«روحانیت و آزمون قدرت» موضوع نشست اینستاگرامی علی مطهری و سروش محلاتی بود؛ نشستی که انجمن اندیشه و قلم به مناسبت چهلمین روز درگذشت آیتالله امینی، عضو مجلس خبرگان رهبری برگزار کرد. همانطور که از عنوان نشست پیدا بود، مطهری و محلاتی در این نشست درباره نسبت قدرت و روحانیت صحبت کردند.
محلاتی در ابتدای این نشست با طرح این سؤال که خطرات قدرت برای انسان چیست؟ توضیح داد: «لایه نخست و آشکار آن این است که فردی سالم پس از رسیدن به قدرت، فاسد شود. این برای رجال دینی کمتر پیش میآید. لایه دوم این است که قدرت در شخص اصلی اثری نگذارد و او را فاسد نکند، اما اطرافیان و نزدیکان آن شخص از قدرت سوءاستفاده میکنند. لایه سوم این است که فرد به دلیل مصالح حکومت، ارتباط و زندگیاش از مردمیبودن خارج شود؛ اما لایه چهارم که عمیقتر است، تأثیر قدرت بر اندیشه و فکر و نگاه فرد است که تحتتأثیر قدرت تغییر کند».
در سوی دیگر مطهری در بحثش بر این باور بود که «ویژگی روحانیت شیعه از نگاه شهید مطهری، این است که مستقل از دولتهاست و به همین جهت قدرت ایجاد حرکتهای اجتماعی را در طول تاریخ داشته است».
در ادامه، گزارشی از این نشست را که به دلیل کرونا به فضای مجازی منتقل شده میخوانید.
مطهری: فقیه بر جامعه ناظر است
مطهری، نماینده سابق تهران، در این نشست توضیح داد: «روحانیت شیعه همواره در کنار مردم و مقابل حکومتها بوده و دولتها را امر به معروف و نهی از منکر کرده است. این ویژگی از نگاه شهید مطهری درعینحال که نقطه قوت است، محل آسیبی به نام عوامزدگی هم بوده؛ چراکه روحانیت شیعه از مردم ارتزاق کرده و ازاینرو، در مبارزه با نقاط ضعف جامعه دچار ناتوانی بوده است. برعکس روحانیت اهل سنت که وابسته به دولتهاست و همواره در کنار حکومت بوده و قدرت ایجاد حرکتهای اجتماعی نداشته است، حال آنکه شاید دچار عوامزدگی نباشد. کمااینکه، شیخ محمود شلتوت عکس جمال عبدالناصر را در اتاق خود نصب میکند، اما میرزای قمی حسرت یک مطالبه را بر دل فتحعلیشاه میگذارد». به گزارش «شفقنا»، مطهری درباره آیتالله امینی گفت: «ایشان دارای روشی معتدل بود و سعی داشت در تعریف و تمجید یا انتقاد از افراد، اعتدال را حفظ کند و بهاصطلاح جوزده نباشد؛ برخلاف برخی که در تعریف یا نقد یک شخصیت سیاسی، اجتماعی دچار اغراق یا تملق و چاپلوسی میشوند. همچنین سادهزیست بود. در قم بارها دیدم که با پاکت خرید میوه در حال پیادهروی به سمت منزل است». به گفته او، آیتالله امینی «در فقه سیاسی، بر ورود حوزه به پژوهشهای علمی مورد نیاز حکومت اسلامی تأکید بسیار دارد. معتقد است حوزه باید بخشی از تلاش خود را بر پژوهشهای علمی درباره مسائل مورد نیاز حکومت اسلامی و تبیین فلسفه سیاسی اسلام متمرکز کند. هرگز دچار سیاستزدگی نشد و هرجا احساس میکرد میخواهند چیزی را بر او تحمیل کنند، انصراف میداد». او درباره «تأثیر قدرت بر مواضع سیاسی، اجتماعی روحانیت» ادامه داد: بههرحال باید پذیرفت روحانیت قبل و بعد از انقلاب به صورت طبیعی دچار تفاوتهایی شده؛ تفاوتهایی که برخی مزیت هستند و برخی آسیب. هرچند در میان اهل سنت بسیار از اصلاح سخن گفته شده، ولی حرکتهای اصلاحی عمدتا در شیعه شکل گرفته است، چراکه شیعه عدالت علی، عاشورا و صحیفه سجادیه دارد و اساس روحانیت شیعه در انکار حقانیت پادشاهان بوده و شهید مطهری تأکید دارد روحانیت بعد از پیروزی انقلاب باید تلاش کند این استقلال از دولتها را حفظ کند و حتی در جمهوری اسلامی نیز پست اجرائی و دولتی نپذیرد، مگر به اضطرار یا برای جایگاه قضاوت و تعلیم و تربیت». به گفته این استاد دانشگاه، «استاد مطهری تأکید دارد روحانیت باید در جمهوری اسلامی نیز در کنار مردم و ناظر بر دولتها باشد و به امر به معروف و نهی از منکر بپردازد تا نفوذ کلام خود را از دست ندهد. ایشان دو هفته قبل از شهادت تأکید داشت که دایره امر به معروف و نهی از منکر تشکیل شود و این فریضه به معنای عام آن توسط روحانیت انجام شود».
مطهری توضیح داد که «کار اصلی روحانیت از نگاه شهید مطهری، نظارت است. از نگاه استاد مطهری، فقیه بر جامعه ناظر است که از مسیر اسلام خارج نشود. شهید مطهری تأکید دارد که پرچم اصلاحات نباید از دست روحانیت به دست روشنفکران غربزده بیفتد و باید پیش از ورود دیگران، روحانیت خود پرچم اصلاحات را برافرازند».
