علیرضا بیرانوند در گفتوگو با برنامه اینترنتی پانوراما صحبتهای جذاب و البته مهمی از حضورش در قرنطینه خانگی، توصیه به مردم برای مسافرت نکردن و در خانه ماندن، حواشی زیادی که در دوران کالدرون با آن مواجه بود، نحوه انتقالاش به پرسپولیس، سفر به بلژیک برای پیوستن به تیم جدیدش، اتفاقات بازیِ جام جهانی مقابل پرتغال، مهار پنالتی رونالدو، جلوگیری از قهرمانی پرسپولیس در زمان حضورش در نفت تهران و ... مطرح کرد که مشروح اظهارات او را در زیر میخوانید:
* خودمان رعایت کنیم، کرونا شکست میخورد
کرونا یک اتفاق جهانی است که برای تمام مردم دنیا افتاده و لازم است تا همه ما مسائل بهداشتی را رعایت کنیم. ویروسی است که اگر خودمان رعایت کنیم، میتوانیم آن را شکست دهیم. ۱۵-۱۰ روز است که در خانه ماندیم و از شکل و شمایلمان هم مشخص است(با خنده).
* قیافهام نشان میدهد که در قرنطینه هستم
باید همه کمک کنیم تا این ویروس را شکست دهیم. قیافهام هم نشان میدهد که در قرنطینه هستم. واقعا میترسم حتی ریشهایم را بزنم. در خانه اگر شبکه تلویزیون را عوض میکنم و به کنترل دست میزنم، سریع دستهایم را میشویم. انقدر دستهایمان را میشوییم، آن خط ۱۸ و ۸۱ در کف دستانمان هم از بین رفته و باید با ماژیک آن را بنویسیم. خواهشا مردم رعایت کنند.
* تمرین در خانه
برنامه تمرینی را از کادر فنی تیم گرفتیم و خودمان هم یک سری تمرینات انجام میدهیم. تجهیزات بدنسازی آن چنانی در خانه نداریم و فقط میتوانیم روی تردمیل بدویم و حرکاتی مثل شنا زدن و ... را انجام دهیم. ۱۰۰ درصد تمام ورزشکاران بعد از این روزهایی که در خانه هستند، اُفت بدنی خواهند داشت و نیاز دارند تا یک ماه بدنسازی کنند تا دوباره به حالت بدنی قبلی خود برگردند.
* مردم به مسافرت نروند
در هفت، هشت روزِ ابتدای شیوع ویروس کرونا، اتفاقات بدی در لرستان افتاد و در الشتر وضعیت بدی را شاهد بودیم. تنها چیزی که الان میشود به مردم گفت، این است که واقعا به مسافرت نروند. باید آینده را ببینیم؛ وقت برای خوش گذرانی و پشت سر گذاشتن ۱۳ بهدر هست. فکر میکنم از روز چهاردهم فروردین، شیوع ویروس کرونا بیشتر میشود. یه ضرب المثلهایی آقای منصوریان داشت که میگفت یک پیک اول داریم و یک پیک دوم...؛ البته آقای منصوریان قدرت بیان خیلی خوبی دارد. ایشان خیلی با من رفیق بود ولی بعضی جاها یک سری اتفاقاتی میافتد، اما البته خدا را شکر اخلاقی دارم که اگر بزرگترین افتخارات دنیا را هم به دست بیاورم، همان علی بیرو خاکی هستم که شوخی میکنم و سر وقتاش میخندم، شیطنتهایی انجام میدهم و سوتیهایی از من بیرون بیاید!
* قرار بود این روزها بلژیک باشم
قرار بود در تعطیلات نوروزی و بعد از بازیهای مقدماتی جام جهانی سفری به بلژیک داشته باشم، اما همه چیز تعطیل شد. قرار بود این ایام به بلژیک بروم و تستهای پزشکی را پشت سر بگذارم ولی به من گفتند اگر قرار است به بلژیک بیایی، باید حدود دو هفته در قرنطینه بمانی. آنها هم ۱۲-۱۰ روز قبل لیگ بلژیک را تعطیل کردند ولی مثل ما در قرنطینه نیستند.
* تازه الان به خانوادهام وابسته شدهام!
شرایط خیلی سختی است و همه ما باید رعایت کنیم. خیلی دوست دارم پدر و مادرم را ببینم و همسرم دوست دارد به دیدار پدر، برادران و خانوادهاش برود. طاها، پسرم شرایط خاص خود را دارد و ۴-۳ روز قبل به من میگفت، اگر میشود دیگر فوتبال بازی نکن، به شما عادت کردم. تا حالا اصلا چنین شرایطی نداشتم و تا این اندازه در خانه نبودم. تازه الان دارم وابسته خانوادهام میشوم!(با خنده). طاها ۹ سال دارد و اولین بار است که ۱۰ روز بطور مداوم پیش آنها هستم. بارانا هم ۳ سال و نیم دارد ولی با بازیهایی مثل پلیاستیشن، سر آنها را گرم میکنم. وقتی در خانه تمرین میکنم، پسر و دخترم با من مشغول تمرین میشوند.
* چپ و راست انگلیسی را به زور یاد گرفتم
قرار بود نیمفصل به بلژیک بروم، اما شرایط پرسپولیس را دیدم و متوجه شدم میتوانیم دوباره قهرمان شویم. گفتم در این شرایط بمانم چراکه به نفع تیم است. بعد از قراراردادم نیز، درصدی از مبلغ انتقالم را باشگاه بلژیکی به پرسپولیس پرداخت کرد. از مدت ۵-۴ ماهه برای رفتنم به بلژیک هم استفاده کردم و گفتم میتوانم معلم زبان بگیرم. بلژیکیها به زبانهای هلندی و فرانسوی صحبت میکنند که برای من خیلی دشوار است. ۹-۸ سال اخیر هم در تیم ملی مربیانی با زبانهای مختلف داشتم و هنوز چپ و راست را به زور یاد گرفتم! تا حالا به بلژیک سفر نکردم و قرار است برای اولین بار به این کشور بروم.
* نظر بازیکنان پرسپولیس به من عوض شده بود
آقای کالدرون جلساتی زیادی با من میگذاشت و بعد از هر بازی، من را جلوی بازیکنان صدا میکرد و در اتاقاش با من حرف میزد. خیلی روی من نظر داشت ولی من میدانستم که آخرش هم اتفاق بدی برای من میاُفتد. طرز فکر بچهها نسبت به من هم عوض شده بود و میگفتند، نکند که من میگویم فلانی را بازی بدهد یا ندهد. اصلا چنین اتفاقی نمیاُفتاد و خودِ آقای کالدرون هم چنین اجازهای نمیداد. دو، سه بار من را صدا زد و پس از صحبتهای که داشتیم، دو، سه بازیکن دیگر بازی نمیکردند؛ به همین خاطر آنها به من شک کردند که شاید این اتفاق بخاطر حرفهای من است.
* میگفتند بیرانوند ترکیب را میچیند!
دو، سه بازیکن ما مثل شجاع خلیلزاده، علی علیپور و ... با تصمیم خودِ آقای کالدرون نیمکتنشین شدند. من هیچوقت نمیگفتم شجاع یا علیپور بیرون بنشینند چون اگر این اتفاق بیفتد، من بهعنوان دروازهبان تیم ضرر میکنم و میگویند بیرانوند گل خورده است. اتفاقی افتاد که در رختکن میشنیدم که میگویند، بیرانوند گفته فلانی بازی کند یا نکند! بعد از آن، دو، سه روزنامه عنوان کردند دروازهبان ملیپوش پرسپولیس ترکیب تیم را میگوید. این اتفاق مشخص بود که از سوی تیم عنوان شده و قصد داشتند یک سر و صدایی بیرون و در رسانهها ایجاد کنند تا زود جمع شود. این مسئله که اتفاق افتاد، قبل از بازی و در جلسه تیمی بود که دیدم آقای کالدرون در جمع بازیکنان گفت هیچکس به من ترکیب و نفرات منتخب تیم را نمیگوید. میدانستم که منظورش من یا بازیکنانی که این بحث را مطرح کردند، هستند. به یکباره گفت علیرضا مگر تو در آرژانتین همراه من بودی؟ مگر در عربستان با من بودی؟ دیدم دو، سه بار این اتفاق افتاد و متوجه شدم که خودم این وسط ضرر میکنم.
* کالدرون من را ناراحت کرد...
قبل از یک بازی به من گفت میخواهم دو بازی تو را بیرون بگذارم تا به شرایط خوب روحی و روانی برگردی. زمانی بود که از مراسم انتخاب مرد سال آسیا برمیگشتم و به من گفت که میدانم فکرت آنجاست. گفت من در دو فینال جام جهانی بازی کردم و میدانم ذهن تو بخاطر اینکه جایزه مرد سال آسیا را نگرفتی، درگیر است. آقای کالدرون گفت میتوانی دو هفته استراحت کنی و نیاز به استراحت داری، اما من پیش خودم گفتم که بدن من آماده است، نیازی به استراحت ندارد و شرایط خیلی خوبی دارم. وقتی کاندیدای مرد سال آسیا میشوم، انگیزهام دو برابر خواهد شد، اما بخاطر اینکه موضوع را به درستی به من نمیگفت و عنوان میکرد نیاز به استراحت داری، من را ناراحت میکرد.
* گرفتن پنالتی رونالدو اتفاق مهمی برای ایران بود
گرفتن پنالتی رونالدو، اتفاق بزرگی نه فقط برای من، بلکه برای تمام مردم ایران و کشورم بود. فکر میکنم در هر رشته ورزشی یک اتفاق بزرگ میاُفتد و در فوتبال، این مهم را شاهد بودیم. بعد از گلِ خداداد عزیزی مقابل استرالیا و صعودمان به جام جهانی ۱۹۹۸ ، گرفتن پنالتی رونالدو مهمترین اتفاق فوتبال ایران محسوب میشود. من فقط گرفتن پنالتی رونالدو را اتفاق بزرگی برای شخص خودم نمیدانم، بلکه جام جهانی روسیه را اتفاق مهمی برای خود و تیم ملی میبینم چون برای نخستین بار، اولین برد تاریخ را مقابل مراکش به دست آوردیم و کمترین گل خورده را در تاریخ ادوار جام جهانی داشتیم. اتفاقی افتاد که تمام مردم ایران یک خاطره به یادماندنی برایشان ثبت شد.
* فکر کردم شوت طارمی گل شد
من میدانستم که مهدی طارمی بعد از فرصتسوزیِ دقایق پایانی مقابل پرتغال، خیلی ناراحت میشود. من برای خوشحالی کردن میخواستم سمت نیمکت تیم بروم، اما آن توپ گل نشد و دیدید که مهدی طارمی بعد از بازی چقدر گریه کرد. مهدی در آن مسابقه خیلی زحمت کشید.
* حق بازیکنانی که در پرسپولیس ماندند، فینال آسیا بود
گرفتن پنالتی رونالدو برای کشورم و در جام جهانی اتفاق افتاد، اما صحنه مهار ضربه سر ژاوی در لیگ قهرمانان آسیا برای هواداران پرسپولیس بود و یک خاطره به یادماندنی ثبت شد. به نظرم باید اسم آن صحنه را «دست خدا» بگذاریم که همه هم این موضوع را میگفتند. یک سالی بود که اگر دقت کنید، باشگاه پرسپولیس دو فصل و نیم نمیتوانست بازیکن جدیدی جذب کند و از نقل و انتقالات محروم بود و تیم شرایط خیلی سختی داشت. بازیکنان زیادی رفتند ولی بازیکنانی که در تیم ماندند، کار بزرگی را انجام دادند و خدا هم مزد تلاش و زحماتشان را داد. لیاقت بچهها و تماشاگران پرسپولیس بود که فینال لیگ قهرمانان آسیا را ببینند و ۱۲۰ هزار نفر به ورزشگاه آزادی بیایند. اتفاق خیلی خوبی بود.
* فیلم زندگینامهام در حال ساخت است
علیرضا بیرانوند نیازی به مجسمه ندارد. اتفاقی برای من افتاده که تا به حال در هیچ مصاحبه تلویزیونی آن را نگفتم، اما یک شرکت بزرگ در حال ساخت فیلم زندگینامه من است و فکر میکنم اتفاق خیلی بزرگی برای جوانان میاُفتد.
* مگر بیرانوند میگذارد پرسپولیس قهرمان شود؟!
شرایط خیلی سختی در نفت تهران و قبل از دیدار با پرسپولیس داشتیم. قرار بود در نیمفصل همان سال به پرسپولیس بروم، اما یک اتفاقی افتاد که این انتقال انجام نگرفت. در ادامهی لیگ، با پرسپولیس بازی داشتیم و آن زمان، استقلال تیم دوم جدول بود. ورزشگاه آزادی مملوء از جمعیت شده بود و همه تماشاگران میگفتند بخاطر اینکه قرار بود بیرانوند نیمفصل به پرسپولیس بیاید، ۱۰۰ درصد یک حرکتی به نفع پرسپولیس و قهرمانی آن انجام میدهد تا سال بعد در این تیم باشد، اما من پیش خودم گفتم بیرانوند مگر میگذارد پرسپولیس قهرمان شوند؟ حالا شاید تماشاگران پرسپولیس از این حرف من ناراحت شوند، اما واقعیت این است که اگر پرسپولیس قهرمان میشد که نمیآمدند سراغ بیرانوند!
* پرسپولیس قهرمان میشد، بیرانوند را فراموش میکرد
بیرانوند وقتی روبهروی پرسپولیس بازی میکند، باید بهترین بازی خود را انجام دهد. پیش خودم گفتم اگر پرسپولیس قهرمان شود، دوباره با دروازهبانانش تمدید قرارداد میکند و بیرانوند فراموش میشود؛ بنابر این با وحید امیری و سید جلال حسینی گفتیم محکم بازی کنیم و قهرمانی را از آنها بگیریم چون در اینصورت به پرسپولیس میرویم. بعد از پایان فصل هم هر سه نفرمان به پرسپولیس رفتیم.
* منصوریان قسم داد بهترین بازیام را انجام دهم
آن بازی اتفاقی افتاد که تمرکز خودِ علیرضا منصوریان هم بهم ریخته بود چون صحبتهای تماشاگران استقلال که میگفتند بیرانوند جلوی پرسپولیس بازی خوبی نمیکند را به من گفت. آقای منصوریان در رختکن و قبل از دیدار با پرسپولیس به من گفت «علی تو را به خدا بازی خودت را انجام بده و حواست باشد»؛ واقعا اتفاق بدی افتاد و لیدرهای استقلال هم آمدند و گفتند تو را به قرآن بهترین بازی خودت را انجام بده.
* آرزو داشتم در استقلال یا پرسپولیس باشم
وقتی در نفت تهران بودم، واقعا آرزو داشتم در استقلال یا پرسپولیس بازی کنم چون در آن مقطع ملی پوش هم بودم. نفت تهران در آن سالها طوری بود که استقلال و پرسپولیس در شبِ قبل از بازی، خواب نداشتند!
* پاسخهای یک کلمهای
ناصر حجازی: الگو
احمدرضا عابدزاده: دوستداشتنی
علیرضا منصوریان: مربی
پژمان منتظری: بامزه
استقلال: رقیب دوستداشتنی
خرمآباد: عشق
منچستر یونایتد: رقیب تیمم در انگلیس!
علی دایی: اسطوره
کالدرون: مرد زحمتکش
علی کریمی: قلب؛ خیلی دوستاش دارم.
رونالدو: چطوری کریس؟
مسی: اعجوبه...
* رئالی هستی؟: طرفدار رئال هستم، اما از زمانی که رونالدو از این تیم رفته، کمی از هواداری آن سرد شدم ولی همچنان رئال را دوست دارم.