محمودرضا خواجه نصیری، نایب رئیس شرکت بورس، در گفتگو با خبرنگار مهر، ورود نقدینگی به بازار سرمایه و هدایت آن را گام اول برای سرمایه گذاری دانست و گفت: گام دوم در این مسیر، تخصیص و هدایت نقدینگی، بر اساس اصول بنیادی بازار است و باید به سرمایه گذاران این نکته را گوشزد کرد که در تصمیم گیری های خود، اصول بنیادی و فاکتور عملکردی شرکتها را مدنظر داشته باشند.
وی با اشاره به رشد بازار سرمایه و ثبت رکوردهای متعدد آن در سال ۹۷ و ۹۸ گفت: رشد بورس، ثبت رکوردهای متعدد و جذب منابع در دو سال اخیر و تداوم آن در سال ۹۹ از دیدگاه اقتصادی فرصت بسیار خوبی است که باید قدردان آن باشیم.
به گفته خواجه نصیری، رشد قابل توجه تعداد سهامداران حقیقی که به نوعی آشنایی کمتری با قواعد بازار سرمایه دارند، در عین حال مسئولیت متولیان و تصمیم گیران بازار از دیدگاه اطلاع رسانی و موارد مرتبط با آن را افزایش میدهد.
نایب رئیس شرکت با اشاره به رویارویی بورس با دو پدیده مهم ورود نقدینگی به بورس و افزایش تعداد سرمایه گذاران در آن گفت: این دو شاخص از فاکتورهایی است که برای بزرگ کردن بازار سرمایه میتوان از آن بهره گرفت؛ اما با این وجود یکی از مهمترین عواملی که سرمایه گذاران در خصوص سهام شرکتها باید توجه جدی به آن داشته باشند، مبنا قرار دادن عملکرد شرکتها برای سرمایه گذاری است.
رشد ۷۵ درصد شرکتهای بورسی با عملکردشان همخوانی ندارد
به گفته وی، ورود نقدینگی به بازار سرمایه و هدایت آن گام اول برای سرمایه گذاری است، نه پایان کار؛ این در حالی است که بر اساس مطالعات و بررسیهای صورت گرفته بر روی سهام شرکتهای حاضر در بورس در سال ۹۸، رشد قیمت ۷۵ درصد شرکتهای بورس از نظر تعداد و ۵۵ درصد آنها از نظر ارزش با عملکرد این شرکتها همخوانی نداشته است.
نایب رئیس شرکت بورس تاکید کرد: تمامی فعالان بازار و افرادی که به نوعی کسب و کار آنها به بازار سرمایه گره خورده، علاقمند توسعه بازار سرمایه هستند اما توسعه پایدار و طبیعتاً امروز این بازار رونق دارد اما در بلندمدت میتواند با نگاه نادرست دچار رکود طولانی شود.
خواجه نصیری با اشاره به بررسی صورت گرفته در خصوص قیمت سهام ۴۰۰ شرکت بورسی و رشد فروش و سودآوری آنها در سال ۹۸ گفت: طبق آمارها ۹۸ درصد شرکتهای بازار سرمایه به لحاظ تعدادی، دارای انحراف منفی بازده سهم از رشد فروش و سود آوری هستند و تنها ۲ درصد این شرکتها توانستند رشد مساوی و یا بهتر از بازده سهم را تجربه کنند.
وی افزود: به عبارت دیگر قیمت سهام این شرکتها در سال ۹۸ رشد کرده اما در مقابل انتظار رشد سودآوری و فروش آنها با این رشد قیمتی همخوانی ندارد و عملکرد شرکتها نتوانسته آن را پوشش دهد.
نایب رئیس شرکت بورس در تشریح تناسب رشد قیمتی سهام یک شرکت با رشد فروش و سودآوری آن گفت: به عنوان مثال در صورتی که شرکتی در سال ۹۸ رشد قیمتی ۲۰ برابری را تجربه کرده و قیمت آن امروز ۴۰ برابر نسبت به کل فروش سالیانه آن باشد این بدان معناست که اگر این شرکت در ۴۰ سال آینده؛ رشد فروشی نداشته باشد و با همین فروش ادامه دهد ۴۰ سال با حاشیه سود ۱۰۰ درصد بفروشد، باز هم به قیمت ارزش امروزی خود نخواهد رسید.
خواجه نصیری، با بیان اینکه شرکتهای زیادی از این نوع در بازار سرمایه وجود دارد، گفت: در حال حاضر در یک جامعه آماری متشکل از ۴۰۰ شرکت در حدود ۹۰ شرکت با P/E برابر ۵۰ وجود دارد اما وقتی تناسب سود انتظاری و فروش آن را بررسی میکنیم میبینیم که این شرکتها در سال ۲ درصد سود دارند و این سوال مطرح میشود در کشوری که سرمایه گذاری بدون ریسک آن در بانکها بین ۱۵ تا ۲۰ درصد است، چطور شرکتها باید ۲ درصد سود و P/E معادل ۵۰ داشته باشند؟
رشد قیمت شرکتهای منجر به افزایش سودآوری آنها نشده است
وی افزود: در پاسخ به این سوال باید گفت؛ ما انتظار داریم در مقابل رشد قیمت سودآوری شرکت افزایش پیدا کند اما در عمل بررسی عملکرد سال ۹۸ شرکتهای حاضر در بورس درمقایسه با سال ۹۷ این مساله را تأیید نمیکند.
به گفته خواجه نصیری، طبق بررسی صورت گرفته تنها ۱۰ تا ۲۰ درصد شرکتهای حاضر در بورس در سال ۹۸ با این منطق ارزنده ارزیابی شده اند.
نایب رئیس شرکت بورس تصریح کرد: ما در سال ۹۷ با تورم روبرو شدیم، لذا تورم منجر به رشد سودآوری در برخی شرکتها شد، اما در سال ۹۸ مجدداً تورم بیشتر اما رشد سودآوری شرکتها بسیار کمتر شد.
وی افزود: این بدان معناست که ممکن است در سال ۹۹ تورمی داشته باشیم چه بسا بیشتر از رشد سودآوری شرکتها و در پی فشار هزینهای برای شرکتها نسبت به فشار درآمدی بیشتر و سود خالص آنها کمتر شود.
خواجه نصیری با اشاره به اینکه این اتفاق در مورد همه شرکتهای بورسی صادق نیست، خاطرنشان کرد: طبق این بررسی اگر در حال حاضر با تعداد قابل توجهی شرکت روبرو هستیم که در سال ۹۸ و در ادامه آن سال ۹۹ در یک دوره ۱۲ -۱۳ ماهه بیش از ۵ تا ۶ برابر رشد قیمتی را تجربه کردند؛ این بدان معنی است که این شرکتها از امروز تا ۵ سال آینده باید بیش از ۵۰ درصد رشد سودآوری داشته باشند.
وی افزود: با این تفاسیر چیزی حدود ۳۰ درصد شرکتها به لحاظ ارزش بازار و ۲۸ درصد آنها به لحاظ تعداد نماد، چنین شرایطی را دارند و میتوانیم مدعی شویم که نسبت قیمت سهام به ارزش ذاتی آنها ارزانتر است.
نایب رئیس شرکت بورس با تاکید بر این مساله که نباید افسار بازار سرمایه را از دست اصول بنیادی بازار گرفت و به دست نقدینگی سپرد گفت: همه فعالان، تصمیم گیران و سیاست گذاران علاقمند ورود نقدینگی به بازار سرمایه هستند اما ورود نقدینگی و هدایت آن به سمت بازار سرمایه گام اول و گام دوم بی شک تخصیص و هدایت نقدینگی آن براساس اصول بنیادی بازار است.
وی افزود: در صورتی که افسار بازار سرمایه به دست نقدینگی بیفتد، بی شک اثر مخرب آن به مراتب بیشتر از سایر بازارهای موازی خواهد بود و میتواند مسائلی را ایجاد کند که آسیب پذیریهای جدی را در بخشهای مختلف اقتصاد پدید آورد.
