بهجرأت میتوان گفت که ترامپ پرمسئلهترین رئیسجمهور تاریخ آمریکاست که از آغاز ورود به کاخ سفید با مشکلات عدیدهای دستوپنجه نرم میکند. مسئله دخالت روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ که از همان روزهای اول ورود به کاخ سفید گریبان گیر رئیسجمهور بود با افشای مشکلات اخلاقی او ادامه یافت و دخالتهای بستگان ترامپ بخصوص داماد وی در امور جاری کشور، بر انبوه معضلات ترامپ افزود. مدیریت بیثبات ترامپ در کاخ سفید و کابینه که با تغییرات پیدرپی مسئولین، ناکارآمدی ترامپ را مشخص کرد و فقدان دستاورد در عرصه سیاست خارجی، بهانه خوبی برای تضعیف سیاستهای وی توسط رقبا شد.
خروج عجولانه از برجام، افول بزرگترین اقتصاد جهان، شکست مذاکرات واشنگتن و پیونگیانگ، ناکامی در مذاکره با طالبان، انزوا در تحولات عراق و سوریه، حمایت از تجاوز عربستان به یمن، بیتفاوتی نسبت به قتل و مثله شده جمال خاشقچی و ناتوانی در حمایت از داعش و دیگر گروههای تروریستی که به نیابت از آمریکا در عراق و سوریه میجنگیدند، همه از شکستهای آمریکا در عرصه سیاست خارجی حکایت داشت. نتیجه این وضعیت، شکست جمهوری خواهان در انتخابات میاندورهای مجلس نمایندگان، استیضاح ترامپ توسط کنگره و طرح محدودسازی اختیارات رئیسجمهور بود. ناتوانی در مدیریت مقابله با کرونا و تبدیل آمریکا به اولین کشور «کروناخیز» در جهان نیز محبوبیت ترامپ را بهشدت کاهش داد و مشخص کرد که حتی قبل از ماجرای قتل جورج فلوید نیز انتخاب مجدد وی در انتخابات ریاست جمهوری مورد تردید بوده است.
رویکرد اشتباه ترامپ در مواجهه با رسانهها که منجر به تقابل آشکار روزنامهنگاران و خبرنگاران مطرح جهان با وی شد، افکار عموی آمریکا و جهان را کاملاً در مقابل کاخ سفید قرار داد. رفتارهای نژادپرستانه هم در دوره تصدی ترامپ در کاخ سفید به اوج خود رسید. آپارتاید آمریکایی در این دوره چهره واقعی و زشت خود را با اعمال سیاستهای مهاجرتی آمریکا، دیوارکشی در مرز مکزیک و اعمال خشونتهای سازمانیافته علیه رنگینپوستان نشان داد. بسیاری از مردم آمریکا دیگر رغبتی برای رأی دادن به ترامپ ندارند و نظرسنجیها نشان میدهد که جوبایدن ۶۰ درصد و ترامپ حدود ۴۰ درصد شانس پیروزی در انتخابات دارند.
قرائن و شواهد نشان میدهد که دونالد ترامپ کار سختی برای پیروزی در انتخابات دارد و باید در این پنج ماه آینده برای ایجاد معجزه جهت برونرفت از شرایط فعلی اقدام کند. بعید است سیاستهای نخ نمای کاخ سفید در مقصر نامیدن چین بهعنوان عامل شیوع کرونا یا گناهکار قلمداد کردن دموکراتها در تحریک رنگینپوستان و گروههای قومی، بتواند ناجی ترامپ از این معرکه باشد. اقداماتی نظیر ورود در یک جنگ خارجی برای انحراف افکار عمومی از ناکامیهای کاخ سفید نیز نمیتواند در این مدت کوتاهی که تا انتخابات مانده، مؤثر باشد. امروز یک توافق در داخل آمریکا برای جلوگیری از انتخاب مجدد دونالد ترامپ شکل گرفته و حزب دموکرات نیز فرصتطلبانه پشتیبان این توافق است.
تنها نقطه امید ترامپ و طراحان امنیتی آمریکا این است که با تبدیل آشوبهای فعلی به یک جنگ داخلی، دموکراتها را مسبب آن دانسته و خود را از وضعیت فعلی خارج کنند. دستورات مکرر ترامپ به پلیس برای اعمال خشونت علیه معترضین و واردکردن ارتش به ماجرا، میتواند ظرفیت را برای ایجاد جنگ داخلی فراهم کند. وقوع جنگ داخلی و ناامن سازی عمدی آمریکا توسط جمهوریخواهان، ممکن است مطالبات مردم این کشور را تغییر داده و از حزب حاکم بخواهند که برای تأمین امنیت کشور جدی شود. در این صورت چنانچه جمهوریخواهان در مهار بحران موفق شوند آنگاه میتوانند به جلب نظر مجدد افکار عمومی و پیروزی در انتخابات امیدوار باشند.
بهعبارتدیگر ترامپ برای نجات خود بجای ورود در یک جنگ خارجی، ممکن است شعله جنگ داخلی را فروزان سازد؛ مردم را در مقابل مردم قرار دهد و سپس با مهار بحران، اهداف خود را محقق سازد. البته ایجاد یک جنگ داخلی چندان آسان نیست و سازوکارهای خود را دارد و این اتفاق نمیتواند از چشم دموکراتها پنهان بماند. البته اگر ترامپ نتواند طرح مناسبی را برای افزایش محبوبیت خود اجرایی کند آنگاه حزب جمهوریخواه چارهای ندارد جز اینکه منافع حزبی را بر منفعت ترامپ ترجیح داده و فرد دیگری را برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری در آبان ماه معرفی نماید. در این صورت جمهوریخواهان به مردم خواهند گفت که برای حفظ امنیت و ثبات در کشور، حاضر به حذف رئیسجمهور از گردونه انتخابات شدهاند و با این رویکرد به پیروزی در انتخابات امیدوار باشند.