کد خبر: ۶۳۳۹۱۹
تاریخ انتشار : ۰۸ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۷

زنده زنده آتش زدن پسر!/ نوه ها پدربزرگ را بخشیدند

ظهر بیست و هفتم دی سال ۹۷ پیکر نیمه جان مرد ۴۰ ساله‌ای به نام علی به بیمارستانی در شرق تهران منتقل شد که آثار سوختگی روی بدنش نمایان بود. وی تحت درمان قرار گرفت، اما چهار روز بعد به خاطر عفونت ناشی از سوختگی‌ها روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد.
آفتاب‌‌نیوز :

پدر ۷۰ ساله وی به نام امیر که معتاد بود به آتش زدن پسرش اعتراف کرد و گفت: پسرم هم معتاد بود و از رفتارهای او خسته شده بودم. به همین دلیل او را آتش زدم. اما همسر وی ادعا کرد پسرش معتاد نبوده و، چون قصد داشته پدرش را به کمپ ترک اعتیاد ببرد او را آتش زده است. مرد سالخورده دیروز در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.

در دادگاه
در ابتدای جلسه دختر و پسر جوان قربانی اعلام گذشت کردند و گفتند بدون قید و شرط رضایت می‌دهند و دیه هم نمی‌خواهند. سپس متهم سالخورده در جایگاه ویژه ایستاد و منکر قتل عمدی شد. وی گفت: علی پسر بزرگم بود. من ۱۷ ساله بودم که ازدواج کردم و در ۱۹ سالگی پدر شدم. علی را خیلی دوست داشتم و خرج زندگی اش را می‌دادم. من حتی اجازه نمی‌دادم او سر کار برود، اما چند سالی بود که به دام اعتیاد افتاده بود. وی ادامه داد: علی شش سال قبل از مرگش از همسرش جدا شده بود. پسرم به خانه ما آمده بود و با من و همسرم زندگی می‌کرد. اما ما از رفتارهای او خسته شده بودیم. من مدت هاست که بیمارم و به همین دلیل موادمخدر مصرف می‌کنم، اما پسرم مدتی پیش به زور مرا به کمپ ترک اعتیاد برد و آن جا بستری ام کرد. او چند ماه قبل از این ماجرا نیز چند نفر از دوستانش را سراغم فرستاده بود تا به زور از من پول بگیرند. آن‌ها در بیابان‌های حاشیه تهران مرا کتک زدند و دندان هایم را شکستند، اما من به خاطر پسرم سکوت کردم و از آن‌ها شکایتی نکردم. وی در حالی که اشک می‌ریخت گفت: من وقتی کوچک بودم پدرم را از دست دادم. به همین دلیل محبت پدرانه ندیده بودم و نمی‌دانستم به فرزندانم چطور محبت کنم. من فقط پول در اختیار آن‌ها قرار می‌دادم، اما همین موضوع باعث شد علی معتاد شود.

تشریح آتش زدن پسر
وی در تشریح جزئیات قتل پسرش گفت: از زندگی با پسرم خسته شده بودم به همین دلیل برای او خانه‌ای خریدم تا بار دیگر با همسر و دو فرزندش زندگی تازه‌ای را شروع کنند. اما علی قبول نمی‌کرد به خانه جدید برود. آخرین بار سر این موضوع با هم درگیر شدیم. او فحاشی کرد و من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم ظرف حاوی بنزین را از حیاط خانه ام در نازی آباد برداشتم تا او را بترسانم. من مقداری از بنزین را روی خودم ریختم و مقداری را هم به سمت پسرم پاشیدم. اما او به سمتم حمله کرد و لباسش را که بنزینی بود در آورد و جلوی صورتم گرفت. من پیراهن را از روی صورتم برداشتم و آن را آتش زدم و به سمت علی پرتاب کردم. پدر سالخورده در حالی که اشک می‌ریخت گفت: در یک لحظه همه جا شعله ور شد و دست‌های خودم هم سوخت. من فرشی را دور علی پیچیدم تا آتش را خاموش کنم و او بلافاصله به حمام رفت و بدنش را با آب سرد شست. سپس با اورژانس تماس گرفتم، علی با پای خودش سوار آمبولانس شد و به بیمارستان رفت، اما چهار روز بعد فوت کرد. من واقعا قصد کشتن پسرم را نداشتم و برای ترساندن او رویش بنزین پاشیدم. بنابه این گزارش، در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین