آفتابنیوز : مراسم تحليف جرج بوش رئيس جمهوري ايالات متحده در روز پنجشنبه، ميتواند نقطه پاياني بر مباحثات گسترده و متعددي باشد كه اين روزها در واشنگتن در مورد گسترش دامنه «نبرد عليه تروريسم» به ايران شنيده ميشود.
اين مباحثات عمده توسط محافظهكاران نويني حاضر در پنتاگون دامنزده ميشود كه پس از انتخاب مجدد بوش عليرغم اينكه نقش نويني در جمع آوري و ارائه اطلاعات نادرست در مورد تسليحات عراق – كه در نهايت به حمله آمريكا به اين كشور منتهي شد – داشتند، همچنان بر سر كار باقي ماندهاند.
واشنگتن از مذاكرات ايران و اتحاديه اروپا كناره گرفته و محافظهكاران پنتاگون براين باورند كه توافق فعلي اتحاديه اروپا و ايران در مورد غنيسازي اورانيوم و افزايش بازرسيهاي تسليحاتي، ضمانت اجرايي نداشته و در ماههاي آتي به سرعت شكست خواهد خورد. بسياري از اين افراد مصرانه معتقدند كه تنها تهديد – و در صورت لزوم بهكارگيري – حملات نظامي هوايي و نيروهاي ويژه عليه تأسيسات هستهاي ايران ميتواند روحانيون حاكم ايران را از تلاش براي دستيابي به تسليحات هستهاي باز دارد.
ميانهروهايي كه تعدادشان در دولت دوم بوش، بيش از پيش كاهش يافته است، بر اين باورند كه ايران حتي اگر به دنبال برنامه تسليحات هستهاي باشد، اين برنامه در سرتاسر كشور و درمكانهايي كه واشنگتن حتي كوچكترين اطلاعاتي نسبت به آن ندارد، گسترش يافته باشد. از نگاه اين افراد، علاوه بر امكان ناپذير بودن چنين اقدامي، هزينه انتقامگيري ايران و اقدام متقابل اين كشور، آنچنان بالا خواهد بود، كه عملاً گزينه برخورد نظامي با ايران را از دستور كار آمريكا خارج ميكند.
يك مقام ارشد دولت كه در شكلدهي به سياست واشنگتن در قبال ايران نقش مهمي دارد، اين باور ميانهروها را رد كرده و معتقد است: گاهي اوقات هزينه عدم انجام كاري، بسيار بالا است. در ايران ما با تركيبي از تلاش براي دستيابي به تسليحات هستهاي و ارتباط با گروههاي تروريستي روبهرو هستيم.
نيويورك در شماره اين هفته خود گزارشي مبني بر اعزام تيمهاي ويژه عملياتي از سوي پنتاگون به خاك ايران را منتشر كرد. به موجب اين گزارش اين تيمها با هدف شناسايي مراكز و تأسيسات هستهاي ايران – با مقاصد نظامي – وارد كشور مزبور شدهاند.
گزارش نيويورك كه به قلم سايمور هرش، روزنامهنگار با سابقه – كه شهرت بسزايي در نگارش مقالات تحقيقي دارد – منتشر شده بود، از سوي كاخ سفيد و پنتاگون با اظهارنظرهايي كه تفاوت عدهاي با «تكذيب كامل» داشتند، روبهرو شد.
لاورنس ديريتا، سخنگوي ارشد پنتاگون روزگذشته در واكنش به اين گزارش گفت: مقاله آقاي هرش، آنچنان با اشتباهات متعدد در مورد برخي فرضيات اساسي در هم آميخته است كه اعتبار كل مطالب از بين رفته است.
با اين وجود گاردين به اين واقعيت دست يافته است كه پنتاگون ظرف مدت اخير سرگرم بررسي امكان استفاده از اعضاي گروه ناراضي ايراني، مجاهدين خلق (منافقين) براي نفوذ به خاك ايران و جمع آوري اطلاعات بود. اين گروه هماكنون در پايگاه اشرف در نزديكي بغداد مستقر است. مقر اين گروه قبلاً تحت كنترل و حفاظت صدام قرار داشت و اكنون ايالات متحده حفاظت از آن را برعهده گرفته است.
