کد خبر: ۶۵۰۶۹
تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱۳۸۶ - ۱۲:۰۵
فریدون سحابی پس از 28 سال بررسی می‌کند

ناگفته‌هایی از تعطیلی برنامه‌های هسته‌ای ایران

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: فریدون سحابی، سرپرست سازمان انرژی اتمی در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در گفت‌وگویی برای نخستین بار پس از 28 سال از علل تعطیلی برنامه‌های هسته‌ای ایران در سال‌های نخست می‌گوید. او می‌گوید این امر تصمیم شخصی دولت موقت نبوده بلکه همراهی شورای انقلاب را هم در بر داشته است. سحابی در گفت‌وگو با سرگه بارسقیان، روزنامه‌نگار حوزه دیپلماسی اعتماد ملی ابعاد ناگفته‌ای از پرونده هسته‌ای ایران را بازگو می‌کند. متن کامل این گفت‌و گو به شرح زیر است:

دولت موقت متهم است كه روی‌خوشی به برنامه هسته‌ای ایران نشان نداد و سازمانی كه نقطه درخشان برنامه توسعه ایران در قبل از انقلاب بود، پس از انقلا‌ب رو به تعطیلی گذاشت. سال‌های نخستین انقلا‌ب در تلا‌طم سیاسی- دیپلماتیك خود زمان تصمیم‌گیری برای بودن یا نبودن برنامه هسته‌ای بود كه آن زمان نه برنامه‌ای برای غنی‌سازی اورانیوم داشت و نه توجیه اقتصادی برای خرج‌های كلا‌ن آن.
فریدون سحابی (متولد 1316) وقتی دكترای زمین شناسی و اكتشاف نفت را از دانشگاه لندن گرفت و راهی ایران شد، چندی در هیات علمی دانشگاه تهران تدریس كرد تا اینكه انقلا‌ب شد و ریاست سازمان انرژی اتمی را به او سپردند. سحابی پس از 28 سال از گذشت آن روزها برای اولین بار درباره علت توقف برنامه هسته‌ای، ناتمام ماندن نیروگاه اتمی بوشهر و مشكلا‌تی كه با آن دست و پنجه نرم می‌كرد، ناگفته‌هایی گفت كه حكایت از آن دارد تصمیم توقف فعالیت‌های اتمی نه تصمیم شخصی مهندس مهدی بازرگان بوده و نه به علت مخالفت دولت موقت؛ كه پشتیبانی شورای انقلا‌ب را هم پشت سر داشته است.

فریدون سحابی كه دانش آموخته دكترای زمین‌شناسی و اكتشاف نفت است؛ چرا سرپرستی سازمان انرژی اتمی به وی پیشنهاد می‌شود؟ سمتی كه در سال‌های اولیه انقلا‌ب به معاون انرژی وزیر نیرو سپرده می‌شد. توصیه زعمای دولت موقت كارساز بود یا روابطتان با وزیر وقت نیرو كارگر افتاد؟
آشنایی دیرینی با مرحوم مهندس تاج وزیر وقت نیرو داشتم كه به دوره كلا‌س‌های قرآن كه از سوی وی برگزار می‌شد باز می‌گشت. اوایل اسفند 1357 پس از اینكه مرحوم تاج حكم وزارت نیرو را گرفت، از من برای همكاری دعوت كرد. مهندس تاج، عرب‌زاده را برای معاونت آب در نظر گرفته بود و مهندس ریاضی را برای معاونت برق. ریاضی و عرب‌زاده به من پیشنهاد دادند معاونت انرژی را قبول كنم؛ دو ساعتی از پیشنهاد آنها نگذشته بود كه مهندس تاج خواست به دفترش بروم و در آنجا با حضور دو معاون دیگر وزارت نیرو، معاونت انرژی را پیشنهاد داد كه مهم‌ترین حوزه كاری آن انرژی اتمی بود. برادرم(عزت‌ا... سحابی) در آن روزها تهران نبود، به همین علت از پدرم(یدا... سحابی) مشورت گرفتم؛ پدرم تكلیفی مشخص نكرد، فقط گفت من فكر می‌كردم تو را برای كار دیگری در نظر می‌گیرند. برای مشورت پیش مهندس بازرگان رفتم. بازرگان به من گفت: <من راجع به انرژی اتمی چیزی نمی‌دانم در موردش خیلی حرف هست، هیچ كس بهتر از تو نیست كه من را در جریان این كار قرار دهد.> با مشورت با دوستانم در سازمان انرژی اتمی كه هم از اوضاع سازمان آگاه و هم با روحیات من آشنا بودند، در نهایت مسوولیت سرپرستی سازمان انرژی اتمی را پذیرفتم و در گام اول در جلسه‌ای با حضور مهندس تاج، مسوولا‌ن سازمان را به جلسه‌ای دعوت كردیم. آن جلسه (درحالی كه هنوز انتخاب من به سرپرستی سازمان اعلا‌م نشده بود) به بیان مشكلا‌ت مدیریت سابق سازمان گذشت ضمن اینكه تلا‌ش آنها انتخاب فردی از میان كادر سازمان برای سرپرستی آن بود تا اینكه در 16 اسفند 1357 حكم معاونت انرژی وزارت نیرو و سرپرستی سازمان انرژی اتمی به نام من صادر شد.

