عبدالواحد موسوی لاری، نایبرئیس شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان، در گفتگویی تفصیلی به نکاتی پیرامون انتخابات مجلس یازدهم، رد صلاحیت برخی از نمایندگان مجلس دهم برای انتخابات، انتقادات به دولت و مجلس و ... پرداخته است. بخشی از این گفتگو را در ادامه می خوانید.
پس از اعلام نتایج صلاحیت ها، انتقادات بسیاری از سوی مسئولین و شخصیت های مختلف مطرح می شود، بسیاری از نمایندگان فعلی مجلس تایید صلاحیت نشدند. چه نقدی به عملکرد شورای نگهبان در این دوره انتخابات مجلس وارد است؟
نوع تلقی از نظارت استصوابی و اینکه این نظارت استصوابی است یا نیست و باید چطور باشد، بحث جدایی است که نمی خواهم وارد آن شوم. اما در ساختار قانونی ما، گفته شده که هیأت های اجرایی از مراجع چهارگانه ای که در قانون ثبت و ضبط شده، کسب اطلاع می کنند و به تصمیم می رسند بنابراین محور اطلاع دادن و اطلاع گرفتن، چهار مرجع استعلام است. متأسفانه یکی از مشکلاتی که وجود دارد، این است که هیأت های نظارت به آنان یا اصلاً توجه نمی کنند یا اکتفا نمی کنند و از مسیرهای دیگری دنبال می کنند که ناشناخته است. یک مشکلی که همیشه یا حداقل در هفت تا هشت دوره اخیر وجود داشته، این است که داوطلبانی که رد صلاحیت می شوند یا عدم احراز صلاحیت می شوند، دنبال این هستند که بدانند چرا رد صلاحیت شدند، دلایل قانع کننده ای برای رد صلاحیت به آنان گفته نمی شود. یک عناوین کلی مثل عدم التزام به اسلام و خدا را مطرح می کنند؛ برای امام جمعه ای که در حال حاضر امام جمعه است و به خاطر انتخابات استعفا داده، می نویسند عدم التزام به اسلام! این فرد تا دیروز برای مردم خطبه می خوانده و امروز می گویند: به عدم التزام به اسلام رد صلاحیت شده است!
* مشکلات اقتصادی و برخی از مسایلی که در روزهای اخیر به وجود آمد، موجب شد بخشی از مردم از شرایط فعلی ناراضی شوند، مشارکت مردم در انتخابات مجلس آینده را چطور پیش بینی می کنید؟
همه به دو دلیل معتقدیم که مردم باید در انتخابات مجلس حضور پر شوری داشته باشند، یک دلیل اینکه نظام ما مبتنی بر رأی مردم است، هر چه مردم در سرنوشت خود مشارکت بیشتری داشته باشند، پایه های نظام مستحکم تر می شود. ما هیچ چیزی جز «مردم» نداریم. اگر مردم به هر دلیلی دلسرد شوند و در انتخابات حضور پیدا نکنند، انتخابات با مشکل رو به رو می شود. به عبارت دیگر انتخاباتی که در قانون اساسی مطرح شده، به عنوان پایه و اساس اداره کشور دچار مشکل می شود.
به هر ترتیب در حال حاضر نمی توانیم داوری کنیم که کرسی های مجلس آینده به چه صورت خواهد بود، اولاً از نظر من حرکتی که توسط هیأت های اجرایی شروع شد، تأثیر منفی بر روی انتخابات گذاشته است، وقتی مثلاً در مرکز استان فارس سه نفر از نمایندگان فعلی رد صلاحیت می شوند و در کل استان پس از اظهار نظر هیأت های نظارت از هجده نماینده فقط پنج نماینده در رقابت های آتی مجلس شرکت می کنند، این امر بر هواداران، دوستداران و کسانی که به اینان علاقه مند بودند، اثر می گذارد.
مرحله بعد نحوه برخورد شورای نگهبان و هیأت های نظارت است. اگر این دو مرحله را نرمال و طبیعی پیش برویم، مردم هم علی رغم همه دلخوری هایی که از دولت، مجلس و نحوه زندگی و مشکلات معیشتی خود دارند، پای صندوق رأی می آیند و مجلسی شکل می گیرد که تا حدی ترکیبی از جناح ها خواهد بود. اما اگر این دو مرحله یعنی هیات های اجرایی و هیات های نظارت به درستی عمل نکنند و تعداد زیادی را رد صلاحیت کنند، نتیجتاً ممکن است که حضور مردم پای صندوق های رأی کمرنگ شود. در آن صورت انتخابات ویژگی های قانون اساسی خود را از دست خواهد داد. ما امیدواریم که شورای نگهبان و هیات های نظارت خطاهای احتمالی هیات های اجرایی را جبران کند.