مجاهدين خلق (منافقين) يك گروه تروريستي است كه وزارت خارجه آمريكا نيز نام آن را در فهرست گروههاي تروريستي قرار داده است. يك افسر سابق سيا كه تسلط مطلوبي بر زبان فارسي دارد، ميگويد كه برخي محافظه كاران نوين پنتاگون از وي خواسته بودند تا با سفر به عراق بر فعاليتهاي مرزي مجاهدين خلق نظارت كند. او از انجام اين كار خودداري كرده، اما در مورد پايان يافتن پروژه ابراز ترديد ميكند.
اين مقام سابق سيا ميگويد: اين روزها اسبهاي پير جنگي، كهنه سربازان فرتوت و اعضاي عمليات شكست خورده ايران – كنترا از گنجههاي آشپزخانه خارج شده و براي تعيين سياست آمريكا در قبال ايران، به كاخ سفيد فراخوانده ميشوند.
به گفته او، مباحث سياسي مرتبط با ايران تحت نظر داگلاس فيث هدايت ميشود. سياستمداري كه از حاميان اصلي جنگ عليه عراق بود. فيث در جريان برنامهريزيهاي اوليه براي حمله به عراق، به همراه زيردستان خود در «اداره طرح هاي ويژه» جهتدهي به سياستهاي پنتاگون در قبال مواردي را كه محافظهكاران نوين باور داشتند سياستهاي سيا و وزارتخارجه محافظهكارانه است، برعهده داشت. همكاران فيث عموماً در ميان همفكران وي در خارج از دولت، انتخاب شده بودند.
اين مقام سابق سيا ميگويد: آنها فكر ميكنند شما ميتوانيد به راحتي وارد خاك ايران شده، تأسيسات هستهاي اين كشور را نابود كرده و دولت را متزلزل كنيد. فكر ميكنند فقط با چند سياستمدار لجباز روبهرو هستند و مجلس جوان كه دوستدار شلوار جين «گپ» هستند. فكر ميكنند اگر اين كار را بكنند، تمامي معضلات جهان حل ميشود. اين تفكر احمقانه است.
رئول ماك گرچت، يك افسر سابق ديگر سيا كه اكنون در موسسه امريكن اينترپرايز رهبري جمعي از محافظهكاران نوين را كه خواهان برخورد با ايران هستند برعهده گرفته است، نظر ديگري دارد.
او ميگويد: حملات هوايي به تأسيسات ايران، ميتواند برنامههاي هستهاي اين كشور را مدتي به تعويق بيندازد. اين حملات ميتواند به صورت مكرر تكرار شود.
گرچت در ادامه ميگويد: اين دولت در عمل فاقد استراتژي مناسبي در قبال ايران است. پروژه عراق اكنون به جايي رسيده است كه ميتوانيم توجه خود را بر ايران متمركز كنيم.
ديويد آلبريت، كارشناس تسليحات هستهاي در مركز امنيت ملي ميگويد: اسرائيليها معتقدند كه ايران تا سال 2007 به اورانيوم غني شده كافي براي ساخت بمب دست خواهد يافت. برخي حتي پايان دهه جاري را زمان دستيابي ايران به اورانيوم غني شده به ميزان كافي ميدانند.
بررسي احتمال برخورد نظامي با ايران، با حضور افسران ارشد بازنشسته ارتش، مقامات امنيتي و ديپلماتها كه به درخواست نشريه «آتلانتيك» صورت گرفته و مدتها كارگروهي منظم و سازماندهي شده، نشان ميدهد كه هيچ گزينه نظامي قابل اتكايي براي مقابله با ايران وجود نداشته و در نهايت اگر مذاكرات و تهديد ايران به تحريم كارساز نباشد. ايالات متحده بايد جمهوري اسلامي را با عنوان يك قدرت هستهاي به رسميت بشناسد.
سام گاردنر، سرهنگ سابق نيروي هوايي كه در اين برنامه گسترده حضور داشت، ميگويد: نتيجه نهايي، از نظر ما، منطقي و مبتني بر واقعيات است. اما آنچه كه در عراق گذشت نشان مي دهد كه منطقه معمولاً پايه و اساس تصميم گيري دولت را شكل نداده است. از نگاه من، ايالات متحده ديگر به سمت اعمال دكترين حمله پيشگيرانه نخواهد رفت.