پذیرش سازمانی نیمه‌تعطیل و وظیفه‌ای نامعلوم ریسك نبود؟ 
در آغاز انقلا‌ب، من و سایر كسانی كه در دولت موقت انجام وظیفه می‌كردیم، به چیزی جز پیشبرد كارها و برنامه‌ها در بخش اجرایی كشور نمی‌اندیشیدیم. اصل، خدمت به انقلا‌ب نوپایی بود كه ملتی با آن همه تلا‌ش و ایثار برای شكوفایی و به ثمر رسیدنش لحظه شماری می‌كرد. مهم انجام وظیفه‌ای بود كه به من سپرده شده بود و در راه انجام این وظیفه، ملا‌حظه ریسك و یا نوع و محل خدمت اصلا‌ مطرح نبود بلكه هدف پالا‌یش اهداف سازمان، قرار دادن آن در مسیر اصلی و قانونی خود و تلا‌ش در تبدیل آن به محلی برای تحقیق و پژوهش‌های علمی طبق شرح وظایف قانونی آن سازمان بود. ‌ روز اول كاری رفتم در ساختمان خالی نشستم و با شماره تلفن‌های مانده روی میز، معاونان سازمان انرژی اتمی را به جلسه‌ای دعوت كردم؛ در بیان مشكلا‌ت سازمان اصلا‌ اصل وجودی انرژی هسته‌ای جایی نداشت. اكتشاف تعطیل شده بود، بدهی‌های معوقه سازمان فشار وارد می‌كرد و از همه مهم‌تر ساختار عریض و طویلی بود با 23 ساختمان كه بار مالی عجیبی را به دولت تحمیل كرده بود. مساله دستیابی به انرژی اتمی موضوعی بود بین شاه و دكتر اكبر اعتماد (اولین رئیس سازمان انرژی اتمی ایران) و مساعدتی كه از سوی آمریكا دریافت می‌شد. سازمان در برهه‌ای چنان از لحاظ بودجه دریافتی و تسهیلا‌ت اعطایی رشد كرد كه برخی كارمندان شركت نفت به خاطر حقوق و مزایای بیشتر به استخدام سازمان در آمدند. اینكه مهندس بازرگان و دیگران اطلا‌عی از ماهیت قضیه نداشتند كاملا‌ منطقی است، چرا كه سازمانی بود كه از دولت بودجه‌های كلا‌ن دریافت می‌كرد و تنها مسوول بخش تنظیم هزینه‌ها از روند امور باخبر بود. در آن موقع سوال این بود كه اصلا‌ وجود سازمان انرژی اتمی در خدمت چه هدفی است؟

علت توسعه بی‌حد و حصر سازمان انرژی اتمی قبل از انقلا‌ب چه بود و چگونه با آن برخورد كردید؟
سازمان انرژی اتمی از درآمد و اعتبار زیادی برخوردار بود و برنامه‌های توسعه‌طلبانه‌ای داشت كه بخش اعظم این برنامه‌ها در ارتباط با نیروگاه‌هایی بود كه قرار بود ساخته شود ولی هیچ اقدامی نكرده بودند. تعداد معاونت‌ها و مدیریت‌های زیاد مشكل‌آفرین بود. وقتی قرار باشد سازمان در نظام معینی عمل كند، خواه ناخواه مجبور بودیم در نظام اداری، پرسنل ساختار و نوع شغل‌هایی كه وجود داشت بازنگری كنیم. تعداد زیادی از كارمندان كه بیش از 20 هزار نفر و به صورت پراكنده در تهران و حتی خارج از كشور بودند هم یكی از معضلا‌ت سازمان بود چنانكه پیمانكار آلمانی نیروگاه بوشهر به علت آموزش به نیروهای ایرانی، مقدار زیادی مطالبه ارزی داشت و وقتی از عهده پرداخت‌های آن برنیامدیم، تعهدات را درباره بورسیه‌ها لغو كرد و این تعداد به ایران بازگشتند. ‌

به این ترتیب از ابتدای انقلا‌ب مساله بودن یا نبودن سازمان انرژی اتمی مطرح بود. ‌
هر موضوعی كه از مسیر اصلی و عادی خودش خارج شود و یا به صورت غیر‌عادی مورد حمایت‌های غیر‌متعارف قرار گیرد، خواه‌ناخواه توجه اذهان عمومی را به خود جلب می‌كند. سازمان انرژی اتمی موسسه‌ای است در درجه اول علمی- پژوهشی به منظور بالا‌ بردن دانش و فناوری هسته‌ای در كشور و به عبارتی سرپرستی، حمایت و تقویت فعالیت‌های علمی- تحقیقاتی كه در این زمینه، چه در داخل سازمان و چه خارج از آن و چه در دانشگاه‌ها جریان دارد را بر عهده می‌گیرد. از طرفی دیگر، سازمان انرژی اتمی در هر كشوری، نماینده آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است و مسوولیت پیگیری ضوابط و قوانین آژانس را كه كشور متبوع آنها را پذیرفته و به عضویت آن درآمده، برعهده دارد. یكی از وظایف مهم سازمان انرژی اتمی، نظارت بر اجرای برنامه‌های هسته‌ای آن كشور است. بنابراین اگر قرار بوده در ایران 23 نیروگاه هسته‌ای ساخته شود، این برنامه می‌باید تحت نظارت سازمان انرژی اتمی كه در واقع نماینده آژانس است، انجام شود. پس مساله بودن یا نبودن سازمان انرژی اتمی اصلا‌ مطرح نبود و دولت موقت هم هرگز به آن فكر نكرد و هیچ دستوری در این زمینه صادر نشد. ولی در مورد قانونمند شدن آن، مقامات و یا ارگان‌هایی كه به نحوی با سازمان در ارتباط بودند، یادآوری و تاكید می‌كردند. این امر را نباید به پای مخالفت با وجود سازمان نوشت. به عنوان مثال، طبق قوانین مصرح، مسوولیت تولید و انتقال نیروی برق در كشور با وزارت نیرو است تا مسائل تولید، انتقال و توزیع برق را در سراسر كشور به طور هماهنگ انجام دهد. حال اگر قرار باشد كه موسسه‌ای اقدام به تولید برق در خارج از برنامه‌های مدون آن وزارتخانه كند، لا‌زم است كه با سایر قسمت‌ها مثل بخش انتقال هماهنگ شود. یكی از مسائلی كه در آن موقع وجود داشت این بود كه ساخت نیروگاه‌های بوشهر و اهواز با برنامه‌ریزی‌های توسعه خطوط و شبكه انتقال كشور در بخش مربوط در وزارت نیرو پیش‌بینی و هماهنگ نشده بود و یا اینكه سازمان برنامه و بودجه در مورد تخصیص اعتبارات لا‌زم و بودجه سازمان انرژی اتمی كه بسیار زیاد بود، با توجه به مشكلا‌تی كه در بدو انقلا‌ب وجود داشت، نظرات و پیشنهاداتی داشت كه خود به خود محدودیت‌هایی را ایجاد می‌كرد و می‌بایست در هیات دولت و شورای انقلا‌ب مطرح می‌گردید. این قبیل مسائل احتمالا‌ به طرح شایعاتی منتهی می‌شد. پس مساله‌ای به نام <بودن یا نبودن> سازمان انرژی اتمی چیزی جز شایعه نبود. بدیهی است كه این قبیل شایعات برای مدیریت سازمان هم مشكلا‌تی را ایجاد می‌كرد و مسائلی غیرواقعی را در اذهان تداعی می‌نمود. در نهایت گزارش 20 صفحه‌ای از مسائل و مشكلا‌ت سازمان انرژی اتمی تهیه كردم و همراه مهندس تاج به ملا‌قات بازرگان رفتم. مهندس بازرگان در آن جلسه گفت، اینكه چطور شد سمت انرژی اتمی رفتیم كسی چیزی نمی‌داند، ببین سیستم سازمان انرژی اتمی چیست و آیا می‌شود كوچك‌ترش كرد یا نه؟

منظور كوچك‌سازی چارت تشكیلا‌تی سازمان انرژی اتمی بود یا كم كردن حجم وظایف محوله و پروژه‌های برنامه‌ریزی‌شده؟
در وهله اول كوچك كردن ساختار تشكیلا‌تی سازمان مد‌نظر بود. سازمان معاونت عریض و طویلی داشت به اسم معاونت پذیرایی. حدود 6 ماه بعد از ورود من به سازمان، یك روز منشی دكتر اعتماد وقت ملا‌قات گرفت و از من درباره مشروبات الكلی دفتر اعتماد كه نزد او بود، كسب تكلیف می‌كرد!رئیس روابط عمومی درباره باشگاه سازمان انرژی اتمی سوال می‌كرد كه پیش از انقلا‌ب محل بزم‌های شبانه بود. با تعطیلی باشگاه و محدودتر كردن ساختمان‌های در اختیار سازمان نوبت به تنظیم شرح وظایف اعضا رسید. یكی از مخالفت‌هایی كه پیرامون دوره مسوولیت من در سازمان وجود دارد اقدام برای تعدیل نیروهای اضافی سازمان است. پیش از آن بخش اعظم هزینه‌ها شامل مسافرت‌های خارجی مسوولا‌ن سازمان بود. وقتی به سازمان انرژی اتمی رفتم با انبوهی از این مشكلا‌ت باید دست و پنجه نرم می‌كردم، حال آنكه در شرایط پس از انقلا‌ب و وجود مشكلا‌ت مالی، چطور می‌شد از عهده هزینه‌های سرسام‌آور سازمان برآمد.

