کد خبر: ۶۳۲۷۶۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۰۱ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۰

تبعات خروج از NPT جبران‌ناپذیر است

خروج از NPT پیامدهایی به همراه دارد. از جمله اینکه کشورهای اروپایی نیز مقابل ایران خواهند ایستاد و مشکلاتی پدید خواهد آمد. در ثانی این اقدام اگر به‌صورت ناگهانی مطرح شود احتمالا واکنش جامعه جهانی را نیز در پی خواهد داشت.
آفتاب‌‌نیوز :

اتفاقاتی که طی هفته‌های گذشته در منطقه خاورمیانه و جهان رخ داده، شرایط را به نسبت چند ماه پیش از آن به‌طور کلی دگرگون کرده و نور امیدی را که برای کاهش تنش‌ها وجود داشت، از بین برده است.

امید می‌رفت با تلاش‌های امانوئل مکرون، آبه شینزو و دیگر میانجی‌ها شرایط به‌نحوی پیش رود که بین ایران و آمریکا مذاکراتی برگزار شود و تنش‌ و تحریم کاهش یابد. این امیدها در سفر رئیس‌جمهور به نیویورک به اوج خود رسید، اما به ناگهان، با وقوع اعتراضات آبان‌ماه، ترور سردار سلیمانی، حمله موشکی به عین‌الاسد و سقوط هواپیمای مسافربر اوکراینی شرایط دگرگون شد.

تبعات خروج از NPT جبران‌ناپذیر است

در ادامه گفت‌وگو با احمد نقیب‌زاده استاد دانشگاه تهران و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی را می خوانید:

پیش از اتفاقات آبان‌ماه و حتی پیش از ترور سردار سلیمانی روزنه‌های امیدی برای کاهش تنش میان ایران و ایالات متحده وجود داشت، اما با ترور سردار سلیمانی توسط نیروهای ارتش آمریکا در عراق این امید بسیار کمرنگ شد. به‌نظر شما دستکم در کوتاه‌مدت پرونده کاهش تنش میان ایران و آمریکا بسته شده است؟

نه؛ نمی‌توان اینگونه نتیجه‌گیری کرد. نمی‌توان گفت دیگر امیدی به کاهش تنش میان تهران و واشنگتن نیست. بسیاری از اوقات در روابط بین‌المللی وقتی بحران‌ها میان دو کشور به اوج می‌رسد و راهی جز جنگ باقی نمی‌ماند، بحران پایان می‌یابد؛ چراکه جنگ نظامی خواسته هیچ‌کس نیست. نمونه عینی این ماجرا بحران کوبا است. طی این بحران، دو ابرقدرت تا آستانه جنگ اتمی که همانا نابودی جهان است پیش رفتند اما به یکباره باب گفت‌وگو میان آنها گشوده شد و هر دو متوجه شدند که چنین جنگی برای هر دو طرف خانمان‌سوز خواهد بود. همین شد که مساله با کاهش تنش از بحران فاصله گرفت. در مورد روابط جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده نیز همین مساله صادق است؛ زیرا زمانی که اوج بحران فرا می‌رسد، چشم‌ها به خطرات پیش رو باز می‌شود و در نهایت تدابیری برای کاهش تنش در دستور کار قرار می‌گیرد.

مساله میان ایران و آمریکا محدود به دیروز و امروز نیست اما آن چیزی که طی هفته‌های اخیر در افکار عمومی مطرح شده، آن است که تا پیش از این آمریکا نزد افکار عمومی ایران و به‌خصوص هواداران دولت نهایتا دولتی بدعهد به‌نظر می‌آمد، اما پس از ترور سردارسلیمانی دیگر آمریکا به‌عنوان قاتل شناخته می‌شود. آیا همین امر مانعی بر سر راه کاهش تنش نیست؟

