آفتابنیوز : آفتاب: سوم تیر سالگرد انتخاب احمدینژاد به عنوان رئیس جمهور ایران بود. دو سال پیش زمانی که مردم برای رای دادن به شخص مورد نظر خود سخنان نامزدهای ریاست جمهور را میشنیدند برنامههای یک فرد برای آنان بیش از سایرین مقبول افتاد و به این ترتیب رئیس جمهور احمدینژاد مورد انتخاب آنان قرار گرفت. شاید مهمترین شعار محمود احمدینژاد در ارتباط با بهبود وضعیت معیشت و اقتصاد جامعه بود به همین علت وعدههایی چون آوردن پول نفت بر سر سفرها، ایجاد اشتغال و یا تک نرخی شدن تورم در آن هنگام ورد زبان طرفداران او گشت. اما امروز که 2 سال از مسئولیت دولت نهم میگذرد به گواه کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی نه تنها این وعدهها عملی نشده بلکه وضعیت معیشت مردم سختتر از قبل نیز شده است. نمونهای از این شرایط دشوار هزینههایی است که امروز مردم را برای داشتن یک سرپناه ساده تحت فشار قرار میدهد.
بیژن شهبازخانی نماینده مجلس هفتم در تحلیل خود از عملکرد اقتصادی دولت نهم میگوید: «دولت نهم در بخش اقتصادی تلاشهای قابل احترام زیادی برای بهبود اوضاع داشته اما دستاورد آن به اندازه اهدافی که در برنامه پیشبینی شده نبوده است. البته ما توقع نداشتیم که دولت در مدت یک سال به اهداف اقتصادی و صنعتی برنامه و چشمانداز دست یابد اما باید گفت که سیاستهای اقتصادی دولت متمرکز به قانون برنامه نبود و به همین علت در یک مسیر انحرافی قرار گرفت».
او میافزاید: «به هر حال دولت در این مدت ناکامیهای خود را در ابتدا بر گردن اشتباهات فردی منتقدان خود انداخت و آمارهایی را که حکایت از کاهش رشد سرمایهگذاری داخلی و خارجی، رشد نقدینگی، افزایش واردات، تورم و کاهش ارزش پول ملی داشت را نادرست خواند. دولت در اولین واکنشها این آمارها را ساختگی و سرمنشأ آن را یک فرد دانست. بعد از مدتی عملکرد منفی دولت منتسب به دستهای پنهانی شد که برای تخریب رئیس جمهور محترم در بخشهای مختلف فعالیت میکردند. 57 استاد معتبر اقتصاد دانشگاهها نامه نوشتند و به صورت کارشناسانه، مشکلات اقتصادی دولت را تشریح کردند اما باز هم به جای پاسخ مکتوب و کارشناسی به این نامه، دولت قبل مورد حمله قرار گرفت. رئیس جمهور که به تعبیر خود دولت، همواره مورد حمله «ناجوانمردانه» سایرین قرار میگرفت در پاسخ به 57 استاد دانشگاه در سفر استانی سمنان دولتهای قبلی را مقصر اعلام کرد و شدیدترین الفاظ را بر علیه مسئولین آن به کار برد. آیا پایهگذار انتقادات افراطلی که اکنون دولت خود را در مقابل آن معرفی میکند خود دولت نهم نیست؟ با این سخنان این چه گلایهایست که دولت از منتقدان خود دارد».
شهبازخانی میگوید: «تلاش ما منتقدان دولت نهم سربلندی و موفقیت نظام جمهوری اسلامی است. به هر حال دولتی که به کشورهای غربی نامه مینویسد که چگونه کشورشان را اداره کنند آیا نباید از طریق بدنه کارشناسی خود پاسخی علمی به استادان اقتصاد کشور خودمان بدهد. دغدغه ما این است که جمهوری اسلامی به هدف خود دست نیابد».
