بیصدا حلزون یکی از فیلمهای بخش نگاه نو جشنواره فیلم فجر است که مشکلات ناشنوایان و کمشنوایان را در قالب درامی پرفراز و فرود به تصویر کشیده است. بهرنگ دزفولیزاده کارگردان این فیلم، فعالیت سینمایی خود را از عکاسی در مطبوعات آغاز کرده و پس از ساخت چند فیلم کوتاه، نخستین فیلمش را در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر رونمایی کرده است.
هانیه توسلی، محسن کیایی و مهران احمدی از جمله بازیگران فیلم هستند که در کنار آنها بهنوش طباطبایی، علیرضا جلالی تبار و پدرام شریفی در نقشهای فرعیتر ایفای نقش کردهاند. در خلاصه فیلم آمده که بیصدا حلزون داستان زنی است که بین احساس و منطقش در حال تصمیمگیری است.
خبرنگار با بهرنگ دزفولیزاده کارگردان این فیلم در حاشیه جشنواره فیلم فجر گفتوگویی کوتاه کرده که در ادامه میخوانید:
مضمون و ایده فیلم بیصدا حلزون از جمله طرحهایی است که کمتر در سینمای ایران به آن پرداخته شده است. با توجه به سوژههای رایج سینمای اجتماعی و مضامین تکراری کار شده در آن، ایده اصلی فیلم چطور به ذهنتان خطور کرد؟
واقعیت این است که من سعی میکنم به نکاتی توجه کنم که عموماً به چشم نمیآید یا مثلاً هنگام مطالعه روزنامه یا شنیدن اخبار خیلی سطحی از آنها عبور میشود. ایده فیلم بیصدا حلزون که به نارساییهای شنوایی مربوط میشود نیز از این موارد به شمار میآید که هر روزه با آن مواجه هستیم، اما به آن توجه دقیق و عمیق نمیکنیم. بیصدا حلزون در واقع دورخیز و صبوری من بعد از ۲۰ سال فعالیت در سینماست که در نهایت به ساخت این فیلم منجر شد. البته این کار همزمان شده با ۲۰ سال وقفه از آخرین فیلمی که در مورد ناشنوایان ساخته شده است!
در ارتباط با قرار گرفتن فیلم در بخش نگاه نو و بهطور کلی برخورد جشنواره فیلم فجر با بیصدا حلزون چه نظری دارید؟
ببینید نادیده گرفتن فیلم توسط هیئت انتخاب، شرایطی را ایجاد میکند که آسیبها و بحرانهای فراوانی برای سازندگان فیلم به وجود میآورد. از نظر من، سرنوشت فیلم بیصدا حلزون همانند شخصیتهایش مهجور واقع شده است، چراکه فیلم بهراحتی میتوانست در ۴ یا ۵ رشته کاندیدای سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر باشد. بازی خانم هانیه توسلی بهزعم بسیاری از منتقدان حاضر در جشنواره، متفاوت و جدید بود. همچنین در بخشهای جلوههای ویژه و بهخصوص سکانس آبگرفتگی و سایر بخشهای فنی همچون صداگذاری، فیلمبرداری و موسیقی نیز ما میتوانستیم نامزد سیمرغ شویم. در مورد موسیقی فیلم نیز باید بگویم تحقیقات زیادی در این حوزه انجام شده تا مشخص شود چه نوع موسیقی با چه ویژگیهایی بیشتر مورد نظر ناشنوایان خواهد بود.
مهمترین آسیبی که جشنواره به جهت نپذیرفتن بیصدا حلزون در بخش مسابقه به فیلم زد در بخش آرای مردمی بود. چرا که وقتی فیلمی در بخش مسابقه نباشد، در رأیگیری آرای مردمی که به گمان بسیاری از کارشناسان مهمترین و دقیقترین معیار داوری در جشنواره است، شرکت داده نخواهد شد.
