کافی است سری بزنید به فهرست کارنامه کاری این زاده آخرین ماه ۱۳۱۳ که نخستین فیلمش «خشت و آینه» را در ۱۳۴۴ بازی کرده، در ۱۳۴۸ با «قیصر» و «گاو» از تئاتر کوچ موفقی را به سینما تجربه میکند و کنار علی نصیریان، محمدعلی کشاورز، عزت انتظامی و داود رشیدی ۵ تفنگدار بازیگری ایران میشوند. آنها که هیچ یک سوپراستار نبودند و همه هم خاستگاه تئاتری داشتند و اقلا ۶دهه عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون ایران تحت تاثیر بازیهای درخشانشان بوده است.
بیشک در میان این ۵ نفر، جمشید مشایخی با هر متری احتمالا یکی از سهتای اول میشود احتمالا کنار مرحوم عزت انتظامی و استاد علی نصیریان.
ازهمان «گاو» تا «قیصر»، »شازده احتجاب» و «کمال المک» و «سوتهدلان» تا «سرب» و «حکم». او از کیمیایی تا تقوایی و علی حاتمی همیشه بخشی از فیلمهای خوب فیلمسازان خوب سینمای ایران بود.
آخرین سکانسش جلوی دوربین هم اتفاقا بازسازی که از فیلمهای خوبش با تقوایی بوده. سکانس نشستن و دیالوگ گفتن با هدیه تهرانی که برای فیلم «سینما شهر قصه» بازسازی شده بود.
نقشی که او برای ایفایش روزهایی سخت گذرانده بود. کیوان علیمحمدی کارگردان فیلم میگفت استاد با کلی قرص و درد این سکانس را در کنار هدیه تهرانی بازی کرده بود و در آن سن و سال شرایط بیماری خیلی خوب از انجامش برآمده بود.
این اواخر اما مشایخی پا به سن گذاشته بیش از آنکه برای نقش بازی کردنهایش خبرساز باشد برای اظهارنظرها و حضورهایش در رخدادهای مهم ورزش، هنری و اجتماعی بود که خبرساز میشد.
از سال ۹۲ برای حمایت از حسن روحانی در انتخابات حملات گروهی به او از سوی منتقدان دولت آغاز شد و ادامه داشت.
مشایخی این اواخر که کمتر بازی میکرد و جلوی دوربین میرفت، بیشتر وقتش یا حضور در اخبار برای این توصیهها، تلاشها و فعالیتهایی بود که صرف آشتی دادنها میشد.
از حضور در مستند ناصر حجازی و ابراز علاقه به استقلال تا خواهش و پیش افتادن از کارلوس کیروش و پادرمیانی در ماجرای اخراج مهدی رحمتی از تیم ملی فوتبال که به سرانجام نرسید تا ماجرای بوسیدن شانه مردانه لیونل مسی پس از حملات زامبیهای فضای مجازی بعد بازی ایران و آرژانتین به او. اتفاقاتی که نام استاد را سر زبانها انداخت اما فرجامی نداشت.
سال آخر اما در روزهایی که چند مرحله طولانی در بیمارستان بستری شد و هر بار خبر تلخ درگذشتش منتشر و تکذیب شد، او به برنامهای تلویزیونی رفت و گفت از حمایت دولت پشیمان است و البته جملهای درباره خودکشی غلامرضا تختی گفت که حسابی جنجال به پا کرد. این که او خودکشی کرده و دلیلش هم اختلاف خانوادگی با همسرش بوده است.
گفتههایی که باعث اعتراضات بسیاری به او شد. هجمهای بزرگ که البته خودش در گفتوگویی دربارهشان توضیحاتی داد و آن گفتهها در حقیقت آخرین گفتوگوی این استاد برجسته بازیگری سینمای ایران بود.
مشایخی که روزی او را در سیمای کمال الملک یا دایی قیصر میشناختیم، آخرین تصویرش در سینمای ایران در فیلمی است که احتمالا پس از بحران کرونا اکران میشود.
جایی که با موهای یکدست سفیدش لبخندی زیبا بر لب دارد و در اتومبیلی کنار هدیه تهرانی نشسته و این هنرپیشه در پایان سکانس او را میستاید.