آفتابنیوز :
آفتاب: «عماد افروغ» نماینده اصولگرای مجلس هفتم که در ابتدا یکی از سرسختترین حامیان احمدینژاد بود و اکنون به یکی از سرسختترین منتقدان او تبدیل شده است، روز سهشنبه در نطق پیش از دستور خود در صحن علنی مجلس انتقادات صریحی را متوجه مجلس هفتم کرد و تاکید کرد که سکوت منتقدان به دلیل آنچه که «مصلحت سنجی» خوانده میشود را به صلاح کشور و نظام نمیداند.
افروغ همچنین در این نطق به انتقاد از سایتها و افرادی پرداخت که نمایندگان اصولگرای منتقد دولت نهم را با انواع هتك هرمتها و حیثیتها و بكار گیری الفاظی از قبیل ملحد، ضد ولایت فقیه ،اظهارات گستاخانه و امثالهم تخریب میکنند.
به گزارش خبرنگار پارلمانی آفتاب، متن کامل نطق پیش از دستور عماد افروغ که روز سهشنبه در صحن علنی مجلس ایراد شد به این شرح است: همگان به یاد داریم كه مجلس هفتم در فضایی مملو از آرزوهای دیرینه دینی، اخلاقی، انقلابی، تحول خواهی، عدالت طلبی، ساده زیستی و صداقت محوری در بستری از نقادی و انبساط روشنفكری در رجعت به آرمانها و اندیشههای اصیل انقلاب اسلامی و امام راحل(ره) شكل گرفت. مردم خسته و بیزار از مناقشات بی ثمر، ناسازگارو ناهمخوان باهویت تاریخی و با نیازها و حقوق واقعی و جامع خود و انزجار از نگرش های ماكیاولیستی وحضور پی در پی گفتمانهای كلیشهای وغربی اقتصادزده و سیاستزده غیر فرهنگی، یكسویه و شتابان و مشاهده رفتارهای كودكانه، احساسی و شالوده شكنانه برخی از رجال سیاسی در قالب تحصنها،نامه نگاریها،استعفاهای دسته جمعی وشعارتغییر قانون اساسی وبرگزاری رفراندوم، به كسانی رأی دادند كه حقیقت گرایانه و در قالب گفتمان انقلاب اسلامی دو وظیفه تقنینی و نظارتی را در راستای تحقق بخشیدن به نیازها و حقوق همه جانبه خود به خوبی ادا كنند. آنان به طور طبیعی توقع سلامت و پاكی، قناعت وساده زیستی، شجاعت و مقاومت، استقلال رای وعدم ورود در بازیها و لابیهای بی حاصل سیاسی و اقتصادی حقیقت سوز، فهم عمیق و جامعه نگری در مسائل را از نمایندگان خود داشته اند.
به طور قطع ملت شریف ایران بیش از آنكه به ما رأی داده باشند به این آرمانها و شعارها رأی دادهاند و با كسی نیز عقد اخوت نبسته اند. اصول گرایی حقیقی كه محصور در این فراكسیون و آن فركسیون نیست، به كسی اطلاق می شود كه عملا پای بند به این شعارها و آرمانهای متعالی باشد. اما بگذارید تا ملاكها و معیارها و سنجشهای برخاسته از این معیارها با ما سخن بگویند. بگذارید تا مردم از نزدیك ببینند و داوری كنند كه آیا مجلس در تحقق آرمان های آنان موفق بوده است یا خیر ؟ بگذارید تا پردهها كنار رود و مردم از سلامت نفس و ساده زیستی و قناعت ونظارت حق طلبانه نمایندگان خود مطمئن شوند. بگذارید به دور از فضای سنگین و ریزش همه جانبه مصلحت و مصلحت اندیشیهای كاذب و جناحی، حقایق در قالب نقدی شفاف، آشكار شود وعشق و علاقه مردم نسبت به نمایندگان اصول گرای خود دو چندان شود.
