تعدادی از دانشجویان مقطع دکتری دانشگاه آزاد اسلامی که باید به زودی خودشان را برای برگزاری آزمون جامع آماده کنند، معتقدند با ضربات متعددی که از پاندمی کرونا خوردهاند، نمیتوانند برای یکی از مهمترین رویدادهای تحصیلی زندگیشان آمادگی کامل داشته باشند و از مسئولان دانشگاه آزاد تقاضای یک مسیر جایگزین دارند؛ درخواستی که منجر به تشکیل یک کمپین شده که حالا بیش از ۱۵۰۰ عضو دارد.
اعضای این کمپین هر کدام دغدغههای خاص خودشان را دارند. مثلا یکی از آنها میگوید: «من دانشجوی دکتری واحد علوم و تحقیقات هستم و در اصفهان زندگی میکنم. در شرایط فعلی و با توجه به شیوع بیماری، رفت و آمد از اصفهان به تهران در این شرایط سخت است؛ چه برسد اقامت چند روزه در تهران؟ دانشگاه خوابگاه ندارد و مکانهایی مثل پانسیون از نظر بهداشتی اصلا مناسب نیست. مسیر رفت و آمد بین شهری هم دغدغه خودش را دارد. درخواست ما از مسئولان دانشگاه این است که شرایط ما دانشجویان غیربومی را در نظر بگیرند و همکاری لازم را برای طرح جایگزینی میانگین نمرات همان درسها با آزمون جامع داشته باشند. امتحان کتبی در تاریخ ۲۹ و ۳۰ تیر و آزمون شفاهی هم در تاریخ ۵ مرداد برگزار میشود. با این تاریخهای پراکنده نه میشود در تهران ماند و نه میتوان این سه روز مدام در رفت و آمد بود.»
دانشجوی دیگری میگوید: «در چند ماهی که گذشته است به دلیل شرایط موجود ما حتی برای گرفتن راهنمایی یا آموزش بیشتر نتوانستیم استادان یا حتی همکلاسیهای خودمان را ملاقات کنیم. از طرفی با شرایط موجود واقعا سخت است که از شهری یه شهر دیگر سفر کنیم. چه اشکالی دارد میانگین نمرات امتحانات قبلی در آزمون جامع لحاظ شود؟»
بیشترین دغدغه و نگرانی دانشجویان در این شرایط، چگونگی رفت و آمد بین محل سکونت و محل تحصیل است: «در زمان شیوع ویروس کرونا، در طول ترم راه حلی برای برگزاری کلاسهای آموزشی گذاشته شد و کلاسها به صورت مجازی و از راه دور برگزار شدند اما تا کنون هیچ راه حل مناسبی برای برگزاری آزمون جامع ارائه نشده و فقط به حضور در دانشگاه با ماسک و دستکش و نهایتا خوداظهاری در سایت وزارت بهداشت اکتفا شده است. واقعا چه تضمینی برای حفظ سلامتی دانشجویان، کارکنان و اساتید در دانشگاه وجود دارد؟ برگزاری آزمون جامع دکتری که هم نیاز به برگزاری آزمون کتبی و هم آزمون شفاهی دارد، از مهمترین دغدغههای بحق دانشجویان دکتری دانشگاه آزاد است و متاسفانه تعداد دانشجویان هر رشته گاهی به چهل نفر هم میرسد که طبیعتا حضور برای برگزاری آزمون را با استرس بیشتری همراه خواهد کرد. از طرفی با ابتلای برخی دانشجویان و خانوادههایشان به این بیماری طی روزهایی که گذشت، فرصت برابر مطالعه از برخی دانشجویان گرفته شده و در حال حاضر استرس و اضطراب شدیدی به دانشجویان وارد میشود. آزمونی که طی چند روز برگزار میشود و دانشجویانی که خارج از شهر محل سکونت خود تحصیل میکنند، امکان استقرار در مکان بهداشتی برایشان فراهم نشده و این امر برای دانشجویان دختر به معضلی جدی تبدیل شده است.»
