بعد از شنیدن این خبر به میان مردیم رفتیم تا نظرشان را بپرسیم.
آقایی که یازده نان سنگک در دست داشت گفت: واقعا از نظر سنگک هیچ کمبودی در زندگی حس نمیکنم. نانوایی محله ما هر چه بخواهی سنگک دارد. از همه تشکر میکنم.
خانمی که برای بچهاش چیپس سرکهای خریده بود گفت: امروزه ما میتوانیم انواع چیپس را برای فرزندان خود تهیه کنیم و فرزندان ما در تهیه چیپس قدرت انتخاب دارند. در زمان ما اما فقط چیپس نمکی بود و ما قدرت تصمیمگیری نداشتیم.
آقایی که دو شانه تخممرغ خریده بود گفت: میخواهم به غرب و همه رسانههای بیتربیت بگویم، آنچه فراوان است تخممرغ است و مرغهای ما آماده هستند شبانهروز به مردم خدمت کنند تا کمبود تخممرغ در کشور احساس نشود.
خانمی که یک دسته یاس به قیمت ۱۰ هزارتومان خریده بود گفت: در خیابانهای شهر بوی یاس پیچیده است، زیبا نیست؟ میدانید مردم چند کشور در جهان آرزو دارند یاس بخرند دستهای ۱۰ تومن؟ شنیدهام در آمریکا یاس را قاچاق میکنند و فقط پولدارها میتوانند بخرند. اما من زن سرپرست خانواری که قسط کمرم را تا کرده است بهراحتی یاس میخرم.
آقایی که از پورشه پیاده شد گفت: ممنونم. همه چیز هست. خدا را شکر. فقط گاهی قطعات ماشین نیست که آن هم مهم نیست. ما پشت مسئولان ایستادهایم.
آقایی که بنگاه به بنگاه در پی خانه بود گفت: من فکر میکردم در کشور کمبود خانه داریم اما این چندروزه فهمیدم کمبود نداریم و اتفاقا زیاد هم داریم و افتخار کردم که این همه خانه خالی در تهران هست. به امید خدا بتوانم یک سی متری در زیرزمین اجاره کنم.
خانمی که تازه از فرودگاه برگشته بود گفت: این از قوی بودن ماست که این همه چینی میآیند و میروند اما ما هنوز ایستادهایم و کرونا نگرفتهایم. دم این مردم گرم. آفرین بر غیرت ایرانی.
آقایی که تازه جیبش را زده بودند گفت: جز پارازیتی که ساعت ده شب میافتد روی کانالها ما، کمبودی ندارم. شکرخدا فیلترشکن خوب هست، ساقی خوب هست، جنس خوب هست و آدم اگر آدم باشد و زیادهروی نکند بهراحتی سالها زندگی میکند. فقط الان چون جیبم را زدهاند کمی احساس کمبود نقدینگی میکنم که آن هم مهم نیست.
باقی بقایتان