احمد شیرزاد، نماینده مجلس ششم شورای اسلامی در یادداشتی نوشت: «مجلس یازدهم اگر گوشی برای شنیدن به توصیههای نمایندگان ادوار داشته باشد، باید دقت کند بیش از آن که مهم باشد چه کند، مهم این است که چه نکند. در مجلس ششم دوست سرد و گرمچشیدهای که سالها در کمیتههای مختلف دانشگاه فعالیت داشت و دستی بر آییننامهها و مسائل اجرایی داشت، یک توصیه مهم کرد و آن این بود که تصور نکن پیشینیان تو همه عدهای نادان بودند و نمیدانستند که چه کنند و این تو هستی که باید همه قوانین را عوض کنی! همه رویهها را به هم بزنی! اول بررسی کن کدام رویهها نیاز به اصلاح دارد و اشکالات کجاست، سپس در مورد آنها حداقل تصحیحات را انجام بده. این نکته بسیار مهمی است.
فرایند قانونگذاری و نظارت مجلس را باید از این آزمونها و خطاهای مکرر مصون کرد. این که کسانی با شور و انگیزه فوقالعاده زیاد وارد شوند و بخواهند ظرف ۴سال تمام رویهها را عوض کنند و با هر آن چه به نظرشان ناخوشایند است مبارزه کنند، بعد از ۲سال و در نیمه راه متوجه میشوند خیلی نمیتوانستند آسمان را به زمین بدوزند و امکاناتشان محدود بوده است. این خیلی برای نمایندگان خسارتبار است.
و متأسفانه سیستم انتخاباتی ما بهگونهای است که مرتب نمایندگان تغییر میکنند؛ یعنی تعداد کسانی که تجربیات مجالس قبلی را دنبال خودشان میآورند، زیاد نیست. اگرچه همواره تعدادی باقی میمانند اما آن قدر نیستند که بتوان روی آنها حساب کرد. آن چه به نظر خیلی نگرانکننده و خطرناک است، این است که آن کسانی که عموما تجربه سیاسی خیلی بالایی نداشتهاند و در جریانهای مختلف سیاسی دیده نشدهاند، بخواهند با جار و جنجال زیاد و هیاهوی فوقالعاده، تمام نظامات را تغییر بدهند. این میتواند برای کشور خطرناک باشد و مجلس را سوژه هر روزه رسانهها و نقل محافل کند و البته باعث شود که مقامات عالی کشور به طور مرتب به مجلس تذکر بدهند. به نظر میرسد این رویداد ناخوشایندی خواهد بود.
توصیه موکد این است که نمایندگان دور جدید هر تصمیم و برنامهای که دارند، ۲ تا ۳ماه دست نگه دارند و صبوری کنند، مطالعه و بررسی کنند که چه میخواهند بکنند و بعد وارد گود شوند.
عمر مجلس در چشمبههمزدنی تمام میشود. ۴سال فرصت بسیار کوتاهی است و مجلس با انبوهی از طرحها و لوایحی میماند که بر زمین مانده و بررسی آنها به طول انجامیده؛ مجلس میماند و تحقیق و تفحصهایی که خوانده نشده و نظارتهایی که نیمهکاره رها شده است. همین اواخر مجلس دهم به خوبی گویای این مسئله بود که تعداد زیادی گزارش در لحظات پایانی قرائت شدند. چرا چنین اتفاقی افتاده است؟ چون آن زمان که تعدادی از نمایندگان آمدهاند و با اختیارات قانونیشان نامه امضا کردهاند که یک تحقیق و تفحص انجام شود، دیگر فکر نکردهاند که برای انجام این کار تا ابد مهلت ندارند. این مهلت محدود است و دیر یا زود تمام میشود و اگر میخواهند پیگیری کنند، لااقل یک سال قبل از پایان مجلس تحقیق و تفحصها قرائت شود. وقتی مجالس از نیمه میگذرند، تحقیق و تفحصها چندان وجهی ندارند. تعداد تحقیق و تفحصها باید محدود باشد.
مجلس در موارد نظارتی خود نیز نمیتواند لایتناهی عمل کند. استیضاح اگرچه یک اختیار قانونی مجلس است ولی یک مجلس چند بار میتواند وزیر استیضاح کند؟ اگر اینها نسنجیده باشد و درست برنامهریزی نشده باشد، به شکست میانجامد و بسیاری از استیضاحها به نتیجه نمیرسد. در این حالت تنها وزارتخانهها به تزلزل میافتند و این خیلی بد است. حتی اگر تعدادی از استیضاحها نیز به نتیجه رسید، هر کدام هزینه بالایی دارند و مدتی وزارتخانه بلاتکلیف میشود.
مجلس چه باید بکند؟ شاید ۷۰درصد وظایف مجلس مشخص است. بودجه سالانه و برنامه توسعه میآید و باید تصویب کند. لوایحی از دولت میآید که اغلب جنبه اصلاح قوانین موجود دارد و مجلس باید آنها را انجام دهد. البته مواردی هم هست که مجلس باید با طرحهایی به ضرورت قانونگذاری کند. ما در نیمههای این مجلس بحث انتخابات ریاستجمهوری را داریم و بحث تشکیل کابینه به طور طبیعی در دستور کار این مجلس خواهد بود. نمایندگان متوجه این محدودیتها خواهند شد. نمایندگان در طرحها و ایدههایی که برای ۳۰درصد باقیمانده فرصتهایی که در دست دارند، حواسشان باشد عمر مجلس محدود است. آنها بهتر است برای خودشان مأموریتهای مشخص و محدودی را در نظر بگیرند و سعی کنند آن مأموریتها را بهدرستی به سرانجام برسانند.»