دشمن تا دروازه های کشور آمده و کینه توزی می کند و خواهان حذف ملت است لذا ضروری است هیات های اجرایی و نظارت مردم را دلخور نکنند تا در انتخابات آینده شور و هیجان را شاهد باشیم همانطور که در تشییع و بدرقه باشکوه سردار شهید قاسم سلیمانی دیدیم که مردم همه دلخوری ها را کنار گذاشتند و به صحنه آمدند. باید تلاشی کنیم که در دوم اسفندماه یک صحنه نمایش قانون مند ملی به نام انتخابات داشته باشیم تا همه بیایند، هیچ کسی احساس نکند که در این انتخابات نقشی ندارد. این امر وابسته است به تدبیر مدیرانی که انتخابات در اختیار آنان است. اگر آنچه در قانون اساسی است، صورت بگیرد و شورای نگهبان با نگاه مثبت به جناح های مختلف نگاه کند و کسی را به عنوان اصلاح طلب از صحنه خارج نکند و عناوین کلی سیاسی در تصمیم گیری های هیات های اجرایی و نظارت دخالت نکند، انتخابات پر شور خواهد شد و ما هم می توانیم به دنیا نشان دهیم که دموکراسی موجود در ایران، یک دموکراسی ریشه دار است و هم می توانیم همه ملت را پای صندوق های رأی بیاوریم و حماسه دیگری از حضور مردم را شاهد باشیم، که در این صورت پایه های نظام محکم تر و قدرتمند می شود و مشخص می گردد که مردم با این نظام هستند و دشمنان بیرونی فکر نکنند که اگر مردم مشکل معیشتی دارند از اصل نظام و انقلاب فاصله می گیرند.
معتقدم هیات های نظارت باید با این نگاه به مسایل بنگرند و مراجع چهارگانه را در نظر بگیرند و از مراجع چهارگانه هم بخواهند که اطلاعات دقیق به آنان دهند و به شنیده ها و گفته ها اکتفا نکنند. هیات اجرایی بیان می کردند که پرونده برخی از افراد حتی یک برگه توضیحات و اطلاعات هم نداشته که براساس آن صلاحیت داوطلب مورد ارزیابی قرار گیرد، و از طرفی در برخی پرونده ها از اظهارات، سخنرانی ها، مصاحبه ها و بحث ها دویست صفحه مطلب آورده بودند! این نوع عملکرد و رفتار نتایجی می دهد که به صلاح ملت نیست.
* برخی بیان می کنند که به دلیل موفق نبودن مجلسی که اصلاح طلب بود، شانس اصلاح طلبان در پیروزی انتخابات یازدهمین دوره مجلس بسیار کم است، با این نظر موافقید؟ چه میزان اصلاح طلبان در انتخابات مجلس آینده شانس پیروزی دارند؟
اصلاً با این نظر موافق نیستم. انتخابات عرصه رقابت است و دو رقیب (اصولگرایان و اصلاح طلبان) دارد. فراموش نکنیم که اصلاح طلبان یک دوره زیبایی دارند به نام دوره اصلاحات، تمام شاخص های توسعه در دوره اصلاحات بالاست. این دوره پیشینه اصلاح طلبان است. اصلاح طلبان دوره ای دارند به نام دوره حمایت از دولت اعتدال و توسعه آقای حسن روحانی؛ آقای روحانی در برنامه های خود موفقیت ها و شکست هایی داشته است. حتماً هم اصلاح طلبان به دلیل حمایتشان از آقای روحانی در آن شکست ها سهیم هستند، ولی جامعه می داند که دولت آقای روحانی، دولت اصلاح طلبان نبوده بلکه دولت مورد حمایت اصلاح طلبان بوده است بنابراین این بخش قصه با آن دوره ای که اصولگرایان با تمام ظرفیت های خود پشت سر احمدی نژاد ایستادند، بسیار متفاوت است.
در آن زمان قوه قضائیه و مجلس در اختیار احمدی نژاد بود؛ برخی از نمایندگان مجلس کت احمدی نژاد را به عنوان تبرک می بوسیدند! میلیاردها دلار سرمایه در اختیار احمدی نژاد بود، هنوز هم به یاد داریم که در آن زمان نرخ نفت تا ۱۴۰ دلار افزایش یافت و دولت درآمدهای افسانه ای داشت و اصولگرایان با تمام وجود از دولت احمدی نژاد حمایت می کردند.
هنوز هم به یاد داریم که شخصی می گفت دولت احمدی نژاد، دولت امام زمان (ع) است! و دیگری می گفت در عالم خواب امام زمان (عج) با بیان مشخصاتی از این دولت حمایت کرده اند!