همواره از برخوردها و بازگشت برخی از صاحب منصبان سیاسی سالهای گذشته نگرانیم و در این زمینه به مردم هشدار می دهیم و حتی بانقادیهای حق طلبانه برخی از نمایندگان اصول گرا با انگ هایی از قبیل همسویی با رقیب، ریختن آب در آسیاب دشمن، به مصلحت نبودن و غیره مقابله می كنیم و بدین وسیله و تا حدودی باتغافل از مسئولیتهای حال و گذشته خود فراكنی می كنیم. بنده نیزدر این نگرانی با شما هم عقیدهام و اگر به یاد داشته باشید در اولین نطق خود از این دسته از افراد به عنوان اباحه گرایان دولتی یاد كرده ام، اما اولااین نوع ازیابیها با همه اهمیتش، ثانوی، بالعرض و غیر ماهوی و تا حدودی سلبی است و طبعا ما را از ارزیابیهای دقیق و ایجابی موضوع عطف به ملاكهای اصلی، یعنی ارزیابی مربوط به انجام مسئولیتها و وظایف خود، باز میدارد، ثانیااز باب یادآوری، هیچ از ریشههای پیدائی این جریان پرسیدهاید؟ آیا در ظهور این جریان و ریشههای آن در مورد نقش خود به كنكاش نشسته اید؟
آیا به نظر شما اگر عمل گرایی مفرط، البته غالبابدون توجیهات دینی و در قالب مدیریت علمی پس از جنگ و برخی فاصله گیریها از آرمانها و حقایق تعریف شده انقلاب اسلامی، از یك سو و سكوت توجیه، تطهیر و حتی تقدیس شما، از سوی دیگر نبود، نوبت به این گفتمان می رسید؟ ای كاش بازگشت به گذشته و نمایش اتفاقات، فراز و فرودها، گلایههاو خون دل خوردنها و رویت مواضع گروهها وجریانات مختلف سیاسی میسور بود تا به راحتی نتوانیم با غفلت از حافظه تاریخی مردم و با نا آگاه پنداشتن آنان تغییر موضع دهیم، هر چند اسناد و مدارك به حد كافی گویای بسیاری از حقایق تاریخیاند و آیا هم اكنون و در شرایط نسبتا مشابه به این گستره عمل گرایی با توجیهات دینی و سكوت مصلحت اندیشانه و رفتارهای یك جانبه و مغایر با حقوق همه جانبه و جامع مردم، ظاهر گرایی و مخالفت با آزاد اندیشی و محتوا گرایی وتداوم فرمالیسم درعلم،اغواگرایی وتصویر سازی كاذب از واقعیات، توهم گرایی و سمبولیسم رفتاری، بسط جمود و قشری گری و عوام زدگی و ایجاد فضای عمومی خودسانسوری و محدود كننده حس آزادی و شجاعت بیان آزادانه اندیشه و تقویت كننده روحیه ستایش، مصانعه، مداهنه و تملق دامن نمیزنید؟ و آیا این شما نیستید كه بر سر شاخ نشسته و بن میبرید؟باز هم تغافل؟!
قال علی (ع) : لا اَری اِصلاحِكُم بِاِفسادِ نَفسی
من اصلاح شما را به تباه ساختن خویش جایز نمی شمارم.
آیا زیبنده مجلس به ما هو مجلس است كه اسیر نگاههای ذرهای و جزئی نگرشود و در فقدان یك نگاه ساختاری و فرآیندی زمینه را برای گفتمانهایی فراهم كند كه هیچ سنخیتی با انقلاب و فرهنگ و تاریخ این زاد و بوم ندارد ؟ چرا نباید از فرصت به دست آمده در جهت بسط و نشر نقد درون گفتمانی كمال بهره را برد ؟ اتفاقا وظیفه ما در حاكمیت بیش از قوای دیگر، به نظارت و نقادی نزیك است. آیا عدم توجه گسترده به این وظیفه، در نهایت بی توجهی از وظیفه اصلی و جفا در حق مردم نیست ؟ آیا زمینه سازی برای تعامل گرایی یك سو و ایجاد دولت گرایی پارلمانی، به ویژه در بخش نظارتی، زمینه سازی برای غلبه گفتمانهایی نیست كه هم اكنون ما را از آن میترسانید ؟ آیا میتوان با ادامه برخی رفتارهای نا موجه و با لاپوشانی و عدم آگاهی مردم، با هر عمل و توجیهی، جلوی این رخداد را گرفت ؟
بدون تردید انجام وظیفه نظارتی مجلس، تا حدودی در گروی وجود یك روحیه نقاد و یك نقد از درون مجلس است. مجلس هفتم تا كنون چند جلسه غیر علنی به ارزیابی عملكرد تقنینی و نظارتی خود و استفاده از نقادیها و راه حلها و پیشنهادات نمایندگان اختصاص داده است. متأسفانه محدود كردن تذكر نمایندگان، بنا به تفسیری خاص، به نحوه اداره جلسه، نه تنها به بسط وظیفه نمایندگانی در جامعه كمك نكرده است، بلكه عملا و احتمالا به نام هدر ندادن وقت و اداره قاطعانه مجلس، او را از منش نقد از درون نیز محروم كرده است. داوری بنده این است كه به دلیل عدم نقش نظارتی و عدم پاسداشت شأن مجلس از سوی هیأت رئیسه محترم، نظارتها و پی گیریهای نمایندگان و حتی كمیسیونها به ثمر نمی نشیند. بی توجهی به طرح مصوب تسهیل ازدواج جوانان توسط دولت و تقلیل آن به وام ازدواج و غفلت از مواد چند گانه آن، به ویژه احداث و واگذاری موقت مسكن، عدم ارائه پاسخ به گزارش مكتوب كمیسیون فرهنگی درباره عملكرد سازمان میراث فرهنگی، گردش گری و صنایع دستی دراین مورد به خصوص، به رغم یادداشت به رئیس جمهور محترم، و غیر قانونی بودن آیین نامه ساماندهی فعالیت سایتهای اینترنتی از سوی دولت و نادیده انگاشتن نقش قوه قضاییه و حتی مجلس در تصویب آن و در سطح كلان رواج بیاخلاقی و ماكیاولیسم مذهبی یا استفاده ابزاری از دین، از موارد فرهنگی این نظارتهای بی ثمر است.
به هر حال، شایسته است كه مجلس، حداقل در جلسات داخلی خود به نقد و ارزیابی تمامی وعده ها و آرمانهایی كه از دل آن برخاسته است بپردازد و میزان موفقیت خود را در تمام زمینههای تقنینی و نظارتی مربوط به عرصههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی گزارش دهد. اشتباه نشود منظور حجم كمی مصوبات نیست، منظور میزان موفقیت و كارایی این مصوبات در جامعه است. برای نمونه، آیا گرانی مهار شده است و قدرت خرید مردم افزایش یافته و عدالت اقتصادی مستقر و یا در حال استقرار است ؟ در این بین عملكرد اقتصادی مجلس و به طور خاص در تصویب بودجه و متمم آن چه نقشی در افزیش نقدینگی و تبعات آن داشته است ؟ میزان تحقق برنامه پنج ساله چهارم و در راستای سند چشم انداز در چه وضعیتی است. آیا برنامههای اقتصادی دولت وحتی مجلس در راستای این سند، این برنامه و رئوس سیاستهای ابلاغی اصل 44 از سوی مقام معظم رهبری است ؟ مجلس تاكنون در راستای وظایف نظارتی خود، چند گزارش فرآیندی در اختیار نمایندگان گذاشته است ؟
پر واضح است كه بنده نیز به فرازها ونقاط قوت و مستمر این مجلس در وجه استقلال طلبی و عزت مداری در روابط بین الملل و سیاست خارجی و پرهیزاز مناشقات بی ثمر و بی بنیاد و همچنین نقاط قوت نظارتی آن، به طور عمده در دو سال اول، به ویژه جلسات مربوط به رأی اعتماد به دولت نهم واقفم. اما همانگونه كه اشاره شد، بتدریج این وجه فعال نظارتی، پیش پای تعامل گرایی یك سویه رنگ باخته است و طبعا زنگ خطری را به صدا در آورده است. یك سال باقی مانده از عمر مجلس فرصت خوبی برای این باز نگریها و نقدهای از درون و فعال كردن بخش نظارتی آن است. طبعا یكی از بهترین اشكال كمك به دولت همسو نیز انجام همین وظیفه نظارتی است.