بحث آرای مردمی و نظرات تماشاگران پیش آمد؛ درباره بازخوردهای فیلم در جشنواره و سینماهای مردمی سطح شهر چه اطلاعاتی دارید؟
نظرات و بازخوردهای فیلم در سینماهای دو شهر تهران و اصفهان که از نزدیک شاهد آن بودم، حاکی از استقبال گسترده مخاطبان از فیلم دارد که شخص من بهعنوان فیلمساز نیز این میزان تمایل را پیشبینی نمیکردم. در پردیس سینمایی کوروش بارها از من در مورد قرار نگرفتن فیلم در بخش سودای سیمرغ پرسیدند؛ چراکه خواهان رأی دادن به فیلم برای اخذ بهترین فیلم مردمی جشنواره بودند.
فیلم بیصدا حلزون از نظر مضمون در میان فیلمهای اجتماعی طبقهبندی میشود. تحلیل شما از سینمای اجتماعی روز ایران و جایگاه بیصدا حلزون که دارای رویکرد و نگاه جدید از نظر ایده و ذهن است، در این بخش چیست؟
من در تمام مدت فعالیت مطبوعاتی و رسانهای خود به دقت و بهطور کامل فیلمهای همکاران فیلمسازم را رصد میکردم. به نظرم مضامین متعدد و متنوع اجتماعی در برخی از فیلمها به بدترین شکل ممکن به تصویر کشیده میشود. به عبارت سادهتر میتوان بخشی از سینمای اجتماعی ایران را سینمای خشم نامید که تصاویری چرکآلود و آزار دهنده از جامعه به نمایش میگذارد در حالی که سینمای مورد علاقه من که سعی میکنم در آثارم تبلور و تجلی آن دیده شود، بخشی از سینمای اجتماعی است که کاراکترها با وجود تمام مشکلات مالی، لحظات خوب و شیرینی را نیز تجربه میکنند و شخصیتهای فیلمهایم محکوم به موفقیت هستند. از طرف دیگر، از نظر من کاراکترهای فیلمها باید امیدوار کننده باشد نه اینکه مدام انرژی منفی و حال بد به مخاطب منتقل کند و جامعه را ناامید نماید.
از سوی دیگر، حجم بالای فیلمهای اجتماعی مشکل و معضل دیگری است که باعث آزار و ملال تماشاگران شده است. هر بار فیلمسازان ما به یک سمتی تمایل نشان میدهند؛ یک زمان سینما از فیلمهای جنگی و اکشن پر میشود، در برههای دیگر فیلمهای کمدی باب میشود و هم اکنون فیلمهای اجتماعی حجم بالایی از تولیدات سینمای ایران را تشکیل میدهند که این فراوانی و عدم تنوع به خودی خود باعث دلزدگی و پس زدن تماشاگر شده است.
بهعنوان سؤال پایانی، پیشبینی شما از اکران فیلم و فروش بیصدا حلزون چیست؟
بیصدا حلزون پتانسیلهای زیادی برای جذب مخاطب از طیفها و رشتههای مختلف دارد. در درجه نخست، قشر ناشنوایان هستند که علاقهمند به کاشت حلزون و رفع مشکلات شنوایی بودهاند و از زمان ساخت درباره فیلم، پرسوجو میکردند.این افراد به هر دلیل نتوانستند در جشنواره فیلم فجر کار را تماشا کند و از این رو بسیار مشتاق هستند که فیلم زودتر اکران شود و فیلم را تماشا کنند.
از سوی دیگر، عموم مردم هستند؛ چرا که ما مردمی حامی و پشتیبان داریم که همه جا نشان دادهاند در صورتی که بهخوبی تبلیغات انجام شود و اطلاعرسانی کافی و دقیق صورت گیرد، از طیفهای مهجور جامعه مانند ناشنوایان و آثار ساخته شده در مورد آنها حمایت خواهند کرد.
قصه بیصدا حلزون روایت معماگونه و درگیر کنندهای دارد که با فراز و فرودهای زیادی که دارد میتواند برای مخاطب جذاب باشد و آنان را با فیلم همراه سازد. فیلم ما دو هنرپیشه محبوب یعنی هانیه توسلی و محسن کیایی را دارد که هر دو از محبوبترین بازیگران حال حاضر سینمای ایران هستند. از سوی دیگر، قرار گرفتن خانم توسلی و بازی متفاوت او در نقش یک زن کمشنوا مورد توجه منتقدان نیز قرار گرفته و میتواند از دیگر نکات کنجکاوی برانگیز بیصدا حلزون برای تماشای عموم مردم باشد.