نقدینگی ورودی به بازار سرمایه باید در خدمت اصول بنیادی بازار باشد
به گفته خواجه نصیری، اگر بنا داریم این نقدینگی وارد شده به بورس، به سمت تولید اشتغال، رونق و جهش تولید منتهی شود باید شرایطی را مهیا کنیم تا عنان نقدینگی در دست اصول بنیادی بازار قرار گیرد.
نایب رئیس شرکت بورس تصریح کرد: امروزه سیاست گذاران اقتصادی از جمله بانک مرکزی با هدایت نقدینگی به سمت بازار سرمایه توانستند مسئولیت خود را در برابر کنترل مواردی مانند نرخ سود بانکی و افزایش نرخ ارز و ریسکهای ناشی از آن پوشش دهند که این اقدام بسیار خوب و ارزنده است، زیرا کاری که با دستورالعمل و سیاست جبری انجام نشد با هدایت پول به سمت بازار سرمایه عملی شد.
خواجه نصیری تصریح کرد: در شرایطی که فرش قرمز بازار سرمایه روز به روز در حال گسترده شدن و هر روز به تعداد سرمایه گذاران آن افزوده میشود و اکثر این افراد با حداقل دانش بورسی تلاش میکنند تا پس انداز و داراییهای خود را وارد بورس کنند؛ اگر نگاه به عملکرد شرکتها نباشد، تداوم این حضور و اشتیاق آنها برای دورههای میان مدت و بلند مدت کار سختی است، لذا متولیان و فعالان بازار باید به این موضوع فکر کنند که چطور نگاه سرمایه گذاران تازه وارد را به اصول بنیادی معطوف کنند تا این رشد و توسعه بازار را پایدار کنند. باید تلاش کنیم تا سرمایه گذاران در کنار نگاه به نقدینگی، اصول بنیادی بازار را نیز هرچند اندک در سرمایه گذاریهای خود مدنظر قرار دهند.
وی افزود: امروزه با شکل گیری گسترده شبکههای مجازی روبرو هستیم که عمدتاً نگاه آنها به فرآیندهای بازار سرمایه فارغ از اصول بنیادی و به دنبال هدایت جریان نقدینگی به سمت و سوهای مختلف است و شاید این نگاه با هرگونه نگاه کارشناسی که مغایر با سیستم کنترل نقدینگی مبتنی بر فضای مجازی مغایر باشد اما ما اطلاعات و گزارشها را بر اساس مسائل بنیادی مطرح میکنیم.
خواجه نصیری تصریح کرد: همه فعالان و متولیان بازار سرمایه باید تلاش کنند تا با ارائه اطلاعات به مردمی که دارایی خود را وارد بورس کردند و با هزار امید وارد آن شدند خدایی ناکرده درگیر افسار نقدینگی و جریانهای ارائه شده از سوی شبکههای مجازی نشوند و با شناسایی ارزندگی نسبت به سرمایه گذاری اقدام کنند.
وی در پاسخ به این پرسش که بازار سرمایه با حباب روبروست خاطرنشان کرد: تعمیم این مساله به کل بازار قابل پذیرش نیست اما به لحاظ تعداد شرکتهای قابل توجهی هستند که انحراف قابل توجهی از بازده دارند اما به لحاظ ارزشی همچنان شرکتهایی داریم که ارزشمند هستند.
نایب رئیس شرکت بورس با بیان اینکه توسعه بازار سرمایه افتخار هر کشور است گفت: بی شک افزایش تعداد معاملات، ارزش بازار و بزرگ شدن درصد این ارقام نسبت به GDP کشور افتخار کشورهای توسعه یافته است و با این وجود باید به مردم بگوییم بازار سرمایه انتخاب درستی برای سرمایه گذاری است اما در انتخابهای بعدی خود حتماً به فاکتورهای درست توجه کنید، چراکه میتوان گفت فرصت سودآوری در بازار سرمایه برای سال ۹۹، بین بی نهایتی از جنس انحراف قابل توجه از بازده و بی نهایتی از جنس ارزندگی است و این مهم باید مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد.