به جز فدراسیون فوتبال، وزارت ورزش هم خواستار برگزاری انتخابات فدراسیون یا همان اساسنامه قبلی شده بود که در نهایت فیفا برای دومین بار به ایران «نه» گفت تا مشخص شود که آنجا مثل اینجا نیست که با یک تلفن و یک خواهش و من بمیرم و تو بمیری همه چیز ردیف شود. ما بارها و بارها در همین فوتبال قانون را دور زدهایم. بارها و بارها AFC را گول زدیم که فلان امکانات استاندارد را داشتیم، اما نداشتیم. الان هم میخواستیم ماجرای اساسنامه را ماستمالی کنیم که خب نشد و فیفا در دو نوبت جلویمان را گرفت تا بلکه از رو برویم! واقعیت این است که اینجا دیگر پای فیفا وسط است و اینطور نیست که فلان مدیر با نفوذ یا فلان مربی با یک تماس تلفنی ساعت و روز بازی را عوض کند. خلاصهاش میشود این که لابی کردن در داخل جواب میدهد، ولی در عرصه بینالمللی جواب نمیدهد و همین است که شما میبینید تیمهای ایرانی هیچ موقع در لیگ قهرمانان آسیا به جایی نمیرسند و یا ۴۸ سال است که به المپیک نمیرسیم.
اینکه ما انتخابات فدراسیون فوتبال را چه زمانی برگزار کنیم خیلی مهم نیست، مهم این است که فیفا دوبار مچمان را گرفته و صدبار دیگر هم میگیرد، ولی ما همان هستیم که قبلاً بودیم. فعلاً اینجا ذهنها درگیر کروناست و حرف فوتبالی هم که میشود همه یاد قرارداد ترکمنچایگونه جناب ویلموتس میافتند که پول را گرفته و سه ماه است که دارد به سبیل همه ما میخندد.