آفتابنیوز : آفتاب: حرفهاى جنجالى را دوست دارد. وقتى ماجراى پرت كردن خود را از برج ميلاد مطرح كرد خيلىها به اين باور رسيدند كه او براى شهرت و محبوبيت پا در راه فيروز كريمى نهاده و مىخواهد با استفاده از كلمات عجيب و غريب در گفتارش مثل كريمى شود اما خودش قبول ندارد كه مثل كسى است. او مىگويد: من فقط مثل ميثاقيان هستم، ميثاقيان يكى است حتى اگر كسانى مثل فيروز و ديگران باشد. وقتى محسن تركى سوت پايان بازى را به صدا در آورد و حكم بقاى راه آهن در ليگ برتر امضا شد خيلى ساده و بى سر و صدا لبه خط روى زمين نشست و به اين فكر كرد كه حالا چه بگويد. او توانست يك بار ديگر از بخت و اقبال مثال زدنىاش سود ببرد و بار ديگر روى جلد مطبوعات برود.
وقتى مىخواهد درباره بازى سخن بگويد با بيان خاصى مگويد: روى خيلىها را كم كردم. همه فكر مىكردند با سر زمين مىخورم و ضربه مغزى مىشوم و مىميرم اما اين آرزو نقش برآب شد. من يقين داشتم كه مىمانيم حتى قبل از بازى به شاپور گفتم كه اين بازى مال ماست.
اكبر ميثاقيان در نقش جهان به چيزى رسيد كه از بدو ورودش به راه آهن انتظارش را مىكشيد. او روزى كه با شيذرى در مشهد گفت و گو مىكرد در يك جمله اين گونه به مديرعامل تيم جديدش گفت: من تيم تو را نگه مىدارم چون الان انگيزه دارم و مىخواهم به آنهايى كه از كار بىكارم كردند ثابت كنم كه ميثاقيان هميشه ميثاقيان است. سرمربى راه آهن بعد از اتمام بازى زمانى كه از روى زمين برخاست به پشت سرش روى سكوهاى نقش جهان نگاهى انداخت و به بيژن شيرى با ايما و اشاره فهماند كه من به نتيجه خودم رسيدم حالا نوبت توست.
او كه با خروج از مشهد و اتفاقات تلخى كه برايش رخ داد منتظر فرصت بود با ماندن راه آهن بستر را براى مانور تبليغاتى مناسب ديد و تصميم گرفت هر كسى با او تماس مىگيرد اين نكته را به او بگويد.
اما انگار يك برنامه از پيش تعيين شده هميشه به دنبال اين است كه او را در برابر فردى به نام خداداد عزيزى قرار دهد. وقتى از پلكان هواپيما در حال پايين آمدن بود رمضان شكرى در كنارش بود. به او گفت: سريع ماشين بگيريد بروم. من خيلى خستهام، وقتى از در ترمينال خروجى فرودگاه مهر آباد بيرون آمد شكرى به او گفت: از تلويزيون تماس گرفتهاند و مىخواهند با تو صحبت كنند.
پرسيد كدام شبكه و زمانى كه متوجه شد قرار است با برنامه جهانگير كوثرى حرف بزند تلفن را مىگيرد. فردى از پشت خط مىگويد: اكبر آقا ميهمان برنامه ما خداداد عزيزى است!
جا مىخورد، اما دوباره به همان هدف اصلىاش فكر مىكند، با خودش مىگويد شايد امشب مجادله ناتمام برنامه نود را بتوانم جبران كنم. شروع به حرف زدن مىكند: من گفته بودم كه مىمانيم اما قول مىدهم اگر در تيم راه آهن بمانم اين تيم را قهرمان كنم!
خداداد كه مىداند با تيمى كه ميثاقيان جمع و جورش كرده بود توانسته اولين سال مربيگرى خود را با موفقيت سپرى كند مىخواهد بحث را به بيراهه بكشاند و موفقيت ميثاقيان را لوث كند از اين رو وقتى سخنان او را مىشنود رو به عوامل پشت صحنه كرد و قهقهه زد به شكلى كه مجرى برنامه با اشاره به تصويربردار استوديو خواست كه اين لحظه را به تصوير بكشاند و يك جنگ جديد را آغاز كند.
ميثاقيان اين تصوير را نديد اما به محض اينكه ارتباطش قطع شد توسط دوستانش از جريان خندههاى خداداد خبردار شد. او در خصوص اين اتفاق مىگويد: اشكال ندارد آنقدر بخندد كه خسته شود. مگر بد است كه انسان بخندد. من دوست ندارم اين جشن و پيروزى را با حركت خداداد خراب كنم، اميدوارم در فصل بعد هم اينگونه خندان باشد.
سعى مىكرد عصبانيتاش را مخفى كند اما حسى در درونش اجازه نمىداد كه آرام باشد. شب سختى را به صبح رساند، سر صبح فاصله كوتاه خانه تا باشگاه را با قدمهاى بلند طى كرد از لا به لاى بلوكهاى اكباتان كه عبور مىكرد همه به او تبريك مىگفتند كه او با چهرهاى بشاش اما در باطن عصبانى وارد باشگاه شد. يكراست به اتاق شيرى رفت. مديرعامل كه از ديدن او ذوق كرده بود با حرفهاى ميثاقيان درجا خشكش زد.
بدون مقدمه شروع كرد: اگر مرا مىخواهيد بايد هر چه مىگويم فراهم كنيد، من نور محمدى و سعيد خانى را مىخواهم و با آنها حرف مىزنم، اين نفرات ديگر را هم بايد جذب كنيد.
محمدرضا مولايى و دكتر نجفى هم بايد به كادر تيم اضافه شوند. اگر اين كارها را بكنيد مىمانم و تيمتان را قهرمان مىكنم. اگر هم نمىخواهيد بگوييد همان طورى كه آمدم، مىروم.
زير لب جملهاى را زمزمه مىكند : به اين بچه نشان مىدهم خنديدن به من يعنى چه!
مدير عامل كه حسابى جا خورده بود سعى دارد او را آرام كند اما اكبر راضى نمىشود. مىگويد خودم هيچ شرطى براى ماندن ندارم اما بايد اين بازيكان را بياوريد. شيرى كه اوضاع را عادى نديد به او قول داد كه خواستههايش عملى مىشود.
ميثاقيان مىداند كه حمايتهاى مديران راه آهن مخصوصاً احمد رسولى رييس هيأت مديره باشگاه و معاون مالى ادارى راه آهن كشور كه قبلاً استاندار خراسان بود مىتواند كمك بسيار زيادى به او بكند تا تيمى بسازد كه به آينده آن بسيار اميدوار بود.
منبع: ایران ورزشی