واقعاً امروز اصولگرایان چه حرفی برای گفتن دارند!؟ بخش عمده اتفاقات منفی که در حال حاضر گرفتار آن هستیم و دولت روحانی هم گرفتار آن است، ریشه در دولت احمدی نژاد دارد. زمانی که همه می گفتند، اجازه ندهید پرونده ایران به شورای امنیت رود، احمدی نژاد بود که می گفت که این قطعنامه کاغذ پاره ای بیش نیست. در زمان دولت احمدی نژاد درآمدهای کلانی داشتیم و می توانستیم در اقتصادی کشور سرمایه گذاری کنیم، اما متأسفانه امثال بابک زنجانی ظهور کرد و هنوز هم مشخص نیست، پول ها و سرمایه ها را چه کرده اند.
معتقدم اصولگرایان در این رقابت حرفی برای گفتن ندارند. به فرض دولت آقای روحانی ضعیف بوده است، از دولت احمدی نژاد که ضعیف تر نبوده است. روزی تمام ارکان کشور از احمدی نژاد اصولگرا حمایت کرد و کشور با منهای چهار درصد رشد تحویل حسن روحانی داده شد، با آن همه بدهی و فضاحت هایی که امثال بابک زنجانی داشتند، اصولگرایان چه صحبتی برای مردم دارند؟! می خواهند بگویند که مردم دوباره اختیار را به ما بدهید تا دولتی شبیه دولت احمدی نژاد به وجود آوریم؟! مطمئنم که مردم متوجه هستند که بخش عمده بدبختی ها از زمان دولت احمدی نژاد است.
باز هم تأکید می کنم که احمدی نژاد نماد جریان اصولگرایی است در حالی که آقای روحانی نماد اصلاح طلبی نیست. اصلاح طلبان هویت مستقلی دارند، ولی از آقای روحانی حمایت کردند و پای این حمایت و دولت ایستاده اند و اکنون هم می ایستند.
اینکه اصلاح طلبان در انتخابات مجلس در قیاس با اصولگرایان زمینه کمتری دارند را قبول ندارم و همچنان معتقدم که اصولگرایان در افکار عمومی بعد از اصلاح طلبان هستند.شاید اصلاح طلبان در این دوره انتخابات مجلس با یک مشکلی مواجه شوند و آن اینکه اگر شرایط به سمتی برود که مردم برای حضور پای صندوق های رأی بی اعتنا و بی تفاوت باشند در آن صورت وقتی مردم حضوری نداشته باشند ممکن است که اصلاح طلبان به مجلس راه پیدا نکنند.
به طور کلی تأکید دارم که اصولگرایان و اصلاح طلبان دغدغه حضور مردم پای صندوق رأی را دارند. اصلاح طلبان این دغدغه را دارند که نکند مردم نیایند و دغدغه برخی از اصولگرایان این است که نکند مردم بیایند و کار از دستمان خارج شود و نتوانیم اوضاع را کنترل کنیم بنابراین تحلیل من این است که اگر شرایط برای حضور پرشور مردم فراهم شود، پیروز میدان قطعاً اصلاح طلبان هستند، ولی اگر شرایط به سمتی رود که مردم پای صندوق نیایند ممکن است که حضور اصلاح طلبان در مجلس آینده کمرنگ باشد.
* اصلاح طلبان برای حضور در مجلس یازدهم چه برنامه ای دارند، آیا مانند دوره قبل لیستی از افراد تحت حمایت تهیه خواهند کرد؟
آنچه از مجموع نظرات چهره های اصلاح طلب دریافت کردم این است که اصلاح طلبان در انتخابات حتماً شرکت می کنند، حتماً در استان هایی که کاندیدا داریم، لیست می دهیم و از کاندیداهای خود حمایت می کنیم و در استان هایی هم که کاندیدا نداریم، نمی گوییم که اصلاح طلبان پشت سر اصولگرایی بایستند که متعادل تر است. اصلاح طلبان ممکن است که با انگیزه های قومی و محلی به کسی رأی دهند و به کسی رأی ندهند، ولی این مساله در شعاع فعالیت سیاسی اصلاح طلبان نیست.
* با توجه به جلساتی که برگزار می شود، اصلاح طلبان افراد مشخصی را به عنوان سر لیست انتخاب کردند؟
بعد از اینکه لیست بسته شد، خود به خود مشخص می شود که چه کسانی سرلیست هستند چون سرلیست باید کسی باشد که در نظر مردم شناخته شده و مواضع روشنی داشته باشد تا مردم بدانند که اگر به این لیست رأی دهند این طرز تفکر حاکم می شود و این فرد نماد آن طرز تفکر است بنابراین باید صبر کرد و دید که چه کسانی در لیست جای می گیرند و بعد از آن خود به خود سرلیست مشخص می شود؛ تا این لحظه که هیچ کسی سرلیست نیست.
* پس از پایان ثبت نام ها برای یازدهمین دوره انتخابات مجلس در مورد اصلاح طلبان برخی ضمن انتقاد از افراد اصلاح طلبی که ثبت نام کردند، زمزمه کردند که اصلاح طلبان خسته و ناامید هستند. این مطالب را برچسب می دانید یا هم نظر با این منتقدین هستید؟
نمی خواهم بگویم که این انتقادات برچسب است، اتفاقاً اینکه برخی از چهره های اصلاح طلب به میدان نیامدند، درست است، ما هم از آنها خواهش کردیم که به صحنه بیایند، اما نپذیرفتند. من به گرگان رفتم و دوستان ما می گفتند که چند نیروی تاپ در این استان داشتیم که هر چه از آنان خواهش کردیم، انگیزه نداشتند که در انتخابات حضور پیدا کنند، این مساله به فضای ما قبل آن برمی گردد، اصل این قصه که برخی از اصلاح طلبان نیامدند و انگیزه پیدا نکردند، حرف درستی است، اما اصلاح طلبی خسته نیست.
به نظر من اصلاح طلبی خواست اکثریت جامعه ماست. به عبارت دیگر اکثریت جامعه ما خواستار اصلاح و تغییر هستند. در سیستم اداری کشور روش ها و نحوه برخوردهای اشتباهی وجود دارد که مردم می خواهند این روش ها اصلاح شود لذا بیش از ۶۰ درصد جامعه اصلاح طلب هستند.
جریان اصلاح طلبی هم منادی حرفی هستند که عامه مردم می زنند. عده ای به صحنه انتخابات نیامدند و نام آن را خستگی نمی گذارم، شاید برخی انگیزه شان این بود که نیروهای جوان پای کار بیایند مثلاً برخی از چهره های بسیار خوب در شهرستان ها و استان ها داشتیم که نیامدند، من با برخی صحبت کردم و گفتند که چرا چهره های تکراری در مجلس حضور یابند. به عنوان مثال آقای امیری، نماینده فعلی زرند برای مجلس یازدهم ثبت نام نکرد، همه دوستان ما از ایشان خواستند که کاندیدا شود، اما زیر بار نرفت، حتی هفته ثبت نام تلفن همراه خود را قطع کرد و بعد از ثبت نام دوستان با او صحبت کرده بودند، گفته بود: «من ۵ دوره متوالی نماینده بودم، بگذارید یک نیروی جوان دیگری بیاید و کادرسازی کنیم، من هم در کنار دوستان هستم و اقدامات دیگری انجام می دهم.»
آقای لاریجانی که چندین دوره رییس مجلس بود، کاندیدای انتخابات مجلس نشد و این بحث داغ وجود دارد که در مجلس یازدهم چه کسی رییس مجلس خواهد بود. شما چه پیش بینی دارید و احتمال می دهید چه کسی و از چه حزب سیاسی رییس مجلس آینده شود؟
اینکه چه شخصی رییس مجلس یازدهم می شود به ترکیب مجلس مربوط می شود. هنوز مشخص نیست که آقای قالیباف تا پایان در انتخابات مجلس می ماند یا نمی ماند، شاید انصراف داد.
اولاً مشخص نیست که مردم به چه کسانی به عنوان نمایندگان خود در مجلس رأی دهند؛ این مردم همیشه غافلگیر می کنند به عنوان مثال در سال ۷۵ وقتی رقابت انتخابات ریاست جمهوری بین آقایان خاتمی و ناطق نوری بود، همه ارکان تصمیم گیری کشور می گفتند که آقای ناطق نوری رییس جمهور آینده است، ولی مردم برخلاف موج همگانی که وجود داشت، آقای خاتمی را انتخاب کردند. در سال های بعد هم اتفاقات این چنینی رخ داد.
در فضای فعلی عده ای گمان می کنند که اکثریت مجلس را خواهند داشت و به جان هم افتادند که چه شخصی رییس مجلس آینده شود این در حالی است که ممکن است این حزب سیاسی اکثریت کرسی را از دست بدهد و در مجلس آینده فراکسیون هایی نزدیک به هم تشکیل شود؛ در این صورت در مجلس تصمیم گیری می شود که چه شخصی رییس مجلس شود.
در حال حاضر برخی تبلیغات می کنند که چون فلان شخص کاندیدای انتخابات مجلس است، حتماً رأی مردم را کسب می کند و رییس مجلس خواهد شد! در صورتی که باید پرسید، چه تضمینی وجود دارد که مردم تهران به فلان شخص رأی دهند و او را به عنوان نماینده خود انتخابات کنند؟!