محمد امامی کورنده دانشجوی مقطع دکتری توضیح میدهد: «جرقههای اولیه این کمپین در ۲۷ فروردینماه در یک گروه حدودا صدنفره زده شد؛ وقتی متوجه شدیم که پدر یکی از همدانشگاهیها بر اثر ابتلا به کرونا از دنیا رفته است یا دانشجویی که خودش بر اثر ابتلا به کوید۱۹ دیگر در میان ما نیست و حتی دو نفر از دانشجویان که بر اثر ابتلا به کرونا به سر حد مرگ رسیدند و مرگ را تجربه کرده اند. کمکم این گروه کوچک پر شد از داستانهای غمانگیز دانشجویان دکترا که باید به زودی برای آزمون جامع آماده میشدند؛ از دانشجویی با معدل ۱۹ که بر اثر اضطراب شدید و ناراحتی های روحی ناشی از سوگ عزیزانش به گوشه از منزل خیره می شود و ناخن میجوید تا زن و شوهر دانشجویی که هر دو مبتلا به کرونا شده بودند و زندگیشان تحت تاثیر این بیماری قرار گرفته بودو بسیاری از این دست تجربیات تلخ و نگران کننده. با توجه به شرایط پیچیدهای که در آن قرار گرفته بودیم، تصمیم بر آن شد که نامه ای برای رییس دانشگاه آزاد بنویسیم و با کمال احترام مطالباتی از ایشان داشته باشیم. پیگیریهای جدی از ۳۱ فروردینماه و با ۴۰نفر از دانشجویان آغاز شد و تا اوایل ماه مبارک رمضان هم آقایان دکتر خسروپناه و دکتر رنجبر (معاون و قائممقام رییس دانشگاه آزاد) تمایل داشتند مشکل دانشجویان پیگیری و حل شود. تا ۱۹ ماه رمضان منتظر ماندیم اما خبری نشد. البته در این مدت از برخی مدیران شنیدم که با لغو آزمون جامع موافقت نشده است زیرا ممکن است برای دانشگاه آزاد حاشیه درست کند. اما خبر بسیار خوشحال کنندهی دیگری مبنی بر سپردن اختیار تام به واحدها برای برگزاری آزمون جامع را مستقیما از قائم مقام محترم دریافت و به تمامی دانشجویان اعلام کردم که یقینا تمام راههای دیگری وجود دارد.»
او ادامه داد: «در تاریخ ۱۳ اردیبهشتماه تعداد دانشجویان حاضر در کمپین به ۱۱۰۰ نفر رسید و نامه دوم را برای دکتر طهرانچی ارسال کردیم و بر اساس پیگیریهای فراوان و فرمایشات قائم مقام محترم سازمان قرار شد، مصوبهای در اینباره از سوی دانشگاه آزاد اعلام شود اما با تعطیلیهای پی در پی ماه خرداد انگار این موضوع به فراموشی رفت و فرض ما بر این بود که نمیشود در تعطیلات از مدیران پیگیری داشت. در تمام این ایام بنده برای حل این موضع به صورت رو در رو با مسئولین صحبت کردم و آنها در نهایت گفتند، مصوبهای آماده شده و فقط امضای دکتر طهرانچی مانده است. به این موضوع توجه داشته باشید که حدود ۷۱ درصد یعنی ۱۰۱۱ نفر از دانشجویان خود و یا همسرانشان عضوی از کادر درمان و یا مشاغل پرخطر از جمله پرستار، مشاوره، روانشناس، بانک، پرستار، بهزیستی و مشاوره تلفنی و... هستند و در این ایام عملا در شیفتهای بسیار سخت و طاقتفرسا حاضر شدهاند. با این تفاسیر آیا دیگر فرصتی برای تمرکز بر مطالب درسی و غیره باقی خواهد ماند؟ این عزیزان در واقع تمام این مدت در حال خدمت بودند و فرصتی برای مطالعه نداشتند. از طرفی جمع قابل توجهی( ۱۴۳ نفر) از دانشجویان و همسرانشان به بیماری کرونا مبتلا شدهاند و به سرحد مرگ رسیدند و اکنون در شرایط نقاهت به سر میبرند و ممکن است برخی از افراد همچنان در معرض ابتلا و یا ناقل باشند و از لحاظ روحی و روانی در شرایط بسیار سختی به سر میبرند. در پی این بحران عظیم با مرگ عزیزانمان و ابتلای بسیاری از خانواده ها و بستگان (۴۴۲۷نفر) آیا میتوانیم با خیال آسوده و با فکر متمرکز و به دور از حواشی جریان ساز برای حضور در این آزمون خودمان را آماده کنیم؟ درحالی که تعداد بستگان درجه یک کل دانشجویان که در اثر بیماری کرونا فوت شده اند به ۱۲۲۵ نفر می رسد.»
امامی افزود: «ما دانشجویان دکتری در تمام این نامهها مطالباتمان را با رعایت کامل ادب، اخلاق و احترام به مقامات و مسئولان بزرگوار سازمان مرکزی نوشتهایم. همان طور که مقام معظم رهبری در دیدار اخیر با دانشجویان فرمودند: "مطالبه گری" و انتقاد و اعتراض را با "پیشنهادهای خوب" و قابل اجرا همراه کنید تا "فایده جدی و ماندگار" داشته باشد. ما دانشجویان دکترای این مملکت هستیم و یقینا می توانیم برحسب حس مسئولیت اجتماعی در سرنوشت خودمان دخیل باشیم. اینجا منظور از سرنوشت یعنی ضرورت حفظ سلامت جان و تن خود، خانواده ها و کارمندان و استادان دانشگاه است و از نگاه ما بسیار بالاتر از موضوعات تحصیلی و آموزشی است. انتظار داریم حداقل مسئولان بزرگوار درد و دغدغهی ما دانشجویان را بدانند و با نگاه به جایگاه کرامت انسانی برای دانشجویان دکتری و آینده سازان این مملکت ارزش قائل باشند.
امامی ادامه داد: حلقهی مفقوده ی این مسائل این است که در بسیاری از موارد مسئولان حتی به مطالعهی دقیق یک نامه و یا یک مطالبه ی دانشجویی نمی پردازند. چرا که اگر به درستی و با دیدگاه حفظ کرامت انسانی به این دغدغهی دانشجویان نگاه شود، یقینا ریاست سازمان برای رفع این دلنگرانیها دستورات بسیار مهم و موثری خواهند داد. ضمنا به این نکته توجه داشته باشید که بسیاری از دانشجویان دکتری در این مدت بیکار شدهاند و همه میدانند که شهریه دانشگاه آزاد چقدر کمرشکن است. این بد است که کسی حرف ما دانشجویان را نمیشنود و ما باید دردمان را در این شرایط سخت و طاقت فرسای جامعه فریاد بزنیم. شرایطی که در تیتر اول تمام اخبار جهان و همچنین در دستور کار همه ی مسئولان رده بالای اجرایی کشورهای جهان بر همدلی اجتماعی و درک متقابل انسانها بسیار بیشتر از گذشته تاکید می شود.
او ادامه میدهد: «تمامی دانشجویان دکتری واحدهای مختلف کشور یا ساکن در شهرستانها هستند و تحصیل آنها در مراکز و واحدهای استانی است و یا دقیقا بالعکس که بیش از ۹۰ درصد این جمعیت را تشکیل میدهند و موضوع بسیار حائز اهمیت بحث تردد و بیش از ۲۵۰۰ سفر برون شهری و درون شهر است که یقینا نیاز به استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی چون اتومبیل، اتوبوس، قطار و هواپیما، لزوم تامین مواد غذایی و خوراکی و از همه مهمتر شرایط اسکان و هتل و خوابگاه را برای همه دانشجویان در سطح کشور آشکار میکند. بنده در این مدت بیش از ۲۱ جلسهی دیدار حضوری با تک تک مسئولان سازمان مرکزی داشته و همچنان دارم. با آقای خسروپناه چندین جلسه و دیدار مفصل داشتم و ایشان هم هر بار زمان زیادی برای ما گذاشتند. ایشان به طور کلی مخالف برگزاری آزمون جامع هستند و آن را یک اتفاق تکراری و بیهوده و تکرار مکررات میدانند و حتی عقیده داشتند که به جای آزمون جامع بهتر است دانشجو مثلا با یک طرح تحقیقاتی و یا حضور موثر در یک سازمان و نهاد و حتی ارائه مقاله ای کاربردی برای مردم بتواند به جامعه خدمت کند. صد البته در جریان کمپین هم حقیقتا با نظر مساعد و همدلی فراوان همراه ما بوده و هستند. از طرفی آقای رنجبر نیز تا حد بسیار زیادی با دانشجویان همراه و همدل و یک صدا هستند و حتی بحث مصوبهی تفویض اختیار کامل به واحدهای سراسری جهت برگزاری آزمون جامع نیز به همت ایشان و البته با هماهنگی کامل با جناب دکتر طهرانچی صورت گرفت. همچنین آقای علمایی هم با نظر کاملا مساعد و همدلی و همراهی فراوان برخورد میکنند و حتی برای شنیدن دغدغه های ما وقت می گذارند. اما سوال اینجاست که چرا این اجماع نظرات و ابراز همدلی های تمامی مسئولان سازمان مرکزی پس از گذشت ۵۳ روز هنوز نتوانسته منجر به یک تصمیم بزرگ و ارزشمندِ انسانی بشود؟ آیا مدیران و کارشناسان به ابلاغ مصوبهی مربوط به آزمون جامع رضایت نمیدهند؟»
امامی همچنین تصریح میکند: «معدل کلِ تمامی دانشجویانِ حاضر در کمپین به عدد ۹۰/۱۷ رسیده است و این دلیلی متقن برای سطح بالای نمرات و یقینا کیفیت مطلوب تحصیل ما دانشجویان بوده و هست و این ذهنیت را که خدای ناکرده ما دانشجویان شاید از روی سستی و یا تعلل در مرور مطالب و دانش و اندوختههای خود تصمیم به بیان این مطالبه عظیم گرفتهایم به طور کل باطل می کند.»
اما مدرسان دانشگاه در اینباره چه نظری دارند؟
دکتر شیخالاسلامی، مدیر گروه مدیریت دولتی دانشگاه علوم و تحقیقات معتقد است: «بنده به عنوان یک مدرس دانشگاه برای عدم برگزاری آزمون جامع هیچ دلیل منطقیای پیدا نمیکنم. آزمون جامع باید برگزار شود زیرا آخرین مرحلهای است که دانشجویان از خواندن درس فارغ و وارد مرحله پژوهش میشوند. اما پاندمی کووید۱۹ به ما یادآوری کرد که روشهای دیگری هم برای رسیدن به هدف وجود دارد و لزوما استفاده از روشهای سنتی کارگشا نیست. ما پس از اتفاقاتی که در جریان همهگیری افتاد، متوجه شدیم میتوانیم از روشهای دیگری نیز برای تدریس و تحقیق استفاده کنیم. ما مدرسان دانشگاه در کلاسهایمان بحث سازمان یادگیرنده و مدیریت سازمان را آموزش میدهیم اما وقتی پای عمل میرسد، متاسفانه در به کاربستن این مفاهیم تبحر نداریم. شاید بهتر باشد کمی تغییر مسیر دهیم و به سمت استفاده عملی از این مفاهیم برویم. من موافق برگزاری آزمون جامع هستم اما نه به شکل سابق!»
این مدرس دانشگاه همچنین میگوید: «ما میتوانیم آزمون را با خطر کمتر برگزار کنیم. شاید دانشجویان فکر کنند خطر زیادی متوجه آنان است اما در واقعیت خطر بیشتر متوجه اساتید است. به هر حال برای دانشجویان تمهیداتی با فاصلهگذاری انجام شده اما اساتید با برگههای تکتک این دانشجویان سر و کار دارند و این برایشان پرخطر محسوب میشود. به زعم بنده باید سراغ راههای جدیدتری برویم و تبدیل به یک سازمان یادگیرنده شویم و یادگیری دوحلقهای را پیاده کنیم. یادگیری دوحلقهای به ما میآموزد که در سطحی بالاتر فعالیت کنیم. حرف بنده این است که آزمون را برگزار کنیم اما با استفاده از تسهیلاتی که دنیای مدرن در اختیار ما قرار داده است.»