چندی قبل به مأموران پلیس شهرستان قم خبر رسید، مأموران پلیسراه بزرگراه تهران به قم خودروی پرایدی را که در نزدیکی قم با سرعت بالا در حال حرکت بود، متوقف کردهاند که پس از بازرسی خودرو علاوه بر کشف یک اسلحه شکاری غیرمجاز، زن جوان خونینی را که دست و پایش با طناب بسته شدهبود از داخل صندوق عقب خودرو پیدا میکنند.
بدین ترتیب مأموران پلیس راهی محل حادثه شدند و دریافتند راننده پراید، زن جوان را از تهران ربوده است. او به خاطر جراحتهای بدنی به بیمارستان منتقل شده و متهم نیز با خودرواش به اداره پلیس انتقال داده شد.
یکی از افسران پلیس راه به مأموران انتظامی گفت: در حال گشت زنی در بزرگراه قم بودیم که مشاهده کردیم خودروی پرایدی با سرعت غیرمجاز در حال حرکت است. بنابراین به راننده دستور ایست دادیم، اما راننده با دیدن خودروی پلیس به سرعتش افزود و فرار کرد. بدین ترتیب با اعلام موضوع به مرکز، به تعقیب خودروی پراید پرداختیم و در نهایت پس از طی مسافت کوتاهی خودرو را متوقف کردیم. راننده خودرو در حالی که ترس و نگرانی در چهرهاش موج میزد، مدعی شد که عجله داشته و به همین خاطر با سرعت زیاد در حال حرکت بوده و برای اینکه از سوی پلیس جریمه نشود اقدام به فرار کرده است. ما به راننده مشکوک شدیم و در اولین بازرسی اسلحهشکاری غیرمجازی را از داخل خودرواش کشف کردیم و در ادامه بازرسیها متوجه نالههای انسانی از داخل صندوق عقب خودرو شدیم. وقتی به طرف صندوق عقب خودرو رفتیم، راننده خیلی تلاش کرد که ما صندوق عقب را باز نکنیم، اما ما باز کردیم و با صحنه عجیبی روبهرو شدیم و دیدیم زن جوان خونینی در حالی که دست و پایش با طناب بسته شده داخل صندوق عقب خودروی پراید حبس شده است. سپس پیکر خونین زن جوان را برای درمان و انتقال به بیمارستان تحویل عوامل اورژانس دادیم و متهم را بازداشت کردیم و به اداره پلیس انتقال دادیم. وی در پایان گفت: زن جوان در همان ابتدا مدعی شد که این مرد، او را از تهران با تهدید اسلحه شکاری ربوده و قرار بوده به شهرستان خرم آباد انتقال دهد.
بررسیهای مأموران پلیس نشان داد شاکی، همسر متهم است که چندی قبل به خاطر اختلافات خانوادگی از خانه شوهرش در شهرستان خرمآباد قهر میکند و به خانه پدریاش در تهران میرود. همچنین مشخص شد متهم روز حادثه همسرش را در یکی از خیابانهای جنوبی تهران با تهدید اسلحه به زور سوار خودرو و پس از بستن دست و پایش او را در صندوق عقب خودرو حبس میکند تا به این شیوه او را به خانهاش در خرم آباد منتقل کند.
تحقیق از متهم در دادسرای جنایی
بنابراین از آنجایی که جرم در تهران رخ دادهبود، مأموران متهم را با پروندهاش برای بررسی تحویل کارآگاهان پلیسآگاهی تهران دادند. چند روز قبل در حالی که شاکی به دادسرای امور جنایی تهران رفتهبود، متهم نیز برای بازجویی به شعبه ششم بازپرسی منتقل شد و از سوی قاضی احسان زمانی مورد بازجویی قرار گرفت.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: ۱۸سال قبل با شوهرم ازدواج کردم و حاصل زندگی ما سه فرزند است. ابتدا با هم زندگی خوبی داشتیم، اما از مدتی قبل مشکلات اقتصادی و بیکاری شوهرم باعث اختلاف ما شد تا جایی که هر از چند گاهی با هم مشاجره و درگیری داشتیم و باعث تلخی زندگی ما شد. به همین سبب مدتی قبل پس از درگیری با شوهرم قهر کردم و از خرمآباد به خانه پدریام در تهران آمدم. پس از این شوهرم خیلی اصرار کرد به خانه برگردم، اما من به او گفتم تا شرایط زندگیام بهتر نشود به خانه بر نمیگردم و در نهایت از او جدا میشوم. وی ادامه ادامه: مادرم بیمار است و به همین دلیل روز حادثه برای خرید داروی مادرم از خانه بیرون آمدم که داخل خیابان قزوین متوجه شدم شوهرم با خودروی پرایدش مرا تعقیب میکند. وقتی به محل خلوتی رسیدم او راه مرا سد کرد و با تهدید اسلحه شکاری که همراه داشت مرا به زور سوار خودرواش کرد و به طرف خارج از شهر حرکت کرد. هر چقدر اصرار کردم مرا رها کند فایدهای نداشت و حتی مرا کتک زد و در ادامه وقتی از شهر خارج شدیم با تهدید اسلحه و کتک کاری دست و پای مرا با طناب بست و به داخل صندوق عقب خودرواش منتقل کرد و به راه افتاد که ساعتی بعد در حالی که حالم خیلی بد بود، احساس خفگی میکردم، خودروی شوهرم متوقف شد و دقایقی بعد مأموران پلیس در صندوق عقب را باز کردند و مرا نجات دادند.
طاقت دوری همسرم را نداشتم
متهم نیز در بازجوییها گفت: مدتی قبل زنم از خانه قهر کرد و من و سه فرزندم را در خرمآباد تنها گذاشت و به خانه پدرش در تهران آمد. در این مدت خیلی تلاش کردم او را به خانه برگردانم، اما فایدهای نداشت و او قبول نمیکرد. چند باری به تهران آمدم و با او حرف زدم که فهمیدم او قصد دارد از من جدا شود. از آنجایی که من و فرزندانم طاقت دوری او را نداشتیم تصمیم گرفتم همسرم را به هر طریقی شده به خانهمان برگردانم به همین خاطر آن روز به تهران آمدم و جلوی خانه پدرش کشیک دادم تا اینکه از خانه بیرون آمد. مسافت کوتاهی او را تعقیب کردم بعد از او خواستم سوار خودروام شود که مخالفت کرد و من هم به زور او را سوار کردم و به طرف جاده قم به راه افتادم. در میانه راه احتمال دادم که فرار کند که دست و پایش را بستم و به داخل صندوق عقب خودروام منتقل کردم. وی در پایان گفت: من همسرم را دوست دارم، اما او از من تمکین نمیکرد و به همین خاطر من دست به این کار زدم.
متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر به دستور قاضی زمانی در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت.