مرد با صدای بلند فریاد میزند «رشت، حرکت». پنج مسافر در اتوبوس نشستهاند و او منتظر است تا مسافران دیگر اضافه شوند. بهروز در تمام روزهای بحران کرونا از تهران به رشت مسافر برده و حتی در روزهایی که اعلام شد جادههای شمالی بستهاست، مسافران او کم نبودهاند. او امروز هم مثل روزهای دیگر در پایانه مسافر میزند. اتوبوسش را قسطی خریده و نگران ٢۵میلیون قسطی است که باید بدهد و حالا با این تعداد پایین مسافر پرداختش ممکن نیست: «کسی نگفت نیایید. جاده هم باز بود. مسافر بردم. اما مسافر کم است.»
پایانه اتوبوسرانی غرب تهران فرق چندانی با روزهای دیگر ندارد. اغذیهفروشیها بساطشان به راه است و دکهها مشتری دارند. فلافلها و سوسیسبندریها هم پشت شیشه مغازهها منتظرند. مردان با چشمهایی منتظر و دستانی بدون دستکش و صورتهایی اغلب بدون ماسک از هر کس که از مقابلشان رد میشود، میپرسند مسافر کجاست تا شاید مسافری به تعداد مسافرانشان اضافه شود. در پایانه غرب تهران مانند پایانه جنوب و شرق و بیهقی، همه مشغول به کارند؛ نه نامهای برای بستن اغذیهفروشیها صادر شده و نه اصراری برای سرکار نیامدن مردان روزمزد وجود دارد.
بیانی، روی دیوار بالای میزش نوشته: «لطفا پیش از نشستن روی صندلیها دستهایتان را بشویید.» مشتریای در سالن نشسته و میگوید شاید کمتر کسی به این پیامها توجه کند اما آنها ماندهاند چون نمیتوانند مغازه را ببندند. او پیمانکاری است که هشت مغازه در مجموعه دارد و ماهی ١۴٠ میلیون تومان اجاره پرداخت میکند. با این حال میگوید برای بستن اطلاعیهای به آنها ابلاغ نشده و خودشان هم نمیتوانند مغازهها را ببندند: «اینجا حدود ٢۵ پیمانکار دارد. هفته قبل جمع شدیم و نامه زدیم به شهرداری تا کاری برایمان کنند. اجازه بستن بدهند و درباره اجارهها هم با ما کنار بیاید اما تا حالا خبری نشده و جوابی به نامه ما ندادهاند.» سه کارگر حاضر در مجموعه دستمال به دست در حال تمیز کردن سیاهیهاییاند که دیگر با هیچ مواد تمیزکنندهای از بین نمیرود. یکی از آنها دستش را زیر شیر آب میگیرد و میگوید: «چارهای نیست. هر روز اینجاییم.»
روزهای شلوغ، شبهای شلوغ
پایانه غرب روزهایش مثل گذشته پر رفتوآمد است اما حالا شبهای شلوغش هم به فهرست وضعیت دشوارش اضافه شده. شبها تعداد بسیاری از افراد بیخانمان به اینجا آمده و در پایانه ساکن شدهاند و مجتبی، مغازهدار یکی از اغذیهفروشیها که این مدت شبکاریهای زیادی داشته میگوید باید فکری به حالشان کرد. «البته شنیدهایم تعدادی از آنها زندانیانیاند که جرایم غیرعمد داشتند. بیشتر آنها معتادند و جایی هم برای ماندن ندارند. دیشب یکی از آنها گفت چایی مجانی میخواهد و وقتی گفتم نمیدهم کف مغازه تف انداخت. با این شرایط نمیتوان کار کرد.» او این خبر را هم شنیده که دیروز اعلام شد: «آزادی ٧٠هزار زندانی به دلیل بخشنامه رئیس قوه قضائیه برای جلوگیری از شیوع کرونا.»
آنچه در شبهای ترمینال میگذرد را دو مردی که از کارکنان پایانهاند و یکی از آنها در حال ضدعفونی محیط است هم تأیید میکنند: «روزها اینجا نیستند. نمیدانیم کجا میروند. فقط شبها برای خواب میآیند.» سختی ماجرا برای مهدی تنها حضور این افراد نیست بلکه کرایه نداشتن و بیمشتری شدن است. او هم ٣٩میلیون تومان اجاره مغازهاش است که گوشهای از ترمینال جا خوش کرده. مهدی هم نامهای را که برای بستن ترمینال نوشته شده امضا کرده، اما همچنان منتظر پاسخ است. پاسخی که فکر میکند مانند روزهای گذشته به دستشان نرسد و همچنان مجبور باشند سرکار حاضر شوند. آن هم در شرایطی که رفتوآمدها به ترمینال فرقی با گذشته نکرده، امکانات بهداشتی کم است و نمایندهای هم از سوی وزارت بهداشت در یکی از پرترددترین مناطق شهر حاضرنیست. هرچند شهرداری میگوید سه بار در روز سالنهای انتظار، سکوها و سرویسهای بهداشتی را ضدعفونی میکند، اما ناظری برای راستیآزمایی از سوی وزارت بهداشت دیده نمیشود.
نامه اغذیهفروشان و دکهداران هرچند برای مسئولان شهرداری نوشته شده است، اما آنها میگویند کسی که باید پایانه را تعطیلکند، آنها نیستند، بلکه سازمان راهداری و حملونقل جادهای است. سازمانی که مسئول رسیدگی به اتوبوسهاست و ضدعفونی رانندگان و داخل اتوبوسها هم بر دوش این سازمان است. علاوهبراین راهداری مسئول ضدعفونیکردن غرفههای فروش بلیت هم هست، اما مردانی که در سالنهای ترمینال حاضرند، میگویند خبری از ضدعفونیهای دائمی راهداری نیست و صاحبان غرفهها فقط به دودکردن اسپند قناعت کردهاند و مسافران هم از ضدعفونینشدن اتوبوسها گلایه دارند.
شهرداری میگوید نهاد خدماتی است و تا زمانی که مسافر و سرویس فعال است، وظیفهاش این است که اینجا باشد و هر سازمانی که موظف است، باید جلوی این ماجرا را بگیرد. آنها براساس قانون موظفند دکهها و اغذیهفروشیها، سالنهای انتظار و سرویس بهداشتیها را تمیز کنند و باقی زیر دست راهداری است. گلایه از همین تمیزکاریها کم نیست. حسین میگوید بعضی از سکوها را ضدعفونی میکنند و بعضی دیگر را نه و وقتی میگوییم جواب درستی نمیگیریم. قیمت بلیتها در همین یک هفته گذشته که اوج بحران کرونا بوده، نصف شده است و حالا بسیاری از غرفههای فروش بلیت با وجود آنکه سفر را منع کردهاند، با سوبسید بلیت میفروشند. تعداد اتوبوسها کم نشده و بر اساس آمار موجود از رفتوآمد اتوبوسها در پایانه غرب که در اختیار «شهروند» قرار گرفته، تعداد سرویسها از ٢هزار سرویس در روز به هزارو۵٠٠ سرویس رسیده و این کاهش هم به دلیل کاهش مسافر است، نه کاهش خدمات اتوبوسها. حالا مردان حاضر در ترمینال میگویند اینجا دروازههای شهر است، دروازههایی که باز گذاشته شدهاند و گویا راهی هم برای بستنشان وجود ندارد. آنها راهی برای جلوگیری از ابتلا به ویروس کرونا ندارند، جز آنکه دستانشان را بشویند و بگویند: «انشالا که چیزی نمیشود.»
راههای ایلام برای اتوبوس بسته است
ماجرا برای راهداری اما جور دیگری است و داریوش باقر جوان، مدیرکل حملونقل مسافری سازمان راهداری میگوید امکان بستن کامل ترمینالها وجود ندارد، چراکه همچنان عدهای مجبور به جابهجاییاند و نیاز دارند تا کسی آنها را به شهرشان ببرد، با این حال بستن یا بازبودن ترمینالها تصمیم سازمان آنها نیست: «ما نمیتوانیم در شرایط فعلی به شکل شخصی تصمیمبگیریم. ما مجبوریم تصمیماتمان تابع تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا باشد. آنها اگر به ما بگویند ببندیم، حتما خواهیم بست، ولی چنین تصمیمی گرفته نشده است.» او میگوید تاکید و توصیهشان این است که مردم سفر غیرضروری نکنند و وضعیت را با نوروزهای قبل نسنجند، اما در این شرایط هم اگر قرار است اتفاقی بیفتد، مسئولان ملی مبارزه با کرونا باید مسیرهایی را که محدودیت تردد دارند، به شرکتهای حملونقل اعلام کنند و آنها هم باید تبعیت کنند.
به گفته او شرکتهای حملونقل هم خودشان میتوانند تصمیم به کارنکردن بگیرند، اما اغلب این اتفاق نمیافتد: «علاوه بر آنکه ستاد ملی باید این تصمیم کلی را بگیرد، استانها هم میتوانند تصمیم بگیرند. برای مثال استان ایلام اعلام کرده است که از پذیرش اتوبوسها و سایر وسایل حملونقل عمومی جلوگیری به عمل میآورد، اما این اتفاق درباره سایر استانها تاکنون رخ نداده است. درباره استان گیلان و مازندران باید بگویم برخی تصمیمها استانی اعلام میشود و آنجا این اعلام به این شکل انجام شد که همچنان هم حملونقل وجود دارد.» به گفته باقرجوان آنها در تلاشند برای ضدعفونی کارهایی انجام دهند و از مردم هم خواستهاند تا به شکل غیرحضوری بلیتهایشان را تهیه کنند، اما درنهایت آنچه برای مردم مهم است اینکه ستاد ملی کرونا شرایطی را ایجاد کند که فقط صحبت از سفر نرفتن به خودروهای شخصی اختصاص نیابد و حملونقل عمومی همچنان به مناطق پرخطر انجام نگیرد. پایانهها در این شرایط برای مدتی تعطیل شوند و حمایتهایی برای این تعطیلی به وجود بیاید که افراد نخواهند با سختی این روزهای سخت دنبال هر مسافری بدوند و بگویند «ما جای خالی داریم».