سازمان انرژی اتمی از همان اوایل انقلا‌ب با مساله ضرورت وجودی روبه‌رو شد و مخالفین صف‌آرایی كردند. مخالفت‌ها بیشتر از چه ناحیه و به چه دلیلی صورت می‌گرفت؟
در سال‌های پیش از انقلا‌ب برنامه‌ای برای ایجاد 23 نیروگاه اتمی برای تولید 23 هزار مگاوت برق تدوین شده بود. اما این اقدامات بدون هماهنگی با وزارت نیرو انجام می‌شد؛ درحالی كه میزان برق تولیدی نیازمند شبكه توزیع متناسبی است اما برنامه تولید برق بدون احتساب تقویت شبكه توزیع پیش می‌رفت و همین، عامل اختلا‌فات وزارت نیرو و سازمان انرژی اتمی بود. گرچه اكبر اعتماد معاون وزیر نیرو بود اما به ساختار وزارتخانه وقعی نمی‌گذاشت و مستقیما با شاه در ارتباط بود. تا آخرین روزی كه در سازمان انرژی اتمی مسوولیت داشتم (1361) هم هیچگاه امكان هماهنگی بین تولید و انتقال برقی كه قرار بود در نیروگاه‌های بوشهر و دارخوین اهواز تولید شود، فراهم نشد. جبهه دوم مخالفت‌ها بر مسائل محیط زیستی و اقتصادی مبتنی بود كه معتقد بود ایران به عنوان یكی از بزرگ‌ترین تولیدكنندگان نفت در خاورمیانه نیازی به انرژی هسته‌ای ندارد. شاه هم با اشاره به تلا‌ش غرب برای دستیابی به انرژی اتمی اصرار داشت ایران هم در ردیف تولیدكنندگان این نوع انرژی در آید. البته در آن زمان هیچ بحثی راجع به پایان یافتن منابع نفت و گاز نبود. جبهه مخالف دیگر گروه‌های سبز (طرفداران محیط زیست) بودند كه متاثر از بحران موجود در افكار عمومی بین‌المللی درخصوص نیروگاه‌های اتمی و مخالفت اروپاییان با این برنامه با فعالیت هسته‌ای ایران مخالفت می‌كرد. علا‌وه بر فشارها و مخالفت‌های بیرون از سازمان، در داخل هم بحران اداری و معضلا‌ت پرسنل‌ها موج می‌زد. سازمان انرژی اتمی با تعداد زیادی كارمند كه بعضا تعدادی هم در خارج بورسیه بودند و در قبال تعدادی دیگر هم كه تعهدات عجیبی وجود داشت دوره سخت اداری و سازمانی را پشت سر می‌گذاشت. از همه مهم‌تر سایه رقابت‌ها و مسائل سیاسی بر فراز سازمان بود كه مشكل‌آفرین می‌شد. حزب توده در سازمان فوق‌العاده فعال بود و در كنار آن مجاهدین خلق پایگاه قوی در آنجا داشتند. از طرف دیگر اعضای انجمن‌های اسلا‌می هم فعال بودند و این تركیب سیاسی خود عامل تضادهای مختلف بود. طی دو سال حضور من در سازمان انرژی اتمی هیچگاه از جو سیاسی موجود خلا‌ص نشدیم.

شما با بدهی‌های معوقه به شركت‌های خارجی پیمانكار نیروگاه بوشهر چه كردید؟ لا‌بد آن هم یكی از عوامل اصلی فشار به سازمان انرژی اتمی بود؟
روز دوم كه بر سر كار حاضر شدم، دو خارجی به دفترم آمدند، روسای شركت كرافت ورك یونیون‌  از شركت‌های زیرمجموعه زیمنس - پیمانكار نیروگاه بوشهر- و مدیر فنی نیروگاه بودند كه قسط سیزدهم را مطالبه می‌كردند كه پرداخت آن عقب افتاده بود. مدیر اجرایی نیروگاه بوشهر هم از تعطیلی كار در نیروگاه به خاطر عدم پرداخت حقوق كارمندان گلا‌یه می‌كرد. در آن شراط نه بودجه‌ای در اختیار داشتیم و نه سازمان برنامه و بودجه قوام گرفته بود. در سطح سازمان به تبعیت از جو ضد خارجی كه در سراسر كشور بسیار نافذ و فعال بود، احساسات ضد آلمانی علیه پیمانكاران آلمانی مستقر در بوشهر و بالا‌خص در داخل نیروگاه شدید شد. به همین دلیل هرگونه پرداخت به پیمانكار آلمانی چه در داخل سازمان و چه در خارج از آن، در وزارت نیرو، شورای انرژی كه دبیرش وزیر نیرو بود و در هیات دولت با سوالا‌ت و بحث‌های طولا‌نی مواجه می‌شد. طرف دیگر هم پیمانكاران بودند كه طبق قرارداد فی‌مابین با سازمان انرژی اتمی، اقساط معوقه‌شان را مطالبه می‌كردند كه به صورت ارزی و ریالی بود. در یكی از جلسات شورای انرژی كه در حضور نخست‌وزیر تشكیل شد، مقرر گردید از تمام صاحبنظران دعوت به عمل آید و ابعاد فنی، اقتصادی و منافع و مضار نیروگاه بوشهر و اهواز از نظر علمی و كارشناسانه بررسی شود و نتیجه را از طریق وزارت نیرو به دولت و شورای انقلا‌ب ابلا‌غ كنیم. همایشی از اساتید و متخصصان دانشگاه‌های شیراز، اصفهان، تهران، پلی‌‌تكنیك و صنعتی شریف، كارشناسان ذی‌ربط وزارت نیرو، سازمان انرژی اتمی و سازمان برنامه و بودجه با حضور مرحوم مهندس تاج تشكیل گردید و به مدت سه روز مسائل زیر مورد بررسی قرار گرفت: 1- ایمنی نیروگاه بوشهر با توجه به زلزله‌خیزی محل و كم و كیف مطالعات انتخاب محل از طرف پیمانكار 2- مشكل چرخه سوخت و وابستگی بسیار شدیدی كه در این زمینه به كشورهای متعدد و در سطح بین‌المللی وجود داشت 3- نگهداری و جمع‌آوری پسماندهای نیروگاه و مسائل ایمنی مربوط به آن 4- آماده نبودن شبكه انتقال نیرو برای انتقال 2400 مگاوات نیروی تولید شده 5- بار مالی بسیار سنگینی كه به علت طراحی خاص نیروگاه در مقابل شتاب افقی و قائم زمین، جهت ایمنی در مقابل زلزله باید رعایت می‌گردید6- مسائل محیط‌زیست، ریسك و امكان آلودگی‌های محیط‌زیستی ملی و بین‌المللی. ‌ و دلا‌یل دیگری كه ادامه ساخت نیروگاه بوشهر را به صلا‌ح ندید ولی هرگونه تصمیم‌گیری به مسوولین امر، هیات دولت و شورای انقلا‌ب ارجاع شد. سرانجام دولت و شورای انقلا‌ب با توجه به میزان پیشرفت فیزیكی 60 درصدی پروژه بوشهر و كمتر از 10 درصدی پروژه اهواز، تصمیم به توقف احداث نیروگاه اهواز و ادامه و تكمیل ساختمان بوشهر گرفت و مقرر شد كه اقساط معوقه نیروگاه بوشهر پرداخت شود و پروژه اهواز هم مختومه اعلا‌م گردد ولی این تصمیم وقتی اتخاذ شد كه هر دو پیمانكار به علت عدم پرداخت از طرف كارفرما و شرایط غیرعادی بعد از چندین ماه معطلی، اقدام به توقف كار و تعطیلی كارگاه نمودند و به دادگاه شكایت كردند. به این ترتیب ساخت هر دو نیروگاه، از سوی خود پیمانكاران طرف قرارداد و به علت عدم انجام تعهدات كارفرما و به استناد رای دادگاه‌های مربوطه متوقف شد. ‌

گویی در آن سمینار علا‌وه بر چالش‌های تكمیل نیروگاه بوشهر، انتقاداتی درخصوص علل احداث آن در آن منطقه و لزوم بازنگری در پروژه بوشهر مطرح شد.
در آن سمینار مساله تامین سوخت به چالش كشیده شد و گروه سوخت سازمان انرژی اتمی از روند موجود دفاع كرد كه برگزیدگان اكبر اعتماد در سازمان بودند. علا‌وه بر وابستگی سوخت، ایمنی نیروگاه‌های اتمی هم مورد سوال بود. اولین ملا‌حظه تكنیكی در فرآیند ساخت نیروگاه باید تعیین مكان احداث آن در محل امن باشد كه نیروگاه بوشهر چون در منطقه گسل فعال و زلزله‌خیزی واقع شده است انتخاب مناسبی نبود. شركت KWU به علت احداث نیروگاه در منطقه زلزله‌خیز هزینه قرارداد را بسیار بالا‌ محاسبه كرده بود و مخالفت‌ها با هزینه تمام شده نیروگاه بوشهر از همین جا نشات می‌گرفت. كارشناسان سازمان برنامه و بودجه به قیمت بالا‌ی ساخت نیروگاه انتقاد داشتند و KWU استدلا‌ل می‌كرد كه این رقم با محاسبه درجه خطرپذیری محل و لحاظ مسائل ایمنی ارائه شده است، اما تا آخرین لحظه مدركی دال بر محاسبه KWU دیده نشد. محاسبه خطر پذیری نیروگاه از سوی شركت KWU به شركت آمریكایی moor ِ Daimes واگذار شده بود كه در نهایت طرف آمریكایی با شركت آلمانی اختلا‌ف نظر پیدا كرد و گزارش خود را ارسال نكرد. آن زمان گفته می‌شد آلمانی‌ها محاسبه 45/0g را ملا‌ك قرار داده‌اند اما سند آن ارائه نشد، به واقع گزارش مطالعه زیرساخت نیروگاه به طور كامل ارائه نشد. سوخت نیروگاه هسته‌ای به شكل میله سوخت تعبیه شده كه هر سال یك ردیف از این میله‌ها را كه به اصطلا‌ح خسته شده‌اند، خارج می‌كنند. این میله‌های سوخت پس از خروج، فوق‌العاده خطرناكند و پروسه خروج و سرد كردن آن بسیار پیچیده است. یك سال طول می‌كشد تا میله سوخت 98 درجه سانتیگرادی با قرار گرفتن در مخزن آب سرد خنك شود، اما برای این مرحله هیچ تداركی دیده نشده بود كه به اصطلا‌ح به محل دفن زباله‌های هسته‌ای مشهور است. نامه‌ای در اسناد سازمان انرژی اتمی است كه به گفت‌و‌گوی شاه با رئیس‌جمهور وقت اتریش در جریان یك اسكی در ارتفاعات اتریش اشاره دارد كه در آن رئیس‌جمهور اتریش به شاه می‌گوید نیروگاه وین آماده بهره‌برداری بود اما یك روز قبل از افتتاح آن به علت حل نشدن مساله سوخت افتتاح نشد. رئیس جمهور اتریش از شاه كمك می‌طلبد و شاه هم به او می‌گوید ما هر كاری برای خودمان كردیم برای شما هم می‌كنیم. بعد سوم ایرادها به نیروگاه بوشهر علا‌وه بر سوخت و محاسبات زیرساختی، ایمنی مدار بسته نیروگاه و موضوع دفن زباله سوخت آن بود. نیروگاه آب پسماند دارد كه این آب ابتدا دور رآكتور می‌گردد تا آن را خنك كند و پس از گرم شدن روانه عمق دریا می‌شود تا خنك شود. از نیروگاه بوشهر 1400 متر لوله انتقال آب گرم تا خلیج فارس تعبیه شده بود كه آب پسماند نیروگاه وارد دریا شده و همان زمان عده‌ای از بیولوژیست‌ها نگران این روند بودند و حتی گفته می‌شد پرورش میگو در آن مناطق را از بین می‌برد. باز هم محل نیروگاه مورد سوال و تردید قرار گرفت. برای ساخت هر نیروگاه حدود 50 درصد وقت صرف مطالعه امكان‌یابی(تعیین محل) می‌شود تا پایداری منطقه و مسائل اقلیمی سنجیده شود. برای نیروگاه بوشهر حداقل باید سه سال وقت صرف مطالعه محل احداث آن می‌شد، اما در نهایت با 12 ساعت مشاهده این محل انتخاب شد. شاه یك دوست هلندی داشت كه افسر بازنشسته ارتش بود كه از او می‌خواهد محل مناسب برای ساخت نیروگاه بوشهر را پیشنهاد دهد. (خود این پیشنهاد نشان‌دهنده سیاسی بودن پروژه بوشهر بود و هیچ توافقی بین ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی انجام نشده بود و صرفا با اجازه آمریكایی‌ها كار پیش می‌رفت.‌) این افسر هلندی در دو روز با دو پرواز 6 ساعته در حاشیه خلیج فارس، بوشهر و بندر گناوه را پیشنهاد می‌دهد. دلیل عمده انتخاب این دو محل نزدیكی آن به خلیج فارس بود كه می‌توانست با ایجاد پاركینگی كنار آب دریا یا به اصطلا‌ح طراحی خلیجی كوچك در امتداد خلیج فارس، كار بارگیری كشتی‌های حامل قطعات و سوخت نیروگاه‌ها را تسهیل كند. شاه بر اساس همین گزارش، بوشهر را به عنوان محل احداث نیروگاه انتخاب كرد. یكی از كسانی كه به‌شدت مخالف نیروگاه بوشهر بود علی‌اصغر سلطانیه بود كه هم‌اكنون نماینده ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است.

سازمان انرژی اتمی در آن سال‌ها برنامه‌ای برای غنی‌سازی اورانیوم و تكمیل چرخه سوخت هسته‌ای به منظور استفاده در نیروگاه‌ها نداشت.
مساله تامین سوخت هسته‌ای برای نیروگاه‌ها به‌ویژه در كشورهایی نظیر ایران از پیچیده‌ترین مسائل و مراحل تولید و فعالیت این قبیل نیروگاه‌هاست. مهم‌ترین اشكال و عامل بازدارنده در این زمینه، موضوع وابستگی شدید به كشورهای خارجی است. هیچگونه تدارك یا طرح و برنامه‌ای برای غنی‌سازی و تولید سوخت در نظام قبلی وجود نداشت. كل فعالیت‌های موجود در این زمینه به اكتشاف اورانیوم و یك طرح ساخت كنسانتره‌های زرد به صورت پایلوت خلا‌صه می‌شد. در جریان انقلا‌ب اسلا‌می، این دو طرح به علت مشكلا‌ت و مسائل سیاسی در واحدهای مربوطه تعطیل و غیرفعال بود. تلا‌ش من و همكارانم در واحد اكتشاف سازمان مصروف این شد تا برنامه‌های اكتشاف فعالیت مجدد خود را از سر گیرد. حاصل این تلا‌ش هم معادن ساغند بود. در زمانی كه سازمان را ترك كردم طرح ساغند فعال شده بود و آخرین بازدیدم از سایت معدن مقارن با استعفایم بود. ‌

این تصور رایج است كه اعضای دولت موقت و حتی شخص شما مخالفان اصلی ادامه برنامه هسته‌ای ایران و تكمیل نیروگاه‌های اتمی بودید. آیا این موضوع را تایید می‌كنید؟
اصولا‌ برنامه‌های هسته‌ای ایران در پیش از انقلا‌ب و مدت دو سال مسوولیت اینجانب، منحصر به دو نیروگاه اهواز و بوشهر بود. نیروگاه اهواز در دارخوین بین اهواز و آبادان قرار داشت كه در شروع خدمت من در سازمان و در اولین بازدید از سایت نیروگاه، مشخص شد پیشرفت كار كمتر از 10 درصد یعنی در حال خاكبرداری بودند. ولی پیمانكار تقریبا بدون اطلا‌ع قبلی كارگاه را تعطیل و مسوولین شركت فراماتم (پیمانكار فرانسوی) كشور را ترك كرده بودند. نامه مدیر فراماتم درباره تعطیلی نیروگاه پس از خروج‌اش از ایران به دست ما رسید. در مورد بوشهر، با همه سختی‌ها و اشكالا‌تی كه در كار مذاكره و ملا‌قات با نمایندگان‌KWU وجود داشت، تلا‌ش زیادی به عمل آمد كه درحالی كه كارگاه بوشهر تعطیل شده بود اما حتی‌الا‌مكان‌ در وضع موجود نگهداری شود. این كار از مشكل‌ترین كارها بود و به هر قیمتی طی دو سال حضور من در سازمان در بیشترین حد مقدور انجام شد. ‌

اینكه گفته می‌شود دولت موقت و اینجانب به علت مخالفت با برنامه هسته‌ای در ایران در جهت تكمیل نیروگاه بوشهر، تلا‌ش لا‌زم را به كار نبردیم، صرفا اتهامی بدون دلیل و مدرك است. تمامی برنامه‌های هسته‌ای ایران از جمله نیروگاه بوشهر را همان كسانی كه اجازه شروع كارش را داده بودند، اقدام به توقف آن كردند. امروز بر همه روشن است كه چنانچه این قبیل برنامه‌ها در قالب توافق دولت‌ها و ابرقدرت‌ها قرار نگیرد هرگز به ثمر نخواهد نشست. همانگونه كه مسوولین و مدیریت‌های بعدی هیچگونه توفیقی در زمینه نیروگاه بوشهر توسط پیمانكار آلمانی به دست نیاوردند. من در فضای سیاسی و تنش‌ها و درگیری‌های خصمانه گروه‌های سیاسی مختلف در داخل سازمان و نیز نگاه بدبینانه سایر ارگان‌ها به خاطر پیشینه سازمان انرژی اتمی و مدیریت آن كه ارتباط مستقیم و بدون قید و شرط با شاه و دربار داشت، با كمترین امكانات لحظه‌ای از تلا‌ش باز نایستادم. این واقعیت مورد تایید وزیران وقت نیرو، هیات دولت و شورای انقلا‌ب بود. ‌

قرار بر این شد كه گزارش تهیه‌شده درباره سازمان انرژی اتمی و وظایف آن را به هیات دولت و شورای انقلا‌ب ببریم تا در آنجا درباره كوچك سازی سازمان تصمیم‌گیری شود. در شورای انقلا‌ب به من گفتند تو رفتی آنجا كه جلوی این ریخت و پاش‌ها را بگیری و ما از تو جز این انتظاری نداریم؛ این عین عبارت شهید باهنر بود. سوالا‌ت متعددی بود كه اصولا‌ نیروگاه اتمی می‌خواهیم یا نه؟سازمان انرژی اتمی در آن دوره متعهد به قراردادهای متعددی بود؛ قرارداد نیروگاه بوشهر با آلمانی‌ها، دارخوین اهواز با شركت فرانسوی فراماتم و قرارداد غنی‌سازی اورانیوم با شركت اورودیف فرانسه. قرارداد نیروگاه بوشهر بدون تامین سوخت آن منعقد شده بود؛ اكبر اعتماد برای هر كدام از مراحل تكمیل سوخت نیروگاه با یكی از طرفین خارجی شریك شده بود. حتی هزینه‌های سازمان انرژی اتمی در دوره پیش از انقلا‌ب، بدون تصویب هیات دولت و سازمان برنامه و بودجه پرداخت می‌شد و شراكت با خارجی‌ها اكثرا از طریق شركت سرمایه گذاری مشترك در وزارت دارایی انجام می‌گرفت. یكی از مسائل هر نیروگاه تامین سوخت آن است؛ سوخت یك چرخه است كه از سنگ معدن اورانیوم آغاز می‌شود، اورانیوم را تلخیص می‌كنند تا به عیار 5 یا 10 درصد برسد و پس از آن به كنسانتره اورانیوم تبدیل می‌شود كه به كیك زرد مشهور است. كیك زرد حاوی دو نوع اورانیوم 235 و 238 است كه آن را به گاز هگزافلوراید اورانیوم ‌6UF تبدیل می‌كنند كه به سانتریفوژ تزریق می‌شود. اورانیوم سنگین 238 در كف ‌می‌ماند و اورانیوم 235 به علت سبكی بالا‌ می‌آید كه توسط 1000 كپسول تلغیظ اورانیوم 235 انجام می‌گیرد. ایران فاقد حتی یك مرحله از چرخه سوخت بود و برای تامین سوخت صد در صد متكی به خارج بودیم كه این فرآیند در كشورها و شركت‌های مختلف تكمیل می‌شد. با شركت نامیبیایی برای خرید معدن اورانیوم قراردادی بسته شده بود، سنگ‌های معدن اورانیوم را به ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی منتقل می‌كردند تا كیك زرد تولید شود. كیك زرد از جنوب آفریقا به غرب انگلیس می‌رفت تا ‌6UF تولید شود؛ سیلندرهای گاز ‌6UF به فرانسه منتقل می‌شد تا در شركت اورودیف تلغیظ شود. به واقع ایران از طریق شركت انگلیسی RTZ كه سهامدار بزرگ صنایع آفریقای جنوبی بود به این سهمیه دست یافته بود و شریك RTZ محسوب می‌شد كه درصد شراكت ایران زیر 10 درصد بود. حتی با شركت فرانسوی اورودیف كه غنی‌سازی ‌6UF در آنجا صورت می‌گرفت مستقیما شراكت نداشتیم. شركت واسطی بین ایران و اورودیف به اسم سوفیدیف تاسیس شده بود كه از آن طریق همكاری‌ها انجام می‌شد. اورانیوم غلیظ شده به روسیه(شوروی) منتقل می‌شد تا تبدیل به میله سوخت شود. میله‌های سوخت برای بسته‌بندی جهت جای گذاری در قلب نیروگاه از روسیه می‌رفت آلمان تا قرص سوخت (پكیج سوختی) به دست آید و از طریق شركت آلمانی KWU وارد ایران می‌شد. سوخت مورد نیاز فعالیت‌های هسته‌ای وابسته به خارج بود و همین عامل مخالفت‌ها با آن بود. میزان آسیب‌پذیری این چرخه بسیار مشهود و مشخص است. نتیجه آنكه تمام سرمایه‌گذاری‌ها بعد از كشیده شدن مساله به دادگاه و اقامه دعوا علیه ایران و با رای علیه ایران خاتمه یافت. چرخه سوخت بوشهر قبل از به بار نشستن متوقف و از هم گسیخته شد. ‌ 
این ایران نبود كه به علت وابستگی سوخت مورد نیاز فعالیت‌های هسته‌ای‌اش را متوقف كرد، بلكه طرفین خارجی بودند كه به علت تغییر شرایط و مسائل مالی، قراردادهایشان با ایران را فسخ كردند.

