۴ سناریوی احتمالی ایران برای انتقام از آمریکایی‌ها
عطوان نوشته است: انتظار اجرای حکم اعدام «دردناک‌تر» از خود اجرای حکم است، و این قاعده در حال حاضر درباره ایالات متحده و «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهوری آن صدق می‌کند، پس از آن‌که رهبری ایران قاطعانه تأکید کرد که انتقام ترور مرد قدرتمند خود سردار «قاسم سلیمانی» رئیس نیروی قدس سپاه پاسداران و همرزم وی «ابومهدی المهندس» را، که در پی حمله پهپاد آمریکایی در مسیر فرودگاه بغداد به شهادت رسیدند، خواهد گرفت.
عطوان در ادامه نوشت: آنچه اراده قوی ایران برای انتقام از این ترور را تأیید می‌کند این حقیقت است که دولت آمریکا 3 پیام به رهبری ایران فرستاده و در آنها تلاش کرده است ایران را برای خودداری از پاسخ متقاعد کند، و یا حتی تهدید علیه ایران در صورت پاسخ، کرده است. دو پیام از این سه پیام را سفیر سوئیس، که دولتش حافظ منافع آمریکا در ایران است، به مقامات ایران منتقل کرد و حامل پیام سوم نیز «محمد بن عبدالرحمن آل‌ثانی» معاون نخست‌وزیر و وزیر خارجه قطر بود که صبح روز شنبه در سفری غیرمنتظره وارد تهران شد. اطلاعات درزشده به بیرون حاکی است که رهبری ایران از باز کردن این نامه‌ها خودداری و تأکید کرد که میانجی‌گری را نمی‌پذیرد؛ زیرا ایران تصمیم خود را برای پاسخ به آمریکا گرفته است و از آن چشم‌پوشی نمی‌کند.
سؤال‌هایی درباره ماهیت، سطح و زمان پاسخ ایران به آمریکا و پیامدهای این پاسخ و به‌ویژه واکنش‌های آمریکا مطرح می‌شود، ولی پس از بررسی بخش اعظمی از اظهارات ایران و سوابق ایران، به چند گزینه و یا سناریوهایی دراین‌باره باید اشاره کرد:
1 ــ ترور یک شخصیت سیاسی یا یک مقام ارشد نظامی آمریکا یا بیشتر از این تعداد در داخل آمریکا یا خارج از آن.
2 ــ انجام حملات موشکی به پایگاه‌های نظامی آمریکا در عراق که شامل 15 پایگاه است که در آنها حدود 5300 سرباز و بیش از یک‌هزار بازنشسته غیرنظامی مستقر هستند، که همچنین می‌توان به پایگاه «التنف» در مرز سوریه و عراق اشاره کرد که مانع اتصال جغرافیایی عراق و سوریه به یکدیگر شده است.
3 ــ هدف قرار دادن پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس نظیر پایگاه هوایی «العدید» در قطر یا پایگاه ناوگان پنجم دریایی آمریکا در منامه یا پایگاه زمینی «دوحه» در کویت و یا پایگاه دیگرش در ابوظبی.
4 ــ بمباران اهدافی نظامی متعلق به رژیم اشغالگر اسرائیل در عمق فلسطین اشغالی؛ به‌ویژه که گزارش‌ها مؤید آن است که اسرائیل به‌نحوی در عملیات ترور سردار سلیمانی مشارکت داشته است و مطبوعات و شبکه‌های تلویزیونی اسرائیل نیز فاش کردند که ترامپ، چهارشنبه‌شب با نتانیاهو (نخست‌وزیر اسرائیل) گفت‌وگوی تلفنی داشته و طی آن، با او عملیات ترور را هماهنگ کرده است. این رسانه‌ها جزئیاتی از این گفت‌وگو را فاش نکرده‌اند.
عطوان تصمیم جریان‌های سیاسی در عراق برای ارائه و تصویب قانونی برای اخراج تمامی نیروهای آمریکایی از این کشور و لغو توافقنامه‌هایی را که حضور این نیروها را قانونی می‌کند، یک پیروزی برای ایران قلمداد کرده و نوشته است که به‌دنبال ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس، قرار است پارلمان عراق، یکشنبه (امروز) نشست فوق‌العاده‌ای به‌درخواست «عادل عبدالمهدی» نخست‌وزیر برای اتخاذ تصمیم دراین‌باره برگزار کند؛ چرا که عراقی‌ها تأکید دارند حضور نیروهای آمریکایی در عراق فقط در زمینه آموزش نیروهای عراقی است نه اینکه اقدام به کشتار عراقی‌ها کند. در این میان، موافقت ائتلاف «السائرون» تحت رهبری «مقتدی صدر» با این تصمیم، می‌تواند مانع بزرگی را در روند گسسته کردن پیوند عراق و آمریکا بردارد و بسترساز تصویب قانونی در پارلمان با رأی اکثریت بالا باشد.
یکی از شگفتی‌های سرنوشت این است که ترامپ که مخالف جنگ علیه عراق بود و متعهد شده بود که در صورت پیروزی‌اش در انتخابات ریاست‌جمهوری، تمامی نیروهای آمریکایی را از خاورمیانه خارج می‌کند، به‌عنوان یک جنایتکار به صحنه جنایات بازگشته است و به تجاوز و اشغالگری جدیدی نیاز دارد تا بتواند خسارات کشورش در عراق را، که بالغ بر 6 تریلیون دلار و بیش از 5 هزار کشته و 33 هزار زخمی بود، کاهش دهد. ولی اکنون او 3500 سرباز دیگر آمریکایی را می‌فرستد تا مقدمه‌ای برای اعزام‌های بیشتر باشد.
اگر ترامپ تصور می‌کرد با ترور سردار سلیمانی شانس انتخاباتی خود را تقویت می‌کند، دچار اشتباه محاسباتی شده است؛ چرا که مین‌های منطقه خاورمیانه و به‌ویژه ایران بود که «جیمی کارتر» رئیس‌جمهور اسبق آمریکا را سرنگون کرد و حتی انعقاد پیمان «کمپ دیوید» نیز به او کمکی نکرد و رؤیاهایش برای پیروزی در دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا میان بقایای هواپیمای سرنگون‌شده در صحرای ایران گم شد؛ هواپیمایی که برای نجات گروگان‌های سفارت آمریکا در تهران فرستاده شده بود. مشکل این است که ترامپ احمق‌تر از آن است که از رخدادهای تاریخ معاصر درس عبرت بگیرد.
رهبری ایران انتقام خون سردار سلیمانی و همرزمانش را خواهد گرفت، ولی برای این کار عجله نمی‌کند؛ زیرا حکومت ایران را ارکانی تشکیل می‌دهد و آنها محاسبات خود را به‌خوبی انجام می‌دهند و کارشان را طبق میراث و ایدئولوژی‌‌شان به‌خوبی انجام می‌دهند.
