در قسمتی از گفت و گوی روزنامه رسالت با سعید لیلاز در مورد چالشهای اقتصاد ایران آمده است: متن پیش رو، خلاصه ای از مصاحبه تفصیلی تلویزیون تصویری «رسالت» با لیلاز است. گفت و گوی داغ «رسالت» با سعید لیلاز، از طراحان گرانی بنزین، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران و قائم مقام ایران خودرو دیزل را از نظر می گذرانیم.
تحولات اخیر همانند ماجرای آرامکو، ساقط کردن پهپاد و توقیف نفتکش انگلیسی در واکنش به توقیف نفتکش ما اتفاق افتاد. این موضوع چه تأثیری بر اقتصاد ایران دارد؟
شواهدی که ما داریم نشان میدهد تأثیر فعالیتهای سیاسی، نظامی بر اقتصاد دائما در حال کمرنگتر شدن است. من این را در جایی بیان کرده بودم که اگر این پهپاد آمریکایی را سال گذشته ساقط کرده بودیم ممکن بود دلار به ۵۰، ۴۰ هزار تومان برسد و این نشان میدهد اولا بازار از تأثیر گرفتن از فعالیتها و تحولات سیاسی، نظامی روز فاصله میگیرد و ثانیا مردم و اقتصادگردانها تصور میکنند به خاطر اقتدار نظامی که ایران به خرج میدهد و همین طور هوشمندی که در پس این تحولات نهفته است بیگدار به آب نخواهیم زد. یعنی تأثیر جنگ و سایه جنگ روی اقتصاد ایران اثرگذار نیست. این یکی از دستاوردهای بزرگ کشور در سال ۹۸ است. قبلا یک نسیمی در دنیا میوزید اقتصاد ایران تب میکرد ولی الان با وجودی که سر قضیه آرامکو اوضاع منطقه بسیار بسیار بحرانی شد، شما شاهد بودید هیچ تحولی در بازار ارز که اتفاقا دولت کنترل وحشتناکی هم روی آن ندارد، اتفاق نیفتاد و این نشاندهنده این است که درنگاه مردم در تحولات سیاسی جمهوری اسلامی از یک نوع بازدارندگی فعال استفاده میکند. یعنی در عین این که نمیخواهد ابتکار عمل نظامی را به دست بگیرد و کشور و منطقه را به جنگ بکشاند، ولی در برابر فشارهای خارجی هم به هیچ وجه کوتاه نمیآید. من اسم این را بازدارندگی فعال گذاشته ام و بسیار مثبت میدانم. به نظر من در تمام ۴۰ سال گذشته هرگز به این خردمندی همراه با قدرت نبودهایم و از نیروهای خود استفاده نکردیم.
با این تفسیر شما امروز چه اتفاقی افتاده که میتوانیم خردمندی فعال داشته باشیم؟
واقعیت قضیه این است که اقتصاد ایران خیلی مستقلتر از گذشته شده است.
مستقل از؟
از نفت، از وابستگی خارجی! همه ما از اوضاع اقتصادی انتقاد میکنیم ...
یعنی اقتصاد امروز ما غیرنفتیتر از قبل است؟
در میان کشورهای نفتی، متنوع ترین و صنعتیترین ساختار را ایران دارد و این اقتصاد بسیار متنوعی است. تولیدات مواد غذایی ایران نسبت به سال ۵۷ الان ۷ برابر شده و جمعیت ما دو برابر. معنی این حرف چیست؟ معنی این حرف این است که هر ایرانی ۳ تا ۵.۳ برابر سال ۵۷ خودکفایی غذایی دارد. این روی اثرناپذیری شما از تحولات بینالمللی تأثیر میگذارد و این به خاطر ساختار صنعتی بسیار نیرومند ایران است، گرچه از همه ظرفیت آن استفاده نمیکنیم. ما مشکل مدیریت و سیستم در ایران داریم والا سختافزارهایی که الان اقتصاد ایران دارد یا امکاناتی که در همسایگی آن فراهم است، از ۱۵، ۱۴ همسایهای که دارد بالاتر است. این موضوع ضریب تابآوری اقتصاد ایران را فوقالعاده افزایش داده و همه اینها را شما شاهد هستید. این ویژگی از نظر اقتصادی در شرایط فعلی مؤثر است، از نظر نظامی که به نظر من در ارتباط مستقیم با اقتصاد است همینطور. میزان سرمایهگذاریهایی که ایران در ۳، ۲ دهه اخیر به ویژه از جنگ تحمیلی به بعد انجام داد، الان تمام بازتاب و محصول خود را بیرون میدهد.
سؤال بعدی من این است که نرخ ارز و نرخ سکه تا چه زمانی در همین حدود باقی میماند؟ بالا میرود یا پائین میآید؟ برخی میگویند دولت سعی دارد تا انتخابات مجلس ثباتی ایجاد کند و بعد رها میکند. اصولا بعد از یک شوکی که ایجاد میشود تا چند سال این ثبات باقی میماند.
بله. تا چند سال میماند.
ارزیابی شما از نرخ ارز تا پایان سال ۹۸ و تا پایان دولت آقای روحانی چیست؟
نرخ ارز یا نرخ سکه میگوییم یا هر کالای دیگر، تابع عرضه و تقاضاست. ممکن است ما الان طرف تقاضا را بتوانیم پیشبینی کنیم ولی طرف عرضه را نمیتوانیم. معنی این حرف چیست؟ الان که صادرات نفت ایران به حدود بسیار پایینی رسیده، ممکن است درآمدهای قابل تصرف دولت به لحاظ ارزی مثلا یک پنجم حالت عادی باشد، بنابراین اگر تحریمها برداشته شود یکباره عرضه ارز ممکن است پنج برابر شود. میخواهم بگویم هیچ تحلیلی را شما نمیتوانید انجام دهید که حاوی حقیقت باشد. از طرف دیگر تقاضا یعنی اولا ورود نقدینگی و رشد نقدینگی است که فرض میکنیم الان ۲۴، ۲۳ درصد در سال است، ولی فقط این در مورد ارز نیست. بی ثباتیها یا تصمیمگیریهای سیاسی، چه داخلی و چه بینالمللی و چه منطقهای، روی تقاضای ارز اثر میگذارد. مثلا فرض کنید اگر نسیمی از گفتوگوبین ایران و آمریکا بوزد ممکن است قیمت دلار کاهشی باشد.
الان شما میفرمایید اقتصاد ایران کمتر از سیاست تأثیر می پذیرد؟
بله اما به صورت شوک آور نخواهد بود. آهستهتر است. چرا؟ این جملهای است که اگر اشتباه نکنم برای اولین بار میلتون فریدمن کشف کرده که مردم بر اساس انتظار خود از آینده خرج میکنند. این حرف خیلی بزرگی است چون برای من نیست میگویم. مردم بر اساس انتظار خود از آینده هزینه میکنند، نه بر اساس وضع فعلی خود! یعنی اگر درآمد آنها خوب باشد ولی تصور آنها از آینده منفی باشد کم خرج میکند و بالعکس!