 با این حال گفته می‌شود شما هم با فسخ قراردادها موافق بودید و حتی به نقل از شما گفته شده ایران فقط درصدد تكمیل نیروگاه بوشهر است و دیگر پروژه‌ها لغو شده و طرفین خارجی مشاركت داده نمی‌شوند.
به مجرد اینكه انقلا‌ب شد طرفین خارجی كنار كشیدند. در دفتر سازمان انرژی اتمی با نمایندگان آفریقای جنوبی جلسه‌ای گذاشتیم تا مصالحه كنیم. ولی طرفین خارجی از بند مربوط به <حدوث شرایط غیر‌مترقبه> در قرارداد‌ها استفاده كردند كه طبق آن با ایجاد این شرایط، قراردادها به طور طبیعی فسخ می‌شود. ما در صدد فسخ قراردادها نبودیم بلكه نهایت تلا‌ش ما حفظ آن بود اما طرفین خارجی به دلیل مسائل سیاسی متعاقب پیروزی انقلا‌ب، نمی‌خواستند ایران به انرژی هسته‌ای دست یابد.

برای مصالحه با پیمانكاران خارجی چه اقداماتی صورت گرفت؟
شكایت‌ها از ما زیاد بود و طرفین خارجی مطالباتشان را درخواست می‌كردند. KWU پول تحویل برخی قطعات را گرفته بود اما از ارسال آن امتناع می‌كرد. رای دادگاه‌ها هم به نفع شركت‌های خارجی بود. ما حتی برای خرید بلیت هواپیما در مضیقه بودیم. از طرفی سازمان برنامه و بودجه به شدت با هزینه‌های سازمان مخالفت می‌كرد. روزی از نماینده KWU پرسیدم چرا به رغم اینكه شما نیروگاه‌های كم‌حجم‌تر را برای خود می‌سازید اما برای ایران نیروگاه 1200 مگاواتی را پیشنهاد دادید كه تنها در قیاس با نیروگاه برزیل است؟ گفت شاه شبیه كودكانی بود كه وقتی با مادرشان از جلوی فروشگاه اسباب‌بازی‌فروشی عبور می‌كنند بزرگترین اسباب بازی را می‌خواهند. شاه هم بزرگترین نیروگاه موجود شبیه برزیل را می‌خواست. در نهایت در دادگاه‌ها رای به نفع طرفین خارجی صادر شد، آن هم در شرایطی كه ما حتی وكیل هم نداشتیم كه دفاع كند. قراردادها فسخ شد و ما باید مطالبات را می‌پرداختیم. فقط توانستیم با شركت RTZ به توافق برسیم كه سهام ایران را فروختیم و قرارداد را فسخ كردیم. اورودیف هم سهم ما در سوفیدیف را پرداخت كرد كه مبلغ كلا‌نی شد؛ اما تا پایان دوره مسوولیتم در سازمان، مساله KWU حل نشده باقی ماند. البته رسانه‌های آلمانی پس از كنفرانس مطبوعاتی من در ایران، در آلمان علیه شركت KWU تبلیغ كردند و با این تبلیغات 4 نماینده توانستند به پارلمان راه یابند. طرفداران محیط زیست در آلمان به شدت از موضع ما حمایت كردند و به زیمنس اعتراض داشتند. ‌

چگونه و از چه راهی به این نتیجه رسیدید كه فقط كار تكمیل نیروگاه بوشهر را ادامه دهید؟
چون فقط همان نیروگاه و همان پروژه در دست اجرا بود. بقیه پروژه‌ها هنوز به مرحله اجرا در نیامده بود و هنوز به طور دقیق و نهایی انتخاب محل نشده بود و اصلا‌ نیروگاه دیگری مطرح نبود؛ نه طرحی و نه برنامه‌ای حتی قبل از انقلا‌ب تدوین و تنظیم نشده بود. ‌

پس چه شد كه موضع نظام پس از انتخاب مهندس میرحسین موسوی به نخست‌وزیری تغییر پیدا كرد و كار تكمیل نیروگاه بوشهر از سر گرفته شد؟
پس از سكون و برقراری نسبی آرامش سیاسی در كل كشور و نیز شروع جنگ تحمیلی، نظر و دیدگاه‌های مسوولین و دولت تغییر كرد. كسری و كمبودهای اداری و مالی تا حدودی جبران شد و دولت در مورد خط‌مشی سیاسی- دفاعی خود در زمینه مسائل هسته‌ای تغییر مسیر داد. موضع مهندس موسوی تكمیل نیروگاه‌های هسته‌ای بود بنابراین ساخت نیروگاه چرخشی در دیدگاه نظام ایجاد شد. ‌

علت این چرخش چه بود؟
عراق دو نیروگاه بزرگ اتمی داشت و همین عامل محرك ایران برای ساخت و تكمیل نیروگاه بود؛ به واقع دلا‌یل سیاسی داشت تا مسائل انرژی. ‌

نگاه امروزی شما به دوره حضورتان در سازمان انرژی اتمی چگونه است؟گرچه آن زمان سازمان همانند امروز در كانون توجه نبود و غنی‌سازی اورانیوم و تكمیل چرخه سوخت هسته‌ای دغدغه مسوولا‌ن و افتخار ملی محسوب نمی‌شد.
نمی‌توان با دید امروزی به ارزیابی گذشته نشست. ما مسائل و مشكلا‌تی از جنس دیگر داشتیم. غنی‌سازی اورانیوم دغدغه آن روز نبود. توجیه اقتصادی برنامه هسته‌ای به مانند امروز نبود.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین