متن کامل یادداشت علی ربیعی با عنوان «سوم خرداد / آنچه بود و آنچه شد» به شرح زیر است:
مبانی سوم خرداد را پاس بداریم.
روزهایی چه در زندگی شخصی و چه در تاریخ یک ملت رقم میخورند که آثار عمیقشان برای همیشه در حافظه تاریخی زندگی فردی و اجتماعی ماندگار میشود و سنگینی میکند.
من هنوز به ۲۵ سالگی نرسیده بودم که دو واقعه مهم اجتماعی بینظیر را درک کردم. دو واقعه بزرگی که چشیدن شهد آنها و کام های شیرین شده میلیونی آنچنان بود که گویی از زمین و آسمان باران امید می بارید و یک ملت به رقص و پایکوبی برخاسته بود. پس از بهمنماه ۵۷، سوم خرداد چنین بود.
سوم خرداد چه بود و چه شد؟
همه جامعه احساس میکردند سرزمین و هویتشان مورد حمله قرار گرفته و اشغال شده است. چنان سرمایه اجتماعی، عمیق و گسترده بود و همگان دفاع را حق مسلم جامعه میدانستند که نشان دادن زور و قلدری جهانی نیاز به مصاحبه و برنامه تلویزیونی و فیلم و.... نداشت. مردم آن را با تمام وجود حس و لمس میکردند.
خرمشهر، تبدیل به غم ملی شده بود. روح جمعی زخم خورده یک جامعه به پا خاست. همه در کنار هم. از پیرزنی با چند تخم مرغ اهدایی تا نوجوانی شناسنامه دستکاری شده در دست برای اهدای جان.
تمام مردم، مسئولان اداره جامعه را دارای حق میدانستند. آنها را در کنار خود در حصر آبادان و دروازه خرمشهر میدیدند. ایستادگان در صف کوپن، در صف جبهه نیز میایستادند. پدیده باستیهیلزنشینی نه زمینه و نه جرات ظهور داشت و بانکدارها و مالدارهای یکشبه مثل برجهای سر به فلک کشیده، رویش قارچگونه نداشتند.
اعتماد به خود، اتکای به نفس بالا، اعتماد به خانواده، دوستان و دیگران و اعتقاد به صداقت آنچنان مواج بود که هیچ امری قادر به ایجاد خلل در میان جامعه نبود و این چنین شد که حماسه سوم خرداد خلق گردید و کامهای نسلی را چنان سخاوتمندانه سرشار از شهد کرد که شیرینی آن تا به امروز ادامه دارد.
برای من سوم خرداد یک روز از تقویم نیست. سوم خرداد یک نماد از نوعی زیستن و تجربهای شیرین است. و چنین شد که آوای "ممد نبودی..." برای همیشه در ذهنها ماندگار شد.
سوم خرداد را به همه ایرانیان خصوصا سه دهه هفتاد و هشتاد و نود تبریک میگویم.