کد خبر: ۶۵۲۲۴۶
تاریخ انتشار : ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۳:۴۵

آیا اسلام منبع خشونت و مخالف علم و فلسفه است؟

یک پژوهشگر امور دینی در یادداشتی ساحت نورانی دین را تایید کننده علم و عقلانیت دانسته و به برخی شبهات پیرامون جنگ افروزی و خشونت طلبی ادیان پاسخ گفته است.
آفتاب‌‌نیوز :

"محمد فرضی پوریان" در این یادداشتی آورده است: از دیرزمان افرادی کوشیده‌اند تا بخواهند دین را منبع خشونت و یا در مقابل علم و فلسفه قرار دهند و حال‌آنکه نه‌تنها تضاد و تقابلی بین اخلاق، علم حقیقی و دین نیست بلکه آن‌ها را می‌توان تایید کننده یکدیگر دانست و معرفی کرد.

در پاسخ به مباحثی همچون «ادیان و مذاهب علت اساسی جنگ‌ها و مخالفت با اندیشه‌های فلسفی و تحقیقات علمی هستند، کتاب‌های مقدس کتبی خالی از ارزش و اعتبارند و آثار کسانی مانند بقراط و ارسطو مفیدتر هستند» می‌توان پاسخ‌های منطقی ارائه کرده و این شبهات بی پایه و اساس را از ساحت دین پاک کرد.

آیا اسلام منبع خشونت و مخالف علم و فلسفه است؟

اولا این مطلب ادعایی بدون دلیل است، در کجا تعالیم اسلام و به‌خصوص شیعه مخالف فلسفه و تحقیقات علمی است؟ کدام سخن پیامبر اکرم یا ائمه اطهار(ع) دال بر مخالفت با فلسفه و اصول عقلی است؟ کجا و در کدام کتاب گفته‌شده، ائمه اطهار(ع) با اصول عقلی و مبانی معرفتی آن مخالفت کرده‌اند.

برعکس وقتی به سخنان آنان مراجعه کنیم خواهیم دید آنان خود، مروج مباحث عقلی و استدلالات عقلی بوده و در مباحث خود به اصول عقلی استناد کرده‌اند. حتی مناظرات زیادی بین آنان و افراد مختلف و حتی ملحدین و کفار و فلاسفه و غیره انجام‌شده و در کتاب الاحتجاجات مرحوم طبرسی وجود دارد.

دوما نوشته‌شده علت اساسی جنگ‌ها، ادیان و مذاهب بوده‌اند؛ اما سوال ما این است که کدام پیامبر یا امام معصوم خود آغازکننده جنگ بوده و مردم را به تصرف سرزمین‌های مجاور تشویق کرده است؟ این‌که برخی از مسلمانان و پیروان مذاهب برای قدرت‌طلبی خود، کشورگشایی کرده و به‌زور وارد مناطق دیگر شده‌اند، ربطی به تعالیم انبیا و ائمه اطهار(ع) ندارد.

پیامبر اکرم(ص) در زمان خود به‌جای حمله به ایران و دیگر همسایه‌های خود و کشورگشایی، برای آنان نامه می‌نویسد و آنان را به دین مبین اسلام دعوت می‌کند، خود ایشان می‌توانست سپاه آماده کرده و حمله کند، اما این کار را نکرد و سران کشورهای همسایه را با منطق به دین دعوت کرد.

اگر به جنگ‌های پیامبر اکرم(ص) دقت کنیم خواهیم دید تمام جنگ‌های ایشان دفاعی بود و در برابر حمله یا توطئه دیگران بوده و حضرت را مجبور به جنگ کرده‌اند.

ایشان با مسیحیان و یهودیان اطراف مدینه نیز صلح کرده و قرارداد همکاری می‌نویسد، اما چون آنان قرارداد را زیر پا گذاشته و برای قتل ایشان و از هم پاشیدن جامعه اسلامی برنامه ریختند و به مشرکین مکه کمک کردند، حضرت را مجبور کردند که با آنان وارد جنگ شود. حتی ایشان در فتح مکه هم به‌جای جنگ و خون‌ریزی و انتقام‌گیری، همه را عفو کرد و از آنان گذشت.

اگر هم به جنگ‌های بین ادیان دقت کنیم، همه آن‌ها را کسانی ایجاد کرده‌اند که در راس قدرت بوده و به‌منظور گسترش دامنه قدرت خود بوده است، نه به‌منظور گسترش دین و اصلاح مردم، هیچ‌گاه یک رهبری دینی، دستوری به جنگ و خون‌ریزی نداده است.

همیشه سلاطین بوده‌اند که برای قدرت‌طلبی و گسترش دامنه قدرت خود، جنگی را به راه انداخته و باعث مرگ انسان‌های زیادی شده‌اند لذا نمی‌توان جنگ و درگیری که برخی از پیروان ادیان به راه انداخته‌اند را به دین و مذهب منتسب کرد.

ثالثا در این جمله ادعاشده کتب فلاسفه‌ی شرق و غرب از کتب آسمانی مفیدترند، این هم ادعای بدون دلیل است، باید دید کدام مطلب در آن کتاب‌ها وجود دارد که در قرآن کریم نیست و کدام مطلب آنان برتر از قرآن است.

مطالب و معارفی در قرآن وجود دارد که هرگز به ذهن بسیاری از اندیشمندان که به قدرت وحی متصل نیستند نرسیده و نخواهد رسید، آیاتی از قرآن که توصیف‌کننده خداوند متعال است در هیچ کتابی چنین زیبا بیان‌نشده است، آیاتی مانند «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیم[حدید/۳] اوست اول و آخر و ظاهر و باطن، و او به همه چیز داناست.» یا سوره مبارکه توحید که شناسنامه خداوند متعال محسوب می‌شود در کدام کتاب وجود دارد؟

آیات متعددی از قرآن کریم در مورد اخلاق و رفتار انسان است، اخلاقی مترقی که انسان را انسانیت بخشیده و بسیار عالی هستند.

در قرآن بیان‌شده که به پدر و مادر حتی نباید اف هم گفت[اسراء/۲۳]، نسبت به دیگران حتی نباید فکر بد کرد[حجرات/ ۱۲]، آنان را مسخره کرد[حجرات/ ۱۱] در مقابل سفیهان و باید به آرامی گذشت کرد[فرقان/۶۳] و صدها دستور دیگر اخلاقی که در قرآن بیان‌شده که در هیچ کتاب دیگری قبل از آن بیان‌نشده بود و اگر بعدها در کتب اخلاقی بیان شد، از قرآن کریم اقتباس‌شده بود.

البته برخی معتقدند که سقراط و افلاطون جزء انبیای الهی بوده‌اند و خداوند آن‌ها را در یونان مبعوث کرده و روایتی از پیامبر اکرم(ص) نیز بر این مدعا نقل‌شده است، لذا اگر در مطالب آنان سخنان عالی و خوبی وجود دارد، این احتمال وجود دارد که آنان نیز از پیامبران الهی بوده باشند.

درنتیجه جنگ‌ها و درگیری‌ها را انبیا ایجاد نکرده‌اند و آنان نیز با جنگ و درگیری مخالف بوده‌اند اما گاهی جنگ اجتناب‌ناپذیر و دفاعی است.

همچنین بسیاری از جنگ‌های بین ادیان به خاطر قدرت‌طلبی انسان‌ها و با بهانه دین و دیانت بوده است و هیچ کتابی از حیث اخلاقی و معارف عالیه انسانی و هدایت انسان به‌پای قرآن کریم نمی‌رسد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین