آفتابنیوز : مناطقي عاري از سلاح هستهاي به مناطقي گويند كه در آنها انبار كردن، و «سوار كردن» سلاحهاي هستهاي و يا استفاده از اين سلاحها قدغن شده است. مفهوم ايجاد نواحي عاري از سلاح هستهاي نخستين بار در «معاهده قطب جنوب» آفريده شد. در اين معاهده استقرار بمب اتمي در سرتاسر اين قاره ممنوع اعلام شده است. معاهدات ديگري كه در باب ايجاد مناطق عاري از سلاح هستهاي در آمريكاي لاتين (1967) فضاي ماوراء جو (1967)، جنوب اقيانوس آرام (1985) بسته شدنند اين مفهوم را بسط دادند. گفتني است كه براي ايجاد چنين مناطقي در اروپا و ديگر نواحي جهان موافقتنامههاي مشابهي را پيشنهاد كردهاند. در واپسين سالهاي دهه 1970 شماري از جنبشهاي هوادار حفظ محيطزيست با نظرگاههاي ضد هستهاي در صحنه سياسي قد علم كردند و احزاب سبز را در اروپاي غربي تشكيل دادند و بر آن شدند كه مفهوم مناطق عاري از سلاح هستهاي را رفته رفته بسط دهند. در 1981 ناحيه اداري هاوائي واقع در ايالت هاوائي نخستين ناحيه در ايالت متحده بود كه خود را «منطقه عاري از سلاح هستهاي» اعلام كرد. تا سال 1986 بيش از صد شهر و ناحيه اداري ديگر در ايالات متحده از اين اقدام تأسي كردند. در ديگر نقاط جهان هم، شهرها و كشورهاي بسياري قوانين «ايجاد منطقه عاري از سلاح هستهاي» را به تصويب رساندند. در سال 1986 سرتاسر زلاندنو «منطقه عاري از سلاح هستهاي» اعلام شد. (نگاه كنيد به معاهده قطب جنوب، طرح باروخ، بيانيههاي حزب كارگر درباره سلاحهاي هستهاي، جنبش حزب سبز، معاهده ايجاد منطقه عاري از سلاح هستهاي در آمريكاي لاتين، خروج زلاندنو از معاهده آنزوس، عدم تكثير هستهاي، معاهده عدم تكثير هستهاي، جنبش حفظ زرادخانههاي هستهاي در سطح كنوني آن، تكثير هستهاي، معاهده ايجاد مناطق عاري از سلاح هستهاي در جنوب اقيانوس آرام).
مناطق عاري از سلاح هستهاي از سه ويژگي عمده برخوردارند: عدم تملك، عدم استقرار و عدم استفاده از سلاحهاي هستهاي. ميتوانيم ويژگي چهارم، عدم ساخت (سلاح هستهاي) را نيز به سه ويژگي پيش گفته بيفزاييم. جذابيت گزينش ايجاد مناطق عاري از سلاح هستهاي براي آناني كه (با توجه به خطرات سلاحهاي اتمي) با اين سلاحها مخالفند و روز به روز بيشتر ميشود. به نظر ايشان، ايجاد چنين مناطقي ميتواند يكي از طرق كند كردن آهنگ مسابقه تسليحاتي و افزايش بيداري فرد فرد (اعضاي جامعه) درباره خطرات يك جنگ هستهاي باشد. در زلاندنو گامهاي آغازين نيروهاي مخالف سلاح هستهاي كند بود. سرعت شهرها و حكومتهاي محلي در ايجاد مناطق عاري از سلاح هستهاي لاكپشتي بود. اما بعد از آنكه 65 درصد كشور خود را «منطقه عاري از سلاح هستهاي» اعلام كرد. حزب كارگر به استقبال اين جنبش شتافت و در انتخابات 1984 با كار پايهاي ضد هستهاي و به سبب آنكه مخالفت خود را با ديدار كشتيهاي حامل سلاحهاي هستهاي ايالات متحده از بنادر زلاندنو اعلام كرده بود پيروزي نماياني كسب كرد. دو سال بعد هم سرتاسر كشور را «منطقه عاري از سلاح هستهاي» اعلام كرد. اين جنبش در اروپاي غربي و به خصوص در يونان، اسپانيا، آلمان، كشورهاي بنلوكس و كشورهاي اسكانديناوي سخت نيرومند است. جنبش ايجاد مناطق عاري از سلاح هستهاي همچنين در ايالات متحده رشدي شتابان دارد. نه فقط بيش از صد شهر و منطقه اداري در ايالات متحده استفاده از سلاحهاي هستهاي و يا انبار كردن و «ترانزيت» اين سلاحها را ممنوع كردهاند بلكه چندين شهر و منطقه، حتي سرمايهگذاريهاي حكومتهاي محلي را در آن بخشهايي از صنايع كه سلاح هستهاي توليد ميكنند يكسره قدغن كردهاند. اگر جنبش ايجاد مناطق عاري از سلاح هستهاي در سرتاسر كشورهاي صنعتي غرب همچنان به رشد خود ادامه دهد، حكومت ايالات متحده وادار خواهد شد به ارزيابي دوباره استراتژيهاي درازمدت سياسي و نظامياش بنشيند.