این عضو فراکسیون اقلیت مجلس به آمارهای دولتی اشاره میکند و میگوید: «امروز آمارهای رویایی و دور از واقعیت از سوی دولت مطرح میشود. نمونهای از این آمار در مورد اشتغالزایی دولت است. رئیس جمهور در هنگام تقدیم بودجه اظهار داشتند که طرحهای اقتصادی زود بازده 250 هزار شغل ایجاد کرده است. چند هفته پیش اما روزنامه ایران به نقل از رئیس جمهور اعلام کرد در یک سال اخیر یک میلیون و 950 هزار شغل ایجاد شده است. چگونه با گذشت حدود 3 ماه از ارائه آمار ایجاد 250 هزار شغل چنین آماری که نزدیک به 2 میلیون شغل است اعلام میشود. اگر این آمار صحت داشته باشد و همین روند ادامه پیدا کند با توجه به نتایج سرشماری سال 85 که در آن تنها 3 میلیون بیکار اعلام شده است به طور حتم بازار کار ایران به نیروهای خارجی نیاز خواهد داشت! تناسب منطقی و معقول این آمارهای عجیب چگونه است؟»
شهبازخانی درباره نتیجه سفرهای استانی دولت نیز میگوید: «دولت نهم استراتژی اقتصادی خود را بر پایه سفرهای استانی بنا کرد. اینکه چند درصد این وعدهها عملیاتی شده مورد توجه من قرار ندارد. براساس قانون برنامه مدیران استانها باید سند توسعه استان را هم زمان در سال اول قانون برنامه بنویسند و دولت نیز پس از بررسی و توجه به طرحهایی ملی مانند فقرزدایی آن را تصویب کند. به این ترتیب دولت میتواند بدون انجام سفرهای استان که در قانون برنامه نیز پیشبینی نشده است مشکلات استانها را که شاید مسئلهای ملی هم باشند بشناسد و بعد راهحلی ملی برای کشور از طریق لایحه ارائه کند».
او ادامه میدهد: «بسیاری از طرحهایی که در سفرهای استانی مورد تصویب دولت قرار میگیرد طرحهایی متوسط هستند که قبلا مورد تصویب مجلس قرار گرفته است و نیازی به سفرهای استانی و مصوبه دولت ندارند. مطرح ساختن دوباره مصوبههایی در خصوص راهسازی، گازرسانی و آبرسانی که پیش از این در قانون تصریح شده است در شأن دولت نیست و اجرای آن از وظایف مدیران محلی و استانی است. مطرح ساختن چنین برنامههایی تنها میتواند به انگیزه بزرگنمایی سفرهای استانی باشد».
شهبازخانی میگوید: «گرفتن میلیونها نامه از مردم در این سفرها و توزیع 100 میلیارد تومان بین متقاضیان این نامهها از سوی کمیته امداد جای سؤال دارد. آیا اگر افرادی نتوانستند نامه بنویسند و یا از نظر سیاسی در گروه حامیان دولت نباشند و یا در روستایی دورافتاده زندگی کنند باید از حقوق اولیه شهروندی محروم باشند. دولت چگونه بر وضعیت اقتصادی افرادی که نامه ننوشتهاند رسیدگی خواهد کرد. آیا اساسا دولت برای رسیدگی به وضعیت مردم و حقوق اولیه آنان نیازی به نامه دارد؟ این نامهها که به طور معمول در آن تقاضای کمک مالی از دولت شده است کرامت شهروندان را زیر سؤال میبرد».
این نماینده مجلس میافزاید: «آیا در عصر حاضر دولت باید مشکلات ملی را از طریق نامهنگاری حل و بیتالمال را میان نویسندگان نامه تقسیم کند و یا از راه برنامهریزی و ارائه لوایح به مجلس برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور اقدام نماید؟ آیا اقتصاد کشورهایی چون چین هم از طریق سفرهای استانی مسئولان آن رشد پیدا کرد؟ آیا رؤسای مقننه و قضائیه نیز به هر سفری که میروند باید میلیاردها تومان پول بین متقاضیان و نامهنگاران توزیع کنند؟»
او میگوید: «روشن است که جنس اجابت درخواست نویسندگان این نامهها از جنس همان وامهای ازدواجی است که شهرداری تهران در زمان آقای احمدینژاد با کارکرد تبلیغاتی به متقاضیان پرداخت مینمود».
شهبازخانی سفرهای استانی را از منظر دیگری مورد انتقاد قرار میدهد: «به اعتقاد همه کارشناسان پایه و زیربنای توسعه اقتصادی هر کشوری علم و تکنولوژی است. به فرض اینکه تمام مصوبات استانی دولت 100 درصد اجرا شود، سخنگوی دولت پاسخ دهد چه میزان علم، تکنولوژی و دانش با این مصوبات تولید خواهد شد».
او میگوید: «متاسفانه وزارت نفت به عنوان یکی از مهمترین وزارتخانههای کشور در این سفرها با مسئولیت ساختن سالنهای ورزشی به سازمان تربیت بدنی مبدل شده است».
شهبازخانی در عین حال به نقاط قوت دولت نهم نیز اشاره میکند:«عملکرد دولت نهم در تکمیل طرحهای اساسی چون ساخت آزادراهها که در دولتهای قبلی شروع شده بود قابل توجه است».