او سؤالی درباره نسبت روحانیت و قدرت ۴۰ سال بعد از پیروزی انقلاب را هم چنین پاسخ داد: «امروز نیز هرچه روحانیت از مصادر اجرائی فاصله بگیرد و به کار اصلی خود؛ یعنی تربیت و هدایت و نظارت بپردازد، بهتر است».
محلاتی: بدون پذیرش مردم، نمیتوان برای حاکم مشروعیت قائل شد
سروش محلاتی، استاد حوزه علمیه قم نیز دیگر سخنران این نشست بود. او معتقد بود که «آیتالله امینی در آزمون قدرت سرافراز شد، چون خودش سوءاستفادهای نکرد و اجازه سوءاستفاده را به اطرافیانش نداد، اخلاق و رفتارش تحتتأثیر قدرت تغییر نکرد و از نظر فکری، اساس قدرت را از مردم میدانست و تمام تلاش خود را کرد تا این محدودکردن قدرت و نظارت مردم و پاسخگوبودن قدرت به مردم در قوانین تصویب شود».
محلاتی با طرح پرسشی مبنیبر اینکه با توجه به خطرات و آسیبهای اخلاقی قدرت برای انسان، کسی میتواند با وجود حضور در قدرت، از آفتهای آن مصون بماند؟ گفت: «آیتالله امینی شخصیتی بود که با وجود حضور در قدرت، توانست از این خطرات خود را مصون نگه دارد».
محلاتی به سادهزیستی آیتالله امینی اشاره کرد و ادامه داد: «ایشان میفرمودند به آیتالله یزدی گفتم که شما در نانوایی حضور ندارید و با مردم ارتباط ندارید، اما من با مردم در همان نانوایی ارتباط دارم. همچنین ایشان پس از بهبودی موقت خود در سال گذشته که برای قدردانی از عیادت خود به دیدار بعضی علما و مراجع و بزرگان رفته بودند، برای بنده نقل کردند که منزل چه کسانی رفتند. منزل برخی از اعاظم حوزه رفته بودند و با نوع جدیدی از زندگی آنان مواجه شده بودند که نمیتوانم تعابیر ایشان را نقل کنم، اما در یک جلسه که در خدمتشان بودم، چنان این صحنه زندگی برخی از علما ایشان را متأثر کرده بود که مکرر در مکرر آه میکشیدند و متأثر بودند که چرا وضع حوزه به اینجا رسیده است و چرا این شخصیتها از گذشته خود فاصله گرفتهاند».
سروش محلاتی اما امتیاز بزرگ آیتالله امینی را این دانست که «تفکر و نگاه ایشان به مسائل، تحتتأثیر قدرت، تغییر نکرد» و افزود: «زمانی که برخی میگفتند اندیشههای دیگر را چون با مصالح نمیخواند باید حذف کرد، ایشان با همان امکانات محدودی که در دبیرخانه مجلس خبرگان داشتند، دیدگاههای مختلف را منتشر میکردند تا طرح شود. مجله حکومت اسلامی که تحت مسئولیت ایشان در دبیرخانه مجلس خبرگان منتشر میشد، نشاندهنده عمق آزاداندیشی ایشان و نگاه وسیع ایشان بود که من در نمونههایی شخصا شاهد توصیههای آزاداندیشانه و ناشی از حریت فکری و ذهنیت باز ایشان بودم».
او ادامه داد: «یک زمینه و فضای آزاد علمی را ایشان میپسندید و این کار را تا جایی که میتوانست، در حوزه علمیه و بهخصوص دبیرخانه مجلس خبرگان تحمل میکرد».
محلاتی با نقلقولی از امام خمینی افزود: حضرت امام مکررا یک نگرانی را با علمای حوزه علمیه مطرح میکردند؛ به طور نمونه در ملاقات فقهای شورای نگهبان فرمودند: کاری نکنید که مردم بگویند اینها (روحانیون) دستشان به جایی نمیرسید و حالا که رسید، دیدیم که چه کردند، استبداد دینی یک تهمت است که کاری نکنیم که مردم بگویند؛ یعنی حتی اگر استبداد دینی واقعیت نداشته باشد باید جوری عمل کنیم که به ذهن مردم خطور نکند که روحانیت دچار سوءاستفاده از قدرت شده است».
به گفته او، برجستهترین ویژگی افکار شخص آیتالله امینی نیز این بود که «رفتار و اخلاق و حتی افکارش، این نگرانی امام را برطرف میکرد و اجازه نمیداد که این تصویر از روحانیت و دین در ذهن مردم شکل بگیرد. در هرجایی که ایشان حضور داشت، به دنبال همین هدف امام بود که نظام اسلامی از اتهام استبداد تبرئه شود و ایشان در مجلس اصلاح قانون اساسی که عضویت داشت عملا سخنگوی جریانی بود که میخواست این هدف محقق شود».
سروش محلاتی افزود: «البته پیشنهاداتی که ایشان ارائه داد، اکثرا به تصویب نرسید؛ اما همین طرح پیشنهادات و اصرار و تبیین آن افتخاری برای ایشان و سرمایهای برای انقلاب و نظام است».
او در ادامه سخنرانی خود توضیح داد: «یکی از موارد اختلاف دو جریان این بود که اکثر بزرگان حوزه اعتقاد داشتند بیعت مردم نقش و اثری در مشروعیت حکومت ندارد، اما ایشان تنها چهره برجستهای بود که به صورت علنی بر این موضوع اصرار میکرد که بیعت و رأی مردم اثر دارد و بدون پذیرش مردم، نمیتوان برای حاکم مشروعیت قائل شد.