طبیعی است که این رفتار غیرقانونی و برخلاف عرف بین‌المللی مبنی بر ترور سردار سلیمانی توسط آمریکایی‌ها افکار عمومی را جریحه‌دار کرده و تبعاتی در پی خواهد داشت اما معتقدم دیپلماسی با نظر به شرایط و واقعیت‌ها جریان می‌یابد. می‌دانیم که سردار سلیمانی در منطقه مانعی بر سر راه منافع آمریکا و سربازان این کشور در منطقه خاورمیانه بود و ضدیت آمریکایی‌ها با چنین چهره‌ای جای تعجب ندارد، اما در نهایت می‌توان انتظار داشت با پدید آمدن زمینه‌هایی و با گذشت زمان کاهش تنش اتفاق بیفتد. بحران میان دو کشور در روابط بین‌الملل، هرچند عمیق اما نمی‌تواند دائمی باشد. جایی که منافع ملی و کلان یک کشور ایجاب کند، امکان تغییر در برخی سیاست‌ها وجود دارد. به عقیده من نباید برای همیشه راه‌های کاهش تنش را مسدود فرض کرد.

هرچند امکان وقوع درگیری نظامی در کوتاه‌مدت کمرنگ شده اما هنوز نشانه‌هایی از کاهش تنش دست کم در بعد سیاسی وجود ندارد.

این کاهش تنش باید بر مبنای خواست دوطرف باشد. دولت دونالد ترامپ در حال حاضر خواستار آن نیست که سطح تنش با ایران تا زمان پذیرفته شدن شروط وزیر خارجه آمریکا، کاهش یابد. طبیعتا آن خواسته‌ها نیز مورد قبول ایران نبوده و جمهوری اسلامی نمی‌تواند هر چه را که آمریکایی‌ها می‌گویند، بپذیرد و بر سر میز مذاکره بنشیند. این وضعیت تا زمانی که راهکاری دیپلماتیک برای کاهش تنش و معطوف کردن به دیدگاه‌های مشترک ادامه خواهد یافت. این راه‌حل می‌تواند از سوی میانجی‌ها ارائه شود.

طرح‌های فرانسه و ژاپن که ناکام ماند و کشورهای اروپایی مکانیسم حل اختلاف برجام را فعال کرده‌اند. ارزیابی شما از این مساله چیست؟ آیا به‌طور کلی امیدی به تلاش‌ها برای حفظ برجام وجود دارد؟

سیاست ایران در پرونده هسته‌ای مبنی بر کاهش گام‌به‌گام تعهدات برجامی که در نهایت منجر به برداشتن گام پنجم و کنار گذاشتن همه تعهدات در حوزه فنی برجام شد، کشورهای اروپایی را دچار نگرانی و هراس کرده است. این موضوع به طرز آَشکاری در مواضع اروپایی‌ها محسوس است؛ از یک سو بوریس جانسون از لزوم جایگزینی «توافق ترامپ» با «برنامه جامع اقدام مشترک» یا همان برجام سخن می‌گوید و خواهان آغاز مذاکراتی جدید بر مبنای خواسته‌های دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا است. از سوی دیگر کشورهای اروپایی مشترکا مکانیسم حل اختلاف برجام را فعال کرده‌اند که نشان از جدیت اروپا در موضوع تعهدات هسته‌ای جمهوری اسلامی دارد. در موضوعی که از سوی نخست وزیر انگلستان مطرح شد، به‌نظر نمی‌رسد که توافق ترامپ یا توافق بر مبنای خواسته‌های ترامپ آن چیزی باشد که بتواند دست کم در پرونده هسته‌ای به تنش ایران و آمریکا پایان دهد؛ چراکه رئیس‌جمهور آمریکا اساساً حق غنی‌سازی ایران را به رسمیت نمی‌شناسد و خواهان لغو تمام فعالیت‌های هسته‌ای از سوی تهران است. در مقابل برای مقامات ایرانی، به رسمیت شناخته‌نشدن حق ایران در غنی‌سازی قابل پذیرش نیست و جمهوری اسلامی می‌خواهد فعالیت‌های هسته‌ای صلح آمیز خود را ادامه دهد. فکر می‌کنم هنوز این امکان وجود دارد که با تلاش کشورهای اروپایی، به حد واسطی رسید که هم ایران به غنی‌سازی خود ادامه دهد و هم شرایط دیگر در نظر گرفته شود. به هر حال گاهی وضعیت اقتصادی خود را در تصمیم‌گیری‌ها نشان می‌دهد.

طی روزهای اخیر گزارشی از سوی واشنگتن پست منتشر شد، مبنی بر اینکه تهدید دولت آمریکا در خصوص اعمال تعرفه ۲۵‌درصدی بر اتومبیل‌های اروپایی باعث شد سه کشور آلمان، انگلستان و فرانسه مکانیسم حل اختلاف را فعال کنند. این اختلافات میان آمریکا و اروپا به‌نظر شما چه تاثیری بر مساله خواهد داشت؟

بی‌تأثیر نخواهد بود اما نگاهی به تاریخچه روابط اروپا و آمریکا نشان می‌دهد که این اولین بار نیست که ایالات متحده با استفاده از ابزارهای قدرت خود اروپا را مجبور به تبعیت از تصمیماتش می‌کند. از سال ۱۹۴۵ که متفقین بر متحدین چیره شدند و جنگ جهانی دوم پایان یافت، پیوسته آمریکایی‌ها اروپا را مجبور به اقداماتی کرده‌اند که با میل باطنی کشورهای قاره سبز همخوانی نداشته است. به هر صورت با توجه به توان اقتصادی و نظامی آمریکا، زمانی که کاخ سفید می‌خواهد اروپا را مجبور به چیزی کند و در این مسیر از ابزارهایی چون اعمال تعرفه سنگین روی صنایع اروپا سخن می‌گوید، کشورهای اروپایی مجبورند که به خواسته‌های او تن دهند و از منافع خود حفاظت کنند.

پس امکان ایستادگی کشورهای اروپایی در برابر زورگویی و یکجانبه‌گرایی آمریکا وجود ندارد؟

شاید این میل در اروپا وجود داشته باشد، اما مساله این است که اروپا بسیار در برابر ایالات متحده آسیب‌پذیر است و حتی اگر بخواهد نیز نمی‌تواند تصمیم آمریکا را رد کند. وقتی قدرت ایستادگی در برابر آمریکا وجود نداشته باشد، آنها ناچار به تن دادن هستند. هرچند جنگ سرد به پایان رسیده و تهدید شوروی برای اروپا مطرح نیست اما بحران‌های دیگری وجود دارد که اروپایی‌ها را از احتمال تقابل سیاسی با آمریکا می‌ترساند. در واقع اروپا از بحران‌هایی مانند بحران کوزوو می‌ترسد که زاییده سیاست آمریکا بود. این بحران‌ها برای آسیب‌پذیر کردن اروپا طراحی شده است. بنابر همه این مسائل، فکر نمی‌کنم که اروپا در حال حاضر تمایلی به تقابل با آمریکا داشته باشد.

چین و روسیه تا امروز به همراهی با ایران برخاسته‌اند و از مواضع جمهوری اسلامی حمایت کرده‌اند. نقش این دو کشور را در گذر از بحران کنونی تا چه اندازه مؤثر ارزیابی می‌کنید؟

منافع چین و روسیه و به خصوص روسیه با منافع آمریکا کاملا متفاوت است. این کشور حضور خود در منطقه خاورمیانه را افزایش داده و همکاری‌هایی با ایران دارد. به گمانم این همکاری‌ها نیز ادامه خواهد یافت؛ چرا که منافع مشترک هر دو کشور این موضوع را ایجاب می‌کند. در مورد چین نیز همین مساله صادق است. ایران لازم است که از انزوا در عرصه بین‌المللی فاصله بگیرد و در این مسیر همکاری با چین و روسیه فرصتی مغتنم است.

طی روزهای گذشته صحبت‌هایی از امکان عضویت دائم ایران در پیمان شانگهای مطرح شده و وزیر امور خارجه روسیه از این مساله استقبال کرده است. آیا پیوستن به این پیمان ممکن است و می‌تواند به ایران کمک کند؟

شانگهای تنها پیمانی است که در عرصه بین‌المللی قابلیت مقابله با پیمان آتلانتیک شمالی یا همان ناتو را داراست. بنابراین اگر جمهوری‌اسلامی بتواند عضویت خود را در شانگهای دائمی کند، از آسیب‌پذیری خود کاسته و بر میزان بازدارندگی خود در برابر تهدیدات خارجی افزوده است. به‌طور کلی عضویت در این پیمان نقطه قوتی در روابط ایران با کشورهای شرقی خواهد بود اما تا امروز که با عضویت جمهوری اسلامی در شانگهای مخالفت شده و بعید به‌نظر می‌رسد که تغییری جدی در سیاست‌های مخالفان پیوستن ایران به این پیمان به وجود آمده باشد.