دو محور دیگر مربوط به سلامت اقتصادی و ساده زیستی نمایندگان و رعایت اخلاق و موازین شرعی در برخوردها و رفتارهای سیاسی است. آیا مجلس مراقبتی در خصوص بهره مندی مستقیم و غیر مستقیم نمایندگان خود از رابطه ساختاری قدرت ـ ثروت و سرمایههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در پس این رابطه و همچنین میزان تنعم آنها از امكانات و امتیازات مختلف نمایندگی به دست داده است. از ذكر مثالها وموارد صرفنظر وان را به وقت دیگر موكول می كنم و همچنین از افشائ حقایقی در مورد مسببان اصلی جعل شبنامه علیه خودنیز بنا به مصلحت نظام خودداری وآن را به مجالی دیگر موكول میكنم. اما امیدوارم قوه قضاییه با فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری در خصوص برخورد با كسانی كه به طرق مختلف از جمله شبنامه، پیا مهای كوتاه، سایتها،وبلاگها و.... مبادرت به هتك حرمت و حیثیت افراد میكنند، اقدام جدی تر و قاطع تری در مقایسه در مقایسه با گذشته انجام دهد و بتواند با همكاری نهادهای ذی ربط ریشه این مسأله غیر اخلاقی را بخشكاند و زمینه را برای رویاروییها و رقابتهای سالم و اخلاقی و جوانمردانه فراهم كند. البته جای این سؤال باقی است كه چرا دولت باوجود آیین نامه مربوط به انضباط سایتهای اطلاع رسانی مصوب خود نسبت به سایتهایی كه ظاهرا به گونهای به دولت وصل بوده و همواره به هتك حرمت افراد و زدن انگهایی از قبیل خیانت، نفاق و غیره مبادرت میورزند، بر خلاف فیلتر كردن سایتهای دیگر، سكوت اختیار كرده است.بدون تردید جواب این سوال در غیر قانونی بودن همان ایین نامه مستتر است.
آیا زیبنده مجلس اصولگراست كه یكی از نمایندگان به اصلاح اصولگرای آن در همسویی با یكی از سایتهای دولتی علیه یكی دیگر از نمایندگان اصول گرا مبادرت به انواع هتك هرمتها و حیثیتها و بكار گیری الفاظی از قبیل ملحد، ضد ولایت فقیه ،اظهارات گستاخانه و امثالهم بنماید ؟ و احتمالااز پاداشهایی نیز برخوردار شود و موجب خوشحالی و مسرت زاید الوصف برخی از هم جناهیهای خود شود، اما با او هیچ برخوردی صورت نگیرد؟
خدایا! كرامت وعزت مؤمنانه به ما میگوید سكوت، اما این بی حرمتیها و ریا كاریها به ما میگوید، فریاد. به كجا می رویم، چرا در اعمال خود بازنگری نمی كنیم. چرا مدام فرا فكنی می كنیم، خود را اهل مصلحت و طرفدار نظام میدانیم و دیگردان را متهم به نادیده انگاشتن مصالح نظام میكنیم و عملا مصالح جناحی را با مصالح نظام خلط میكنیم. چرا واقعیتها را نمی بینیم. اگر نمایندهای سالم و ساده زیست بود و ندای حق گرایانه و انقلابی سر داد و خود را بر كنار از هر گونه برخورداریهای غیر متعارف طبیعی و غیر طبیعی نمود، به صرف نقد متهم به مصلحت سوزی، الحاد و ضدیت با ولایت فقیه میشود و حقیقت سوزان، منفعت طلبان و هتاكان، مؤمن، طرفدار ولایت فقیه و مصداق حقیقت و صواب میشوند.
غافل از اینكه 1. به تعبیر استاد شهید مرتضی مطهری، اسلام در ذات خود یك حقیقت است نه یك مصلحت 2. ولایت فقیه ابزار توجیه مصلحت و دستیابی به منافع كاذب نیست كه ریسمان تحقق حقیقت است.
ره به كدام سوی میبریم. برادران و سروران اصولگرا با شما بر سر اصول و آرمانها پیمان بسته ایم و تاكنون نیز بر سر این پیمان بوده ایم و عهد نشكسته ایم. اما از نخواهید بدلیل مصلحت سنجیهای كاذب جناحی و یا عدم بهره برداری سیاسی جناحهای رقیب در برابر عهد شكنی ها و سیاستها و رفتارهای غیر اصول گرایانه برخی از به اصطلاح اصول گرایان سكوت اختیار كنیم. چرا كه اصول گرایی با اصول گرایان تعریف نمی شود. تا زمانی كه بر سر عهد و پیمان باشید، خاك پای شما طوطیای چشم ماست، در غیر این صورت نه تنها با شما نخواهیم بود كه با تمام قامت در برابر شما خواهیم ایستاد.
خدایا ندای حق طلبانه و عزت مؤمنانه مرا از گزند مصانعه و مداهنه، مصلحتهای حقیقت سوز و توجیهات ناروا، جمود و فشارهای كور و متعصبانه، تحریكات عوامانه و فضاهای ریاكارانه، تهدیدها و تطمیعهای اصحاب قدرت، تملقهای دروغین و ستایشهای از یاد برنده است، مصون و محفوظ بدار.
خدایا مرا از موهبت درد های بزرگ وشیرین انجام وظیفه در راه اعتلای اسلام،انقلاب وجمهوری اسلامی بهره مند فرما!