با این حال، در ادامه طلای جهانی کاهشی شد و با افت ۵/ ۰ درصدی به قیمت هزار و ۵۵۵ دلاری نزول کرد. در چنین شرایطی، آنچه مسلم است و بازیگران بازار نیز بر آن تاکید دارند، افزایش دیروز سکه بیشتر تحت تاثیر رشد قیمت دلار در بازار داخلی بود. حدود ساعت ۴ بعدازظهر دیروز عنوان میشد که به ازای هر دلار نیاز به پرداخت ۱۳ هزار و ۴۷۰ تومان بود. این قیمت ۲۰ تومان بالاتر از روز سهشنبه بود؛ حال آنکه در روز اول بهمن ماه، این ارز افت قیمت را به ثبت رسانده بود. نه دلار دیروز با وجود افزایش قیمت توان شکست سطح ۱۳هزار و ۵۰۰ تومانی را داشت و نه سکه قادر به عبور از کانال ۴ میلیون و ۹۰۰ هزار تومانی شد.
دیگر خبر مهم دیروز بازارهای جهانی، تقویت شاخص دلار بود. دیروز شاخص دلار آمریکا نزدیک به ۰۲/ ۰ درصد تقویت شد و به ۵۵/ ۹۷ واحد صعود کرد تا فشار اندکی بر اونس وارد کند. علاوه بر این، شاخصهای سهام والاستریت وارد مدار نزولی شدند که از ریسکهای ناشی از چین ناشی میشد. اما بر خلاف شاخصهای والاستریت، شاخص CSI۳۰۰ چین، بیش از ۳/ ۰ درصد تقویت شد.
رفت و برگشت قیمت دلار در دو روز ابتدایی یازدهمین ماه سال میتواند انتظارات متناقض معاملهگران را نشان دهد. میتوان گفت یک دو قطبی انتظاری در بازار تشکیل شده است که در یک سوی آن افزایشیها قرار دارند و در سر دیگر طیف، کاهشیها؛ در این بین، برخورد این دو قطب منجر به برتری هیچ کدام نشده و بازار در کانال ۱۳ هزار تومانی ۱۲ روز زندانی شده است.
در این میان، کاهشیها و افزایشیها همچنان به انتظارات خود پایبند هستند. افزایشیها اعتقاد دارند، دلیلی برای کاهش قیمت دلار وجود ندارد. از نظر آنها، کشور همچنان در شرایط تحریمی قرار دارد، فروش نفت افزایش پیدا نکرده است و نقل و انتقالات بانکی دشوار است؛ آنها اعتقاد دارند که چشمانداز خاصی هم حداقل در کوتاه مدت در لابهلای اخبار در جهت تغییر این اوضاع مشاهده نمیشود. یکی دیگر از ریسکهای دیگری که افزایشیهای بازار بر آن تاکید دارند و معتقدند که ممکن است روند قیمت را افزایشیتر کند، رفتن ایران به لیست سیاه FATF است که از نگاه آنها میتواند روابط مالی با کشورهای دوست ایران را نیز دچار مشکل دارد. البته عدهای نیز با این دیدگاه موافق نیستند و عنوان میکنند پذیرش شرایط FATF، ایران را در دور زدن تحریمها دچار مشکل میکند. عامل دیگری که افزایشیها را امیدوار به رشد قیمت میکند، احتمالی است که آنها از افزایش تنشها میدهند. بهطور مثال، خروج ایران از برجام یا دورتر شدن از اروپاییها و افزایش فشارهای آمریکا.
در مقابل، کاهشیها باور دارند اقتصاد ایران بدترین تحریمها را از سر گذرانده است و به دنبال بازیابی خود است. از نظر آنها کشورهای خارجی از این بیشتر نمیتوانند اقتصاد ایران را تحت فشار قرار دهند و با اصلاحاتی که صورت گرفته است، حداقل انتظار نوسان زیادی در بازار ارز وجود ندارد. در کنار این، به باور آنها، در انتهای سال شمسی بهطور سنتی شرکتهای تجاری بخشی از داراییهای ارزی خود را به فروش میرسانند و همین موضوع سمت عرضه را تقویت میکند. افزون بر این، تقاضای چندانی نیز در ماههای انتهایی سال شمسی و پس از پایان اولین ماه میلادی دیگر وارد بازار ارز نمیشود. در واقع کاهشیها باور دارند عوامل بنیادی بازار از افزایش قیمت حمایت نمیکنند. هم زمان کاهشیها عنوان میکنند که بازارساز با اقداماتی که انجام داده است، تا حد زیادی بازار را در برابر شوکهای سیاسی ایمن کرده است. یکی از اقدامات مهم، محدود کردن گردش ریال بوده است که تقاضای سفتهبازی را در بازار کاهش داده است. همچنین، کاهشیها عنوان میکنند تقاضا در ماههای اخیر تمایل بیشتری برای حضور در بازار سهام داشته است و تا زمانی که اوضاع به این صورت است، ریسکی بازار ارز را تهدید نمیکند.