انتقادات نسبت به راهبردها و ساز و کار تشکیلاتی اصلاحطلبان هر روز وارد مرحله تازهای میشود، به طوری که به نظر میرسد چند دستگی در میان این جریان قطعی است. پس از خروج چهرههای حقیقی همچون رضا خاتمی، عبدالله ناصری، رسول منتجب نیا، محسن رهامی و… و همچنین احزاب کارگزاران، مردم سالاری، اراده ملت، مجمع نیروهای خط امام، مجمع دانشآموختگان ایران اسلامی، حزب وحدت و همکاری، انجمن اسلام مهندسان و… از شورای عالی سیاست گذاری اصلاحطلبان به نظر میرسد که مسیر دشواری پیش روی این جریان سیاسی قرار گرفته است.
علاوه بر این به نظر میرسد که کاسه صبر فراکسیون امید هم لبریز شده و در هفته جاری اعضای برجسته این فراکسیون نیز بر نحوه عملکرد اصلاح طلبان تاختهاند. محمدعلی وکیلی عضو شاخص فراکسیون امید در گفتگویی در روز سه شنبه از لزوم تجدید نظر در راهبردها و سیاستهای این جریان گفت و از «نئو اصلاحطلبی» پرده برداشت.
پس از او نیز عبدالکریم حسینزاده، نایب رئیس این فراکسیون و نماینده آن در شورای عالی اصلاحطلبان در یک گفتگو به تندی از سیاستهای اصلاحطلبان انتقاد کرد. حسین زاده گفت: با توجه به آخرین وضعیت شورای عالی اصلاح طلبان میتوان گفت که این مجموعه از چند محور و منظر دچار بحران شده است که بازسازی زیربنایی یا کنار گذاشتن آن به نفع یک ابزار کارآمدتر را ضروری میکند.
وی با برشمردن سه بحران عملکرد، هویت و مشروعیت برای این جریان سیاسی تاکید کرد که «اصلاحطلبی نیازمند کن فیکون است.» با این حال موضعگیری برخی دیگر از اعضای فراکسیون امید نشان میدهد که این مجموعه برای جدا کردن مسیر خود از شورای عالی سیاست گذاری به یک نظر واحد نرسیده و امیدیها خود به دو طیف مختلف در مواجهه با اصلاحطلبی فعلی تقسیم میشوند. در حالی که وکیلی و حسین زاده از تغییر راهبردها و کن فیکون در اصلاحات صحبت میکنند، محمود صادقی دیگر عضو فراکسیون امید تاکید کرده که در شورای عالی هیچ اختلافی وجود ندارد! و «تمامی گمانه زنیها همچون تغییر در راهبردهای شورا عالی سیاست گذاری درست نیست.»
با این حال میتوان نتیجه گرفت که تا اینجا جدا شدن حدود ۱۰ حزب از مهمترین و اصلیترین تشکیلات اصلاح طلبان قطعی است، اگر چه اختلافاتی در درون همین جدایی طلبان نیز وجود دارد. نکته قابل توجه اما در جدایی طلبان حقیقی شورای عالی اصلاح طلبان است؛ آنطور که اشاره شد رضا خاتمی و عبدالله ناصری جزو نخستین کسانی بودند که از این شورا جدا شدند و پس از آنها نیز جدایی رهامی و انتقادات معین و سلامتی و برخی دیگر از چهرههای حقیقی این شورا خبرساز شد.
شاه بیت این موضوع استعفای عبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور اصلاحات بود که بسیاری آن را جدایی غیر رسمی مجمع روحانیون مبارز، نزدیکترین تشکیلات به رئیس دولت اصلاحات از شورای عالی اصلاح طلبان تلقی کردند.
پیش از این مهدی آیتی، عضو سابق حزب اعتماد ملی گفته بود که موسوی لاری نماینده تامالاختیار خاتمی در شورای عالی اصلاح طلبان بوده است؛ بنابراین مجموعه این فعل و انفعالات نشان میدهد که حلقهای نزدیک به سید محمد خاتمی یا از شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان جدا شدند و یا منتقد جدی آن هستند. از رضا خاتمی برادر رهبر اصلاحات تا عبدالله ناصری مشاور او و عبدالواحد موسوی لاری نماینده خاتمی و مجمع روحانیون در این تشکیلات که همگی مسیر خود را از تشکیلات محمدرضا عارف جدا کردهاند.
با توجه به اینکه برخی خبرها حاکی از جلسات محفلی اصلاح طلبان با محوریت موسوی لاری و با همراهی جدایی طلبان و معترضان شورای عالی سیاست گذاری اصلاحطلبان است به نظر میرسد که سید محمد خاتمی به دنبال تأسیس یک تشکیلات جدیدی است که وظیفه آن بر عهده موسوی لاری گذاشته شده است.
از طرفی شورای عالی سیاست گذاری مدافعانی با محوریت حزب اتحاد ملت و حزب توسعه ملی دارد که مدتی است اطراف محمد رضا عارف را گرفتهاند و هم اکنون بیشترین نفوذ را در این تشکیلات دارند. همین نفوذ باعث شده تا عارف در تمام این مدت متوجه پیامهای رئیس دولت اصلاحات نشود و انتقادات او را در ساز و کار شعسا ترتیب اثر ندهد و همین بی توجهی نهایتاً منجر به خروج نمایندگان رسمی خاتمی از این تشکیلات شده است.
بر این اساس به نظر میرسد که محمد خاتمی پس از بیاعتناییهای عارف و افزایش نارضایتیها نسبت به شورای عالی اصلاحطلبان تصمیم به جدایی از یار غار خود گرفته است و احتمالاً طی هفتههای آتی شاهد دوقطبی خاتمی _عارف در جبهه اصلاحطلبان خواهیم بود.
بهترین گزینه برای انتخابات ریاست جمهوری جریان اصلاح طلب در سال ۱۴۰۰
دکتر عارف می باشد و دیگران به نفع عارف حتی ثبت نام هم نکنند و تجربه شکست اصلاح طلبان در انتخابات ۱۳۸۴ را اصلاح طلبان به خاطر داشته باشند با تعدد نامزدها چون معین کروبی و مهرعلیزاه