روسیه رئیس دوره‌ای اجلاس پیمان شانگهای خواهد بود. فکر نمی‌کنید ریاست روس‌ها بر این دوره اجلاس و همچنین استقبال مسکو از پیوستن دائمی ایران به پیمان شانگهای، تفاوتی را با دوره‌های گذشته ایجاد کند؟

موضع روسیه مهم و اثرگذار است اما در گذشته نیز روس‌ها مخالفتی با پیوستن ایران به پیمان شانگهای نداشتند. مخالفان اصلی در حقیقت چین و مغولستان بودند که تاکنون مانع پیوستن ایران به پیمان شانگهای شده‌اند. باید دید در ماه‌های آینده وضعیت به چه صورت خواهد بود و آیا نظر این دو کشور دچار تغییراتی شده یا خیر. به عقیده من ایران باید به عضویت این پیمان در آید و بازدارندگی مناسبی برای خود ایجاد کند. اینکه تهران صرفا در شانگهای ناظر بر امور باشد دردی از ما دوا نمی‌کند و سود چندانی ندارد.

همکاری میان تهران، پکن و مسکو در موضوع برجام نیز ادامه دارد و تحلیلگران از آرایش جدید برجامی مبنی بر ۳ در مقابل ۳ سخن می‌گویند. این همکاری در برابر اروپایی‌ها می‌تواند مؤثر باشد؟

چین و روسیه در شورای امنیت سازمان ملل متحد دارای حق وتو هستند و تا حدی می‌توانند در این زمینه کمک حال ایران باشند. پیشتر این دو کشور در تصویب قطعنامه‌ها علیه ایران با غرب همکاری کرده‌اند و اگر قرار باشد واقعا در کنار ایران قرار گیرند اتفاق مثبتی خواهد بود. آن چیزی که می‌تواند چین و روسیه را در کنار ایران نگه دارد، احساس خطر این دو کشور از سیاست‌های یکجانبه‌گرایانه آمریکا است. این موضوع می‌تواند باعث شود مسکو و پکن ایران را در تیم خود بپذیرند و ضمن حمایت از سیاست‌ هسته‌ای ایران هم در شورای امنیت و هم در مساله شانگهای از جمهوری اسلامی حمایت کنند.

به هر روی کماکان امکان بازگشت قطعنامه‌ها و تحریم‌های بین‌المللی وجود دارد و گمانه‌زنی‌های زیادی در این زمینه مطرح می‌شود. از خروج از NPT گرفته تا مسائل دیگر. به‌نظر شما واکنش ایران چه خواهد بود؟

به عقیده من اگر قرار است اقدامی در این زمینه صورت گیرد، بهتر است همانند آنچه در برجام اتفاق افتاد، به‌صورت گام‌به‌گام و با سرعت کم باشد تا کشورهای اروپایی و حتی آمریکا نیز فرصتی برای ارزیابی مساله و راضی کردن ایران به توقف این روند داشته باشند. اقدامات ایران باید کاملا حساب شده و منطقی باشد تا از واکنش‌های شدید بین‌المللی جلوگیری کند.

صحبت‌های شما نشان از ناامیدی اصلاح روابط با غرب دارد. چه چشم اندازی را برای روابط ایران و غرب متصور هستید؟

در حال حاضر تمایل به شرق وجود دارد و مرور زمان نیز نمی‌تواند به آسانی این مشکل را حل کند. معتقدم حتی اگر مذاکره صورت گیرد بحران روابط ایران و آمریکا پابرجا خواهد بود و این روابط پرتنش به دوستی و روابط حسنه ختم نخواهد شد

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۱
کریم موسوی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۴۰ - ۱۳۹۸/۱۱/۰۱
4
4
تا کی میخواهی بترسی مگر الان ما همه جور تحریم نیستیم . اونها هم روش. بد بختها تا کی باید بترسیم مرگ یکبار شیون هم یکبار . لطفا مردم را الکی نترسانید .......
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین