوان رسیدند مشخص شد که این جوان همان آرمین گم شده است. آرمین پس از رهایی ادعا کرد: شش روز قبل برای دیدن پدرم به سمت خانه اش در منطقه ملاصدرا رفتم و وقتی به آن جا رسیدم مشاهده کردم یک آمبولانس جلوی در خانه پدرم است. وقتی از خودرو پیاده شدم ناگهان سه مرد به سراغم آمدند و مرا به زور و تهدید سوار بر آمبولانس و به این کمپ منتقل کردند و تاکید داشتند که من اعتیاد دارم.
ماموران در ادامه سه مرد جوان راکه اقدام به ربودن آرمین کرده بودند، دستگیر کردند. متهمان ادعا کردند پدر و عموی آرمین با ما تماس گرفتند و خواستند تا آرمین را که اعتیاد به مواد مخدر دارد به کمپ ترک اعتیاد ببریم. بدین ترتیب ماموران به سراغ پدر و عموی آرمین رفتند و آنها را دستگیر کردند که در تحقیقات پلیسی مشخص شد پدر آرمین با طراحی یک نقشه قصد بالا کشیدن اموال پسرش را داشته به همین خاطر با همدستی برادرش نقشه را طراحی کرده و به بهانه معتاد بودن آرمین، او را به یک کمپ ترک اعتیاد فرستاده تا به راحتی نقشه